مادری یکی از انتظاراتی است که از جنس فیزیولوژیک-جنسیتی، هویتی، اجتماعی و ... متوجه زنان بوده و طی سالیان به عنوان امری بدیهی، مقدس و انگارهای قوام یافته در جامعهپذیری جنسیتی زنان تبلور دارد. بر مبنای چنین باور قوی و ارزشمحوری پیرامون مادری، برای بسیاری ناباروری در نقطه مقابل به مثابه یک نقص برای زن به نظر میرسد. بر این اساس، زنان نابارور با چالشها و مشکلات اجتماعی متعددی مواجه میشوند که فراتر از ناباروری به مثابه یک امر بیولوژیکی و پزشکی است و در واقع نوعی تجربه زیسته متفاوتی را برای آنان رقم میزند.
بسیاری از زنان نابارور به دلیل عدم موفقیت در اجرای نقش فردی و اجتماعی احساس بیکفایتی و گناه میکنند
با توجه به چنین مسائلی این سوال پیش میآید که زنان نابارور چه ناکامیهایی را طی تجربه ناباروری خود درک میکنند و برای آنها چه معنایی دارد؟ براین اساس «حمیده دباغی» استادیار مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی و «زینب رفیعیپور» کارشناس ارشد این دانشگاه در پژوهشی با عنوان «ناباروری و رنج زنان (مروری بر مشکلات روانشناختی، اجتماعی اقتصادی نازایی)» (۱) تلاش کردهاند تا به سوالاتی از این دست جواب دهند.
آمارها در مورد جمعیت نابارور چه میگوید؟
بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت در حدود ۱۷.۵ درصد از جمعیت بزرگسال -یعنی تقریباً یک نفر از هر ۶ نفر در سراسر جهان- ناباروری را تجربه میکنند. براساس آخرین مطالعات انجام شده در پیمایش ملی شیوع ناباروری در ایران، شیوع عمری ناباروری کلی در زوجهای ایرانی ۲۰.۳ درصد است و با توجه به جمعیتِ در حدود ۱۶ میلیون نفری زنان در گروه سنی ۱۵ تا ۴۹ ساله در کشور میتوان گفت که در کل کشور بیش از ۳ میلیون زوج ایرانی در طول عمر خود هر نوعی از ناباروری اولیه یا ثانویه را تجربه میکنند؛ رقمی که بیشتر از میانگین جهانی است. با توجه به چنین وضعیتی، پژوهش حاضر با رویکردی متفاوت، تلاش دارد تا تجربه زنان نابارور و ناکامیها و رنجهایی را که متحمل میشوند از منظر اجتماعی نشان دهد.
میدان مطالعه در این تحقیق زنان نابارور قطعی یا زنانی بودهاند که در استان خراسان رضوی تاخیر غیرارادی در باروری اول داشته و به مراکز درمان ناباروری مراجعه کردهاند. در این تحقیق، زنان متاهلی که حداقل ۶ سال از ازدواج آنها گذشته و هنوز فرزندی ندارند، مدنظر بودهاند.
در این پژوهش بر اساس روش مصاحبه نیمهساختیافته با ۲۱ فرد نابارور که با محدوده سنی ۲۳ تا ۵۰ سال در موضوع تحقیق مشارکت داشتهاند، گفتوگو شده است. سپس محتوای حاصل از این مصاحبهها کدگذاری و نتایج به دست آمده تحلیل و ارائه شده است. در این بین از نظر تحصیلات ۱۲ نفر در محدوده ابتدایی تا دیپلم، ۶ نفر با تحصیلات بالاتر از دیپلم تا کارشناسی و ۳ نفر در مقطع تحصیلی فوق کارشناسی قرار داشتهاند.
انگ اجتماعی انتقال درد خصوصی فرد نابارور به دردی آشکار شده در سطح اجتماع است که بس آزاردهندهتر از خودِ ناباروری است و اگر افراد استرس فاش شدن رازشان را نداشتند با مشکلات کمتری مواجه میشدند
از نظر وضعیت اشتغال ۱۴ نفر از خانمها خانهدار و مابقی (۷ نفر) علاوه بر خانهداری به کار دیگری اشتغال داشتهاند. ۱۰ نفر از این افراد سابقه ناباروری ۱۰ سال و بیشتر داشته و ۱۱ نفر طی کمتر از ۱۰ سال درگیر ناباروری بودهاند. همسران مشارکتکنندگان ۶ نفر شغل آزاد داشته و ۶ نفر کارگر و ۹ نفر کارمند بودهاند.
مادر نشدن و «هویت نقشی مخدوش»؛ از احساس شکست تا اضطراب
ذیل مساله مخدوش شدن هویت مادری در میان زنان نابارور، چهار مفهوم احساس شکست، حسرت، افسردگی و اضطراب قابل بررسی است.
مفهوم احساس شکست: طبق نظریه «خود و من» زمانی که فقدان یک چیز برای «خودِ» فرد، اساسی باشد میتواند به ادراک او آسیب برساند و موجد احساساتی نظیر ناامیدی، استرس، خشم، اضطراب و احساس شرمندگی و غیره شود. از اینرو زنان نابارور به دلیل عدم موفقیت در اجرای نقش فردی و اجتماعی احساس بیکفایتی و گناه میکنند.
تکتم: خیلی حس بدی بود، حس شکست بهت دست میدهد، اینکه نمیتوانی یک کاری درست انجام بدهی.
سارا: واقعاً بعد از چند سال خسته شدم، حس شکست داشتم، بعد از کاشتهایی که داشتم و ناموفق بود همه گروهها رو ترک کردم؛ تمام گروههای تلگرامی تا هر چه داشتم رو ترک کردم. هیچ جا نمیرفتم و واقعاً حس شکست داشتم.
مفهوم حسرت: این حسی است که اکثر زنان نابارور تجربه میکنند و زمانی بیشتر میشود که فرد خود را با گروه همالان، مقایسه میکند. نظریه فقدان و اندوه احساس عمیق از دست دادن میتواند باعث ایجاد حسرت در فرد شود.
محدثه: حسرت که یک جورایی غبطه خوردن، یک جورایی خواستن. اینچنین حسی بود. سعی کردم خیلی بهش فکر نکنم.
اغلب افراد جامعه باروری را وظیفه زنان دانسته و در صورت نداشتن فرزند، ناخودآگاه و بر اساس پیشفرضهای مردسالارانه حاکم بر جامعه، ذهنها به سمت این میرود که جنس زن مشکل دارد یا اینکه زن مقصر در ناباروری است
مهدیه: خانمهای جوان در فامیل خودم زیاد بودند. همزمان با اکثرشان در یک دوره زمانی ۱۲ ساله، تلاش کردم که باردار بشوم اما تلاش من به نتیجه نرسید و مال آنها شد. خیلی تلاش کردم که حسادت نکنم یا مثلا غمگین نشوم. در اسلام هم هست. حالا درست یادم نیست جملهاش را اما خب غبطه میخورم به آنها.
مفهوم افسردگی: افسردگی زیرمجموعه رویکرد تلفیقی است. طبق این رویکرد فرد به خاطر اینکه در نقش خود به موفقیت نرسیده، احساس میکند به بنبست رسیده است.
زهره: من بعد چند وقت افسردگی گرفتم و داشتم ارشد میخوندم درسمو ول کردم هیچ جا نمیرفتم... ساعتها گریه میکردم، نه کاری نه درسی و نه هیچی، فقط به بچه فکر میکردم.
معصومه: اگر زیاد میرفتم از خونه بیرون میگفتند ای بابا این زن که اصلا توی خونهاش نمیشینه، یکسره بیرونه، به خودشون نمیگن که این زن تنها حوصلش سر میره، افسردگی میگیره و به خاطر همین حرفها بود که خونهنشینش شدم و انقدر افسرده.
مفهوم اضطراب: همچنین میتوان گفت در مضمون ناباروری، استیگما (انگ اجتماعی) در حقیقت انتقال درد خصوصی فرد نابارور به دردی آشکار شده در سطح اجتماع است که دردی بس آزاردهندهتر از خود ناباروری است و اگر افراد استرس فاش شدن رازشان را نداشتند با مشکلات کمتری مواجه میشدند.
سمیه: خیلی دلهره داشتم. فکر میکردم الان یکی یک حرفی بزند یک چیزی بگوید ولی خب زیاد پیش نیامد، برای خودم ناراحت بودم، الان فکر میکنم کار اشتباهی میکردم، باید قویتر میبودم، بالاخره یک چیز طبیعی بود و بالاخره باید با آن کنار میآمدم، نباید اینقدر خودم رو اذیت میکردم، دست خودم که نبود، خواست خدا بود ولی خودم خودم را اذیت میکردم.
ناباروری و هویت اجتماعی ناتمام
هویت اجتماعی، ناظر بر تعلق فرد به گروهها و پذیرش و اجرای هنجارهای آنها است. مادر شدن یکی از هنجارهای جنسیتی مورد تایید جامعه برای زنان است و میتواند تنظیمکننده روابط زنان، ایجاد شبکههای دوستی و اجتماعی جدید و متفاوت باشد؛ مانند دوستی و روابط خانوادگی که میان زنان دارای فرزند به واسطه دوستی فرزندانشان ایجاد میشود. در این ارتباط سه مفهوم زیر شکل میگیرد:
برخی از زنان متاثر از شرایط و برخوردهای جامعه با آنان، معضل ناباروری خود را نوعی عذاب الهی برای زندگی خود میبینند و آن را به تقدیر خدا برای زندگیشان مرتبط میدانند
مفهوم ترس از قصور: اغلب افراد جامعه باروری را وظیفه زنان دانسته و در صورت عدم داشتن فرزند، ناخودآگاه و بر اساس پیشفرضهای مردسالارانه حاکم بر جامعه، ذهنها به سمت این میرود که جنس زن مشکل دارد یا اینکه زن مقصر در ناباروری است.
زهره: در کل اینطوری بود که همه فکر میکنند مشکل از من -زن- است. خب یعنی حتی با اینکه ما نگفته بودیم مشکل از منه ولی حدس میزدند.
مفهوم عذاب وجدان معنوی: برخی از زنان متأثر از شرایط و برخوردهای جامعه با آنان، معضل ناباروری خود را نوعی عذاب الهی برای زندگی خود میبینند و آن را به تقدیر خدا برای زندگیشان مرتبط میدانند.
مهدیه: نه اینکه بخواهم خیلی عذاب وجدان و فشار روحی بیمارگونه داشته باشم اما به قول معروف خودم مخصوصاً بعد از اینکه در روشهای مادی راهی پیدا نشد به این فکر کردم که دنبال آن گره معنوی بگردم؛ اینکه ممکن است عامل معنوی از سمت ما باشد و من دنبال آن گشتم.
مریم: خیلی سال پیش یک بحث کوچکی با کسی داشتم و بعدش هم معذرتخواهی کردم ولی او گفت اینطوری هستید که خدا به شما بچه نمیدهد، لیاقت ندارید، لیاقت مادر شدن ندارید.
فهیمه: این هم یکی بهم گفت چون یه بار دل منو شکستی خدا جوابت را داده و حالا بچهدار نمیشید، خودم هم حس میکنم چون اول زندگی گفتم بچه نمیخوام حالا خدا میگه من نمیدم، هیچوقت نباید کاری رو از جانب خودت بدونی.
مفهوم قضاوت خود: در شرایط سخت و چالشهای متعدد به وجود آمده برای زن نابارور، اگر فضای اجتماعی هم او را تحت فشار قرار دهد و انگها و نسبتهای ناروا به او داده شود، او به نوعی بدبینی مزمن گرفتار میشود.
زهرا: ولی حس ناراحتکنندهای هم داشتم که چرا بدن من اینطور است، چرا نمیتونم باردار بشم، این همیشه مثل یک خوره توی وجودم هست که چرا من مثل بقیه نیستم، بدنم مثل بقیه خانمها نیست. همیشه فکر میکنم که نسبت به همسن و سالهای خودم که بچه دارند، یک چیزی کم دارم. من شرایطم خاصه. اونها شرایط بهتری دارند و خیلی مشکلات کمتری دارند چون بچه دارند. آن روز هم یک خانمی در مرکز ناباروری میگفت بقیه فکر میکنند من ناقصم.
در شرایط سخت و چالشهای متعدد به وجود آمده برای زن نابارور، اگر فضای اجتماعی هم او را تحت فشار قرار دهد و انگها و نسبتهای ناروا به او داده شود، او به نوعی بدبینی مزمن گرفتار میشود
ادراک بدن ناقص
در ارتباط با آنچه نقص بدنی زنان نابارور عنوان شده سه مفهوم احساس ننگ، ترس از ترحم و ناهمراهی همسر از نظر مالی مطرح است.
مفهوم احساس ننگ: احساس شرمی است که فرد انگخورده تجربه میکند و به خاطر درونی شدن این حس، استانداردهای زندگی او تحت تأثیر قرار میگیرد.
مهدیه: تولید این بچه، این خلا آن به صورت یک نقص جلوه میکند، حالا یکی هست که سرطان دارد، فکر نمیکند که او یک نقصی دارد ولی اینکه چون منجر به تولید انسان میشد و آن بچه و آن حضور و آن خلا بچه شاید به خاطر این است که اینقدر به شکل نقص جلوه میکند.
فائزه: خواهرشوهرم یه بارم بهم میگفت تو که بچهدار نمیشی چرا اینقدر تلاش میکنی و دکتر میری خرج میکنی، پشت سرم توی فامیل میگن مشکل از عروسمونه، حتی یواشکی از مدارکم عکس میگیرند به بقیه نشون میدهند که ثابت کنند پسرشون مشکلی نداره.
مفهوم ترس از ترحم: یکی از شرایط ناکامکننده اجتماعی برای زنان نابارور، احساس ترحم اطرافیان و افراد جامعه نسبت به آنها است.
ریحانه: بیشتر دلسوزی میکنند ولی این دلسوزی هم خیلی آدم را اذیت میکند، حالا شاید هم آنها از روی دلسوزی بگویند واقعا ولی خب این رفتارها به نظرم درست نیست، این که بخواهد اینقدر دلسوزی خوب نیست، مثلا هرکسی بچه میآورد میگویند که انشاءالله... خدا به این هم بدهد یا مثلا هر حرفی هر جا بخواهند دعا بکنند اول اسم ما را میگویند خب اینطوری اصلا خوب نیست آدم اذیت میشود.
یکی از شرایط ناکامکننده اجتماعی برای زنان نابارور، احساس ترحم اطرافیان و افراد جامعه نسبت به آنها است
مفهوم عدم همراهی مالی همسر: در برخی از موارد پژوهش، این مساله بیان شده که هزینههای درمان از سوی خود زنان نابارور و خانواده او تامین شده است و دلیل آن گاهی عدم تمکن مالی مرد بوده است که در این موارد زن به میل خودش از حقوق خود به درمان پرداخته است.
سارا: هزینه درمان از اول میشه گفت با خودم بود، شوهرم درآمد بالایی نداشت، کلا هزینه درمان را از حقوق خودم میدادم، وام میگرفتم و تقریبا بیشتر حقوقم رو همیشه قسط میدادم.
فائزه: شوهرم یکی دو بار اولی که آی. وی. اف کردم هزینهها رو داد ولی الان دیگه منو اذیت میکنه و میگه پول درمان رو باید پدرت بده، من توی گل گیر کردم، باباتم باید گیر کنه، عمل لوله باز کردن و آی. وی. اف رو همه رو پدرم داد، بهم گفت اگر این عمل بگیره پول پدرتو پس میدهم ولی اگر نگیره یک تومن هم دیگه خرجت نمیکنم و خسته شدم.
پیشنهادهای پژوهش درباره مساله ناباروری
در این راستا به نظر میرسد توجه به چند نکته اهمیت دارد و میتواند زیربنایی برای سیاستگذاری در حوزه فرهنگ و جمعیت باشد:
برای گروهی از زنان نابارور، هزینههای درمان از سوی خودشان و خانوادهشان تامین شده و دلیل آن گاهی عدم تمکن مالی مرد بوده است که در این موارد زن به میل خودش از حقوق خود به درمان پرداخته است
-توجه و تأکید ویژه بر حوزه فرهنگ عمومی و ارتقای سطح آگاهی و فرهنگسازی در خصوص نوع مواجهه عموم افراد جامعه و به خصوص زنان با زنانِ نابارور.
-تمرکز سازمانهای مرتبط با امر ناباروری زنان مانند وزارت بهداشت و معاونت امور زنان و خانواده در راستای رفع مشکلات این گروه از زنان با تأکید بر ارائه مشاورههای خانوادگی و فردی به زنان نابارور در راستای تابآوری و مواجهه با برخوردها و رفتارهای نامناسب خانواده و جامعه.
-ارائه آموزشهایی به منظور توسعه مهارتهای فردی و توانمندیهای زنان با هدف بازتعریف هویتی آنان و اصلاح نگرش زنان نابارور به خود، تقویت عزت نفس و نیز ارتقا سطح اعتمادبهنفس در آنها.
-به کارگیری ظرفیتهای آموزشی، رسانهای و تبلیغاتی در راستای فهم بهتر مشکل ناباروری، دلایل و راهکارهای درمان آن به جهت مدیریت ترس و استرس در زنان نابارور و مواجهه منطقی سایرین با این گروه.
- ضرورت پوشش بیمهای افراد نابارور و کاهش هزینههای درمان توسط سازمانهای وابسته و حمایتهای خانواده محور که نه فقط شامل ارائه درمانهای پزشکی و روانشناسی به زنان نابارور است بلکه به ارائه مشاورههای خانوادگی، ترویج فرهنگی مواجهه کارآمد با مساله ناباروری و فرهنگسازی نیاز دارد.
پینوشت
۱- حمیده دباغی و زینب رفیعیپور، «ناباروری و رنج زنان (مروری بر مشکلات روانشناختی، اجتماعی اقتصادی نازایی)»، فصلنامه علوم اجتماعی، سال نهم، شماره ۹۸، سال ۱۴۰۱
نظر شما