به گزارش عصر جمعه ایرنا، اگر مولفههایی نظیر قدمت، امکانات، طرفدار و بودجه را در نظر بگیریم، بدون شک فولاد خوزستان ناکامترین تیم لیگ برتر امسال بوده که با وجود همه هزینههای ابتدای فصل و بهرهمندی از این مولفهها، هنوز نه سرمربی دارد و نه وضعیتی بهسامان. داستان مدیریتی یکی از پرافتخارترین تیمهای لیگ برتر با حضور بهرام رضاییان وارد فاز تازهای شده است که ابهامات زیادی به همراه دارد و شاید خود او بهتر از هرکس دیگری بتواند به آنها پاسخ دهد.
چرا بهرام رضاییان؟
اواخر آذرماه سال جاری بود که پس از رسانهای شدن استعفای حمیدرضا شعبانی، نام رضاییان به عنوان گزینه مدیرعاملی فولاد خوزستان مطرح شد. البته نه بهرام بلکه مسعود! مسعود رضاییان مدیرعامل پیشین صنعت نفت، ملوان و نفت مسجد سلیمان نزدیک به پذیرفتن این سمت بود که ناگهان در دومین روز دی، بهرام رضاییان به عنوان سرپرست مدیرعاملی فولاد معرفی شد. البته او هنوز هم سرپرست است و امضایش تنها در صورتی اعتبار دارد که به تایید حبیب رضایی (رئیس هیات مدیره)، محمد حردانی (مدیر مالی) و عارف عارفنیا (مدیر حقوقی) برسد.
اینکه رضاییان چگونه در روزهای پرحاشیه فولاد به عنوان سرپرست مدیرعاملی انتخاب شد، از آن سوالهایی است که باید پاسخش را افرادی خارج از بدنه باشگاه بدهند. در زمان مدیریت وی بود که پارس جنوبی جم به لیگ آزادگان سقوط کرد و با وجود هزینههای هنگفتی که به نسبت سطح لیگ دسته اول در این تیم صرف شد، نتوانست به لیگ برتر بازگردد. اما با همان کارنامه او اکنون نفر نخست بزرگترین باشگاه جنوب کشور است. با انتخابی که شاید ردپای هیات رئیسه فدراسیون و البته دوران حضورش به عنوان عضو هیات مدیره تراکتور در آن دیده میشود. بهتر است خود او پاسخ دهد که آیا عباس الیاسی در این ماجرا نقشی دارد یا خیر؟ شاید بهتر باشد از نام واسطه نقل و انتقالاتی که در تبریز شهره خاص و عام است و این روزها به نوعی به مشاور بهرام رضاییان تبدیل شده است عبور نکنیم!
پنجرهها چگونه باز شدند؟
فولاد در پرونده شکایت مهدی شیری، فرشید اسماعیلی، مجید علیاری، احسان مرادیان، سعید آقایی و علی قربانی با حکم کمیته انضباطی و تعیین وضعیت محکوم به پرداخت مطالبات این بازیکنان شده و اعلام شده بود که پنجره این باشگاه تا زمان پرداخت مطالبات شاکیان بسته خواهد بود. آنهم با بدهیای که حدود ۲۰ میلیارد تومان تخمین زده میشود. خب در این شرایط چگونه این تیم توانست در دو بازی اخیر که پس از پایان تعطیلات نیم فصل دوم برگزار کرده (برابر چادرملو در جام حذفی و گل گهر در لیگ برتر) از احسان پهلوان، خرید جدید خود استفاده کند؟ آیا این موضوع ارتباطی به حضور رضاییان در هیات رییسه فدراسیون و استفاده از برخی روابط دارد؟
جالب اینجاست کمتر از یک سال قبل، مسعود پورمحمد سنگربان سابق پارس جنوبی بابت دریافت مطالباش از این تیم شکایت کرد و با اعلام کمیته تعیین وضعیت پنجره نقل و انتقالات تیم بوشهری را بست. اما در کمال تعجب پارس جنوبی برای هر بازیکنی که به فهرست اضافه کرد، کارت بازی گرفت. مصاحبه چند ماه قبل خود پورمحمد در این باره را مرور کنید: «بعد از چند تماسی که آقایان در کمیته تعیین وضعیت گرفتند، با ناراحتی به من گفتند که رضاییان مدیرعامل باشگاه پارس جنوبی ما را هم دور زده و بدون تسویه با حتی یکی از طلبکارها پنجرهاش را باز کرده است. تازه وقتی به آقای مدیرعامل این حرف را میگویم، با خنده و کنایه جواب میدهد که صبر کن تا پولت را بدهیم! اگر کمیته تعیین وضعیت پنجره باشگاه پارس جنوبی را باز نکرده، پس چه کسی مجوزشان را داده است؟»
مشکل مارتینز چه بود؟
فولاد با اخراج علیرضا منصوریان در ابتدای فصل، ایگناسیو مارتینز را به عنوان سرمربی معرفی کرد. هرچند که نتایج با ورود سرمربی اسپانیایی خیلی هم درخشان نبود اما اثرات پیشرفت در روند قرمزهای اهواز قابل مشاهده بود. مارتینز در ۱۱ مسابقه، ۱۵ امتیاز کسب کرد تا تیم را از قعر جدول بالا بکشد. معدل او ۱.۳۶ امتیاز به ازای هر بازی ثبت شد که حتی از نیم فصل نخست فصل گذشته که جواد نکونام هدایت فولاد را به عهده داشت، بهتر بود.
اما درگیری اصلی بر سر مسائل نقل و انتقالاتی بود. مارتینز از رضاییان درخواست داشت تا محمد عباسزاده، گادوین منشا، سعید واسعی، ایوب والی، محمد آبشک و سینا شاه عباسی را در فهرست مازاد قرار دهد تا به جای آنها سه بازیکن داخلی و سه خارجی جذب شوند. از فهرست مدنظر وی، احسان پهلوان و ابراهیم حصار ملیپوش سوریهای به فولاد پیوستند. از فهرست مازاد هم با خداحافظی والی از دنیای فوتبال، تنها عباسزاده راهی تیم دیگری شد.
در این شرایط که باشگاه بودجه کافی ندارد، آیا رد کردن مارتینز با یک هزینه هنگفت کاری عقلانی بود؟ بهتر نبود که بازیکنان مدنظر وی جذب میشدند و بعد اگر نتایج بهبود پیدا نمیکرد، عذر سرمربی خواسته میشد؟ شاید مخالفت مارتینز با جذب بازیکنانی نظیر عیسی آلکثیر و مخالفت با حفظ منشا، کار دست او داد! راستی آقای رضاییان جریان مذاکره با سرمربی تیم ملی تاجیکستان چه بود؟
چه خبر از ربیعی؟
داستان مذاکره باشگاه فولاد با محمد ربیعی هم جالب است. گویا سرمربی ذوبآهن در قرارداد یک ساله خود با باشگاه اصفهانی، بندی قرار داده است که در صورت رضایت طرفین با پرداخت ۵۰ درصد از دستمزدش بتواند از این تیم جدا شود. از آنجایی که قرارداد ربیعی با ذوب حدود ۱۲ میلیارد تومان است، او با ۶ میلیارد در دسترس باشگاههای خواهانش بود و همین موضوع رضاییان را وسوسه کرد تا با این مربی وارد مذاکره شود. اما این مدیر باسابقه فوتبال ایران به قسمت «رضایت طرفین» توجه نکرد و مذاکره مستقیم و شبانهاش با سرمربی ذوبآهن، خشم اعضای هیات مدیره این باشگاه را به همراه داشت تا آنها مخالفت خود را با جدایی ربیعی اعلام کنند.
اما یکی از تردیدهایی که درباره مبلغ پیشنهادی به این مربی از سوی رضاییان وجود دارد و حقیقتا امیدواریم که تایید نشود، پیشنهاد ۹۰ میلیاردی به وی برای ۲.۵ فصل هدایت فولاد بود! البته وقتی آنها به یحیی گلمحمدی تا پایان فصل آینده ۷۵ میلیارد تومان ارائه دادند، با همان تناسب عدد درنظر گرفته شده برای ربیعی هم درست از آب درمیآید! فقط مشخص نیست فولادی که در هزینههای جاری خود مانده، با چه پشتوانهای این پیشنهادات را روی میز مذاکره گذاشته است؟!
نظر شما