امیر عباس ربیعی در سومین اثر سینمایی بلندش به سراغ قصه ای از یک ٢٤ ساعت پر التهاب از زندگی سردار احمد کاظمی رفته است که به لحاظ ساختار و بیان سینمایی با شکوه است.
«احمد» یکی از فیلم های مهم در سینمای ایران به لحاظ پروداکشن است که این امید را در وجود مخاطبش زنده می کند که می توان از تکنولوژی در حد بضاعت سینمای ایران برای بیان روایت بهره گرفت.
یک پرتره شخصیت محور با وقار و عزت از یک روز از زندگی یکی از فرماندهان مهم سپاه که شاید نسل امروز هیچ تصور و شناختی نسبت به او ندارد اما با یک شخصیت پردازی منطبق بر یک فیلمنامه قصه گو که مضمونی انسانی دارد و ٢٤ ساعت ملتهب پس از وقوع زلزله بم را روایت می کند.
یک نکته مهم در فیلم «احمد» بیان همین موضوع است که چگونه می توان این قصه را به سینما تبدیل کرد؟ حجم گسترده هنرور و حفظ راکورد های تصویری در لانگ شات ها به خوبی در آمده است و بهره گیری از جلوه های ویژه بصری در خدمت فیلم است و به کاریکاتور تبدیل نمی شود.
فیلم در خلق لحظه های احساسی و روایت بحران سالم است و در بیان ابعاد فاجعه به دراماتیک ترین شکل ممکن به دور از شعار زدگی و کلیشه های رایج در فیلم های شخصیت محور، احساسات مخاطبش را بر انگیخته می کند و بعضا در بعضی از سکانس ها گریه می گیرد، این یعنی کارگردان بر جهان قصه اش تسلط کامل داشته و نسبت به موقعیت آگاه است.
«احمد» یک تینو صالحی شگفت انگیز در بازیگری دارد، بازیگری که در مقام ایفای نقش سردار کاظمی در لحظه به لحظه های قصه حضوری به غایت تاثیر گذار دارد، بازیگری که اولین حضور جدی اش در سینما است و عقبه تجربه تئاتری اش را برای خلق این کاراکتر به کار می گیرد و ثابت می کند که بازیگر تمام عیاری برای ایفای نقش های جدی در سینما است و سیمرغ نقش اول مرد فجر ٤٢ باید برای او باشد.
نظر شما