شیخ ذاکری: باید از انتخابات به عنوان حق شهروندی خودمان استفاده کنیم

بندرعباس - ایرنا - رئیس جبهه اصلاحات هرمزگان با بیان اینکه داشتن نماینده در مجلس شورای اسلامی حق مردم است، گفت: باید از انتخابات به عنوان حق شهروندی خودمان استفاده کنیم ضمن اینکه انتخابات عرصه رقابت افکار است.

به گزارش ایرنا، هرچه به انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک‌تر می‌شویم، تکاپوی احزاب، گروه‌ها و چهره‌های سیاسی بیشتر می‌شود، هرمزگان نیز از این قاعده مستثنی نیست و اخبار تغییر آرایش‌ها و خانه تکانی‌های سیاسی در آستانه این رویداد بیشتر شنیده می شود.

در یکی از آخرین تغییرات، جبهه اصلاحات هرمزگان در نشستی ، سمت‌های جدید چهره هایش را اعلام کرد؛ در این نشست حجت الاسلام محمد ذاکری که در این استان به نام مختصر شیخ ذاکری شناخته می شود به عنوان یکی از چهره‌های شاخص جریان اصلاح‌طلبی هرمزگان جای ابراهیم امینی‌پوری را گرفت و به عنوان رییس جبهه اصلاحات استان هرمزگان انتخاب و معرفی شد.

شیخ ذاکری رییس جبهه اصلاحات هرمزگان با حضور در ایرنا مرکز هرمزگان اظهار کرد: مشارکت بالا و حداکثری در انتخابات را تعداد زیاد افراد کاندیداها، تعیین نمی‌کند بلکه این مشارکت حداکثری به تکثر افکار داوطلبان حاضر در صحنه رقابت وابسته است.

وی توضیح داد: رقابت بین افراد، مشارکت را بالا نمی برد بلکه رقابت بین افکار است که به مشارکت حداکثری می‌انجامد که در واقع این رقابت بین افکار اکنون وجود ندارد.

وی در پاسخ به این سوال که شرکت در انتخابات؛ آری یا نه، اظهار کرد: من در این قسمت موضع شخصی و فردی خودم را بیان می‌کنم اما به نظرم این پرسش درستی نیست؛ چه کسی باید تشخیص دهد که افراد در انتخابات شرکت کنند یا نکنند، بنای اصلاحطلبان و بنده هم به عنوان یک فرد اصلاح‌طلب همیشه بر این بوده که در انتخابات شرکت کنیم و شرکت هم کرده‌ایم.

رئیس جبهه اصلاحات هرمزگان ادامه داد: ما در این نظام هستیم و می‌طلبد که در انتخابات شرکت کنیم و تاکنون شرکت هم کردیم و حسن نیت مان را هم نشان دادیم.رئیس جبهه اصلاحات هرمزگان ادامه داد: ما در این نظام هستیم و می‌طلبد که در انتخابات شرکت کنیم و تاکنون شرکت هم کردیم و حسن نیت مان را هم نشان دادیم.

چرا فکر می کنید باید در انتخابات شرکت کرد؟

- چون به این نظام اسلامی، کشور و مردم تعلق داریم، و افرادی همچون بنده که در عرصه ورود کردند در واقع یک نوع فداکاری کردند، البته هستند افرادی که می‌گویند ما نمی‌خواهیم با شرکت در این عرصه سیاسی و رد صلاحیت شدنمان، با آبرویمان بازی کنیم؛ یعنی احساس امنیت نمی‌کنند و به عبارتی دیگر از قبل پیش بینی می‌کنند که اگر ورود کنیم، با ما برخورد می‌شود.

یعنی وجود تمامی مسائلی که گفتید، همچنان انتخابات را یک سازوکار موثر برای ایجاد تغییرات مدنظر خودتان می‌دانید؟

- این حق مردم است و بالاخره اگر جریانی بخواهد، تاثیرگذار باشد و کاری انجام دهد در قالب همین نهادهای قانونگذاری، در قالب دولت و مجلس است.

تجربه نشان داده است که وقتی فقط افراد یک جناح را رد کنید، جناحِ دیگر، به میدان نمی آیند وگرنه در همین استان، دوستان علاقه‌مند بودند که در میدان حاضر شوند.

باتوجه به تجربه‌ای که در حوزه سیاسی و جریان اصلاح طلبی دارید، فکر می کنید، رویکرد این جناح چیست؟ آیا ائتلافشان با اعتدال‌گرایان را در این انتخابات محتمل می‌دانید؟

اول اینکه در استان هرمزگان، چنین کاندیدایی نداریم که بخواهیم ائتلاف کنیم.

- دقیقا چون کاندیدا ندارید فکر نمی کنید که سراغ اعتدال گرایان بروید؟

نه، چنین جریانی نیست اما ممکن است اگر هم شرکت کنند برحسب همان ملاک‌های قومیتی و خویشاوندی و رفاقتی باشد.

بحث ائتلاف را در هرمزگان بعید می‌دانم، ممکن است در بعضی از استان‌هایی که نیرو داشته باشند و گزینه‌هایی داشته باشند، این کار انجام شود اما در هرمزگان این گونه نیست.

سوال همیشگی؛ چرا احزابمان، احزاب دم انتخاباتی هستند و تحرکات سیاسی آنها فقط نزدیک انتخابات است و در مقاطع و رویدادهای دیگری که اصولگرایان و یا اصلاح‌طلبان باید اعلام موضع کنند خبری از احزاب نیست و با این پیشینه فکر می کنید چقدر احزاب در پررونق شدن انتخابات نقش دارند؟

این موضوع به چند عامل بستگی دارد یکی از عوامل، خود احزاب هستند، اما عامل اصلی به نظرم نگاه سیستم است.

من تصورم این است، که نهادهایی هستند در کشور که کار حزبی می‌کنند یعنی در واقع آنها جای احزاب را پر کردند.

خیلی از دستگاه هایی که می‌بینید، کارشان سیاسی نیست اما کار سیاسی انجام می‌دهند، و برعکس آن‌هایی که باید کار سیاسی انجام دهند، این کار را انجام نمی‌دهند.

دلیل دوم هم شاید هزینه بالای کار سیاسی در کشور باشد؛ مثلا افراد می‌آیند در یک حزبی قرار می‌گیرند ولی زمانی که می‌خواهند در هرکاری فعالیت و مشارکت کنند، به صرف اینکه عضو فلان حزب یا گروه سیاسیِ قانونی هستند، گزینش نمی‌شوند.

در هر صورت، هزینه حزبی در کشور بالاست؛ چون این هزینه بالاست در واقع هم گرایش افراد به سمت و سوی احزاب کمتر می‌شود و هم اینکه در واقع مانع پیشرفت و توسعه کار حزبی است.

وقتی اراده جدی در حاکمیت باشد که حزب باشد، باید حزب‌مدار و حزب محور باشد.

متاسفانه در کشور، یکی از افتخارات این است که یک رییس جمهور و یا نماینده ای که به هر طریقی با کمک یک حزب و یا جریانی رای می آورد، بعد از انتخاب، بیان می‌کند که سیاسی نیستم و وابستگی و تعلق به هیچ حزب و جریانی ندارم.

در واقع چون کار احزاب و کار سیاسی هزینه دارد، خیلی‌ها نمی‌خواهند این هزینه کار سیاسی، پرداخته شود بالاخره باید شرایط جوری باشد که هیچ مانعی برای کار حزبی نباشد و طرف به صراحت بگویید که من متعلق به فلان حزب و یا جریان هستم.در واقع چون کار احزاب و کار سیاسی هزینه دارد، خیلی‌ها نمی‌خواهند این هزینه کار سیاسی، پرداخته شود بالاخره باید شرایط جوری باشد که هیچ مانعی برای کار حزبی نباشد و طرف به صراحت بگویید که من متعلق به فلان حزب و یا جریان هستم.

اما انتخابات بهار سیاسی است؛ در بازه زمانی انتخابات یک مقداری احزاب احساس آزادی عمل می‌کنند و احساس می‌کنند که حاکمیت به آن‌ها نیاز دارد؛ احزاب هم در واقع احساس می‌کنند در زمان انتخابات حاشیه امنی برایشان وجود دارد که بتوانند اظهارنظر و اظهار وجود کنند که این حاشیه امن و این فضای آرام و این احساس نیاز، در زمان دیگر وجود ندارد.

یعنی در این فضاست که می‌توانید همایش بگذارید، سخنران دعوت کنید که اتفاقا هم استقبال می‌کنند ولی اگر همین کار را ۶ ماه قبل انجام می‌دادید در واقع با کلی مانع و مشکلاتی مواجه می‌شدید.

نگاه محلی و استانی به موضوع انتخابات چیست؟

شیخ ذاکری تصریح کرد: به هرحال استان در مجلس نماینده می‌خواهد که صدای استان باشد و مسائل آن را پیگیری کند.

اینکه یک نماینده‌ای به مجلس راه یابد، با اینکه یک نماینده بتواند کارکرد خودش را داشته باشد، متفاوت است؛ یعنی اینکه چه بخواهیم و چه نخواهیم یک عده‎ای به مجلس، شورا، خبرگان رهبری و یا ریاست جمهوری راه می‌یابند اما اگر بتوانند رسالت و وظیفه خودشان را انجام دهند، بحث دیگری است.

در حقیقت سوال را باید اینگونه مطرح کنم که آیا این ضرورت وجود دارد که استان باید نماینده‌ای داشته باشد؟ آیا همین دلیل به اندازه کافی، برای ضرورت مشارکت در انتخابات فارغ از تنگناهای سیاسی، حزبی و جناحی کفایت نمی‌کند؟

ساختار دولت به معنای حاکمیت، برآیند کار سیاسی است، دولت یا مجلس در واقع نمایندگی یک جریان سیاسی را برعهده دارند و همیشه اینگونه بوده و هست و اگر کسی بخواهد رییس جمهور و یا نماینده مجلس شود، در واقع می‌خواهد آن برنامه‌هایی که دارد را پیاده کند.

وقتی یک جریانی فکر می‌کند، (حتی اگر نماینده هم بشود)، نمی‌تواند آن افکار و اهدافش را پیاده کند، یک تزلزلی در افکار و عملکردش ایجاد می‌شود، بنابراین، قرار است نماینده‌ای به مجلس برود که مفید و موثر باشد، کارکرد خودش را داشته باشد اما وقتی احساس شود یک نماینده کارکرد خودش را ندارد باز زمینه مشارکت فراهم نمی‌شود.

آنچه که اولویت دارد، چیست؟ آن گرایش سیاسی یا حزبی است یا توانمندی و کارآیی پیگیری مطالبات مردم است؟

سه نوع منافع داریم؛ یک منافع ملی است، دوم اینکه منافع منطقه‌ای و سوم هم منافع جریانی و فکری است.

شکل ایده آل، این است نماینده‌ای که هر سه منافع ملی، منطقه‌ای و همچنین جریان فکری خودش را داشته باشد، ممکن است به او رای بدهیم اما بحث مشارکت جمعی با مشارکت فردی متفاوت است.

گاهی بعضی افراد برایشان منافع ملی مهم و ملاک است، به‌ویژه در انتخابات ریاست جمهوری، ولی در مجلس برعکس ،اگر رای دهنده فکر کند کاندیدایی برای منطقه و یا جریانش مفید است، به او رای می‌دهد و حمایت فردی می کند.

چشم انداز انتخابات در استان هرمزگان را چگونه می بینید؟

میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس با ریاست جمهوری متفاوت است، در انتخابات مجلس بحث قومیت، منافع منطقه‌ای و منافع شخصی بیشتر مطرح است و یا در مناطقی که فقر بیشتری حاکم است چون مطالبات بیشتر ، ممکن است مشارکت هم بالاتر برود.

در استان هرمزگان به‌ویژه در حوزه شرق استان، میزان مشارکت مردم در انتخابات بالاتر از حوزه مرکزی و غرب استان است.

حتی میزان مشارکت مردم در این عرصه سیاسی از شهرهای بزرگ و پرجمعیتی همچون تهران، اصفهان و فارس بیشتر است اما شاید با سیستان و بلوچستان برابری کند و در یک ردیف باشند که البته عوامل زیادی در آن دخیل هستند.

به عنوان یک فعال سیاسی شاخص استان باتوجه به منافع منطقه‌ای و استانی چه رویکردی را به مردم توصیه می‌کنید؟

رویکرد کلی ما تا به امروز بر مشارکت حداکثری مردم بوده و هست، باوجود همه بی‌مهری‌ها و نامهربانی‌ها هیچ موقع به شخصه با صندوق رای قهر نکرده‌ام و باید از این انتخابات به عنوان حق شهروندی خودمان استفاده کنیم.

در موضع شخصی خودم می‌گویم که در این سیستم هستم و مادامی که تعلق به این سیستم دارم باید از این حق شهروندی‌ام، استفاده کنم و تا این لحظه بنای‌ ما به مشارکت بوده و هست اما در آینده شرایط ممکن است، تغییر کند.

به نظر شما مردم باید به خاطر منافع منطقه‌ای پای صندوق‌های رای حاضر باشند؟

رئیس جبهه اصلاحات هرمزگان بیان کرد: مردم خودشان تشخیص می‌دهند، خودشان اگر احساس کنند که منافع شان تامین می‌شود، یقینا شرکت می‌کنند ولی اگر احساس کنند که منافعشان تامین نمی‌شود، به خودشان بستگی دارد.

نظر شخص بنده این است که طبقات اجتماع و توده مردم اگر احساس کنند که منافع شان در سطح ملی و منطقه‌ای تامین شود، به احتمال زیاد در این عرصه مهم سیاسی شرکت می‌کنند ولی اگر عکس این قضیه باشد، بعید می‌دانم.

منافع یک امر نسبی است، اینکه بگوییم یک نماینده در مجلس، هیچ دستاوردی نداشته است، منکر آن شده‌ایم، چرا که هر نماینده و دولتی که به مجلس و دولت راه پیدا می‌کند قطعا دستاوردی داشته است اما این دستاورد تا چه میزان و در چه سطحی بوده است، و آیا مورد مقبولیت مردم واقع شده است یا نه، ارزیابی آن دست خود مردم است؛ بنابراین داشتن نماینده حق مردم است.

باتوجه به مسائلی که مردم هرمزگان با آن مواجه هستند آیا باید همان کارایی و کارآمدی آن نماینده انتخابی، ملاک باشد یا گرایشات حزبی و جناحی؟

سامانه رای انتخاباتی در واقع دارای سه سهم «سیاسی»، «قومیتی» و یا «منافع منطقه‌ای» است که ۳۰ درصد مردم به خاطر موضع سیاسی در انتخابات شرکت کرده و رای می‌دهند و ۷۰ درصد نیز غیرسیاسی عمل می‌کنند؛ یعنی در مشارکت شان ملاک های قومیتی و منافع منطقه ای را لحاظ می‌کنند.

به عبارت دیگر مردمی که رای می‌دهند یا از نگاه سیاسی و یا از نگاه منافع منطقه‌ای است و به نظر شخص بنده این است که از این لحاظ مشارکت بالا و یا پایین را تعیین می‌کند؛ یعنی نماینده‌ای می‌تواند رای داشته باشد که از این سه بخش آرای بیشتری کسب کند؛ هرچه بیشتر در این سه بخش فعالیت کند در واقع موقعیت بهتری هم خواهد داشت و برعکس هرچه در این سه بخش فعالیت کمتری داشته باشند، آرای پایین‌تری هم کسب می‌کند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha