۲۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۵:۳۶
کد خبرنگار: 923
کد خبر: 85385767
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

پروندهٔ خبری

هم‌ذات‌پنداری تماشاچیان ایرانی با نغمه هراتی/ دل‌دادگی رباب و طبلا در شب اول موسیقی فجر

تهران- ایرنا- در آوا و نغمه‌ای از موسیقی غرب افغانستان، خاصه هرات، از کلام تا ملودی، هویتی مشترک برای چشم و گوش مخاطب آشکار و آشنا بود، همان‌طور که در سالن محل اجرا تماشاچیان ایرانی و افغانستانی در کنار هم، حظی هنری و مشترک را تجربه کردند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، اولین شب از سی و نهمین جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر در تالار رودکی شاهد یک تریو از موسیقی عمدتا «هراتی» از گروه موسیقی «عندلیبان» افغانستان بود. رپرتوار اجرایی افغان‌ستانی‌ها همان طور که انتظار می‌رفت برگرفته از موسیقی غرب این کشور، خاصه هرات بود که از کلام، تا ملودی، فواصل و تکامل این فرم از موسیقی، هویتی مشترک در آن برای چشم و گوش مخاطب آشکار و آشنا بود، همان طور که در سالن محل اجرا نیز تماشاچیان ایرانی و افغانستانی در کنار هم، حظی هنری و مشترک را تجربه می‌کردند.

اجرای شب گذشته که در آن شور و هیجان قطعه معروف و شنیدنی «ملا ممدجان» آن را به تماشاچیان هدیه کرد، دارای شاخصه‌های کاملا منحصر به فرد بود که اگرچه در جزییات و تاریخچه شکل‌گیری وام‌دار فرهنگ و موسیقی ایرانی و هندی است، اما در طول قرن‌ها و با ذوق سرشار مردمان این کشور، به شخصیتی منحصر به فرد و جذاب بدل شده است. از نکات برجسته موسیقی افغانستان که به خصوص در اجرای دیشب شاهد بودیم، کوک دقیق سازها و کوانتایز (ضرب و کشش نت) خواننده و سازهای ملودیک با ساز کوبه‌ای طبلا و ماهیت درونی ریتم بود.

هم‌ذات‌پنداری تماشاچیان ایرانی با نغمه هراتی/ دل‌دادگی رباب و طبلا در شب اول موسیقی فجر

یکی دیگر از وجه تمایزات موسیقی افغانستان این است که نسبت به موسیقی‌های دیگر از سکوت کمتری در آرتیکولاسیون (جمله‌بندی نت) بهره می‌برند و بیشتر فضاها با نت‌ها و همان ارزش‌های زمانی تعریف شده عمومی موسیقی تزئین می‌شود، اما در بخش ریتم به سبب تاثیرپذیری از هندوستان، دارای تنوع بالایی است و هر نوازنده غیربومی را می‌تواند به چالش بکشد. حفظ ریتم در جریان سیال ملودی در موسیقی افغانستان آنچنان اهمیت دارد که خواننده‌ای که دقیق و درست روی ریتم بخواند را خواننده «تال» و خواننده‌ای که نتواند ریتم را به درستی و بر شیوه ملودی‌نوازی حفظ کند را «بی‌تال» خطاب می‌کنند.

موسیقی افغانستان نقطه عطف زیبایی‌های تنوع قومی و زبانی در افغانستان است و فارسی، پشتو و ازبکی زبان‌های اصلی متن ترانه‌ها را تشکیل می‌دهنداجرای گروه افغانستان در شب اول جشنواره اما به خوبی بر «تال» بود و معجونی از ملودی‌ها و نغماتی را که حتی برای ما ایرانی‌ها نوستالژیک (خاطره انگیز) و شنیده شده بود به تماشاچیان پیشکش کرد. موسیقی در افغانستان در دوره آریایی‌ها، سروده‌های ویدی ریگ‌ودا و سروده‌های گاتاهای اوستا در کوهپایه‌های هندوکش در دورهٔ هخامنشیان رونق خوبی داشت.

موسیقی افغانستان نقطه عطف زیبایی‌های تنوع قومی و زبانی در افغانستان است و فارسی، پشتو و ازبکی زبان‌های اصلی متن ترانه‌ها را تشکیل می‌دهند. در این کشور سبک‌ها و شیوه‌های گوناگون موسیقی، از غزل فارسی گرفته تا راگ هندی رواج دارد. گام‌های موسیقی عمدتاً دیاتونیک (بدون میکروتون) بوده و تا همین اواخر چندصدایی و هارمونی به شکل غربی آن در موسیقی افغانستان تأثیر چندانی نداشت.

موسیقی افغانستان تا حد زیادی به صورت ترانه است، با این حال رپرتوار قابل توجهی از موسیقی بدون کلام نیز وجود دارد. شعر جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ موسیقی این کشور دارد. میراث شعر فارسی، که مشترکات فراوانی نیز با ایران دارد، اهمیت بسیاری در بین مردم داشته و همچنین شعر پشتو نیز دارای ریشه‌های تاریخی است. متن ترانه‌ها متشکل از موضوعات معدودی است. آهنگ‌های عاشقانه با تِم‌هایی از عشق نافرجام و اشاره مکرر به داستان لیلی و مجنون، بیشتر موضوعات ترانه‌ها را تشکیل می‌دهند و به وقایع جاری و تجربه شخصی کمتر پرداخته می‌شود.

هم‌ذات‌پنداری تماشاچیان ایرانی با نغمه هراتی/ دل‌دادگی رباب و طبلا در شب اول موسیقی فجر

با اینکه شهر کابل مرکز فرهنگی افغانستان است در عرصه موسیقی، هرات جایگاه ویژه‌ای دارد، چرا که وطن موسیقی سنتی افغانستان است و نسبت به سایر ولایت‌های افغانستان موسیقی‌اش به موسیقی ایرانی نزدیک‌تر است.

مرز فرهنگ در ایران فرهنگی به مراتب وسیع‌تر از مرزهای سیاسی شناخته شده امروزی است و می‌تواند در پیوند دادن فرهنگ و همدلی دوملت تاثیر بسزایی داشته باشدجایگاه موسیقی افغانستان از منزلت درباری ایران باستان به تدریج و تا قرن نوزدهم میلادی به میان عامه مردم آمد. این مردمان نیز از کار تا سور و سوگ و عاشقانه‌ها، موسیقی داشتند و به واسطه مجاورت فرهنگی بخصوص اهالی هرات با ایران، بسیاری از آثار شاخص این دیار به گوش ایرانیان آشناست و حتی بسیار از اشعار و ملودی‌ها نیز در حافظه مردم ما ثبت شده است که این نشان می‌دهد همچنان مرز فرهنگ در ایران فرهنگی به مراتب وسیع‌تر از مرزهای سیاسی شناخته شده امروزی است و همین می‌تواند در پیوند دادن فرهنگ و همدلی مردمان ایران و افغانستان تاثیر بسزایی داشته باشد.

موسیقی افغانستان البته به جز ایران، از فرهنگ بزرگ و متکثر هندوستان نیز متاثر گشته همچنانیکه در اجرای شب اول جشنواره دیدیم ساز «هارمونیه» که در این مرز و بوم نهادینه و محلی شده، به زیبایی در همراهی با رباب و طبلا گوش‌نوازی می‌کرد.

با وجود تنوع گسترده در موسیقی افغانستان، مهم‌ترین شاخصه مشترک تمام این انواع را می‌توان در بهره آن از غزل فارسی و راگ هندی قلمداد کرد، اما هنرمندان خوش ذوق افغانستان در تمام فراز و فرودهایی که در تاریخ این کشور و این مردمان نستوه و آزاده تجربه کرده‌اند، هنری خلق کرده‌اند که همچنان می‌تواند، عشق و زندگی بیافریند.

هم‌ذات‌پنداری تماشاچیان ایرانی با نغمه هراتی/ دل‌دادگی رباب و طبلا در شب اول موسیقی فجر

سی‌ونهمین جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر به همت دفتر موسیقی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، توسط انجمن موسیقی ایران با همکاری بنیاد رودکی به دبیری رضا مهدوی تا از ۲۳ تا ۲۸ بهمن در بخش‌های رقابتی (جایزه باربَد) و غیررقابتی همزمان در تهران و استان‌های آذربایجان شرقی، بوشهر، سمنان، فارس، گلستان، مرکزی، مازندران، خراسان شمالی، کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، کرمانشاه، لرستان، کرمان و هرمزگان و با حضور ۲۱۰۹ هنرمند برگزار می‌شود. جایزه‌های ترانه،‌ موسیقی و رسانه، بخش سرود و نشست‌های پژوهشی برنامه‌های دیگر این دوره از جشنواره است

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha