به گزارش خبرنگار ایرنا، قزوین شهر مشاهیر مسکوت مانده است، نخبگان و عالمان بسیاری در این دیار مینودری زندگی میکنند که تا به حال اسمی از آنها برده نشده و کمتر کسی در مورد آنها اطلاعات کافی دارد.
معرفی و شناخت برخی چهرههای علمی که در طول تاریخ معاصر ایران نقش اثرگذار و سازندهای داشتهاند، می تواند به استفاده حداکثری از این منابع انسانی ارزشمند منجر شده و آهنگ توسعه و پیشرفت کشور را شتاب دهد.
هرگز کسی باور نمی کرد که نویسنده کتاب "بنیان مرصوص" اهل قزوین باشد، من و شما کمتر در مورد این کتاب شنیدهایم، اما برای عالمان و روحانیون که مراتب و درجات بالایی را در حوزه علمیه سپری میکنند، ارزش این کتاب خیلی پیش تر و بیش تر از سایرین آشکار است.
آیت الله حسین مظفری از چهرههای فرهیخته حوزه علمیه که با دروس فلسفه به خصوص حکمت متعالیه (فلسفه ملاصدرا) آشنایی دارد، نمونهای از چهرههای مسکوت مانده قرن حاضر است که البته مایه مباهات استان قزوین نیز به شمار میرود.
برای آشنایی بیشتر با این چهره علمی، از او دعوت کردیم تا در یک گپ و گفت خودمانی پاسخگوی سوالات ما باشد؛ در ادامه، پاسخ آیت الله مظفری به سوالات خبرنگار ایرنا را میخوانید:
ایرنا. دوست داریم در مورد دوران کودکی، محل تولد و اصالت شما بیشتر بدانیم
بسم الله الرحمن الرحیم، اصالت بنده حقیر به منطقه الموت قزوین برمی گردد، مرحوم ابوی ما حجت الاسلام و المسلمین نصرتالله مظفری بودند که ایشان در دوران نوجوانی حدودا ۱۵ سالگی از الموت به قزوین تشریف میآورند و طلبه حوزه علمیه این شهر میشوند، مدتی در این شهر بودند و سپس به حوزه علمیه تهران رفتند، بنابراین حقیر هم متولد و بزرگ شده تهران هستم، من سال ۴۸ در تهران متولد شدم و دوران دبستان، راهنمایی و دبیرستان را همان جا سپری کردم.
من سومین فرزند خانواده بودم، ما خانواده پرجمعیتی بودیم، هشت برادر و چهار خواهر داشتم که البته آن زمانها مرسوم بود، متاسفانه در این چند دهه اخیر وضعیت جمعیتی در خانوادهها متفاوت شده که مجددا باید برگردیم به همان دوران، ۲ برادر بزرگتر هم داشتم که بین سال های ۵۹ تا ۶۵ به طور متناوب در دوران جنگ تحمیلی نیز حضور داشتند.
ایرنا. اگر فعالیتی در حوزه دفاع مقدس داشتید، توضیح دهید:
در اوایل دهه ۶۰ سن ما اقتضا نمیکرد در جبهه باشیم، یک مرتبه یادم هست که در دوران نوجوانی شاید حدود ۱۴ یا ۱۵ ساله بودم که به همراه یکی از دوستانم مخفیانه از منزل خارج شدیم و تلاش کردیم که خودمان را به اهواز برسانیم و به همین جهت بین رزمندگان خود را جای دادیم اما این کار ما موفقیت آمیز نبود و ما را از ترمینال تهران به منزل بازگرداندند؛ در سن ۱۷ سالگی و در خردادماه سال ۶۵ بعد از پایان دوم دبیرستان برای آموزش نظامی ثبت نام کردم و این مدت ۲ ماه به طول انجامید.
اخوی بنده، محسن آقا در اردیبهشت ماه سال ۶۵، آن هم یک ماه قبل از اینکه بنده اعزام شوم در منطقهی فاو - ام القصر به شهادت رسیدند، یک ماه بعد بود که بنده عازم جبهه شدم و تا سال ۶۷ که قطعنامه پذیرفته شد، در این ۲ سال بنده جز یک ماه بقیه مدت را به صورت تمام و کمال در جبهه بودم یعنی مجموعا ۲۳ ماه، البته سه مرتبه نیز تا آستانه شهادت پیش رفتم ولی متاسفانه توفیق شهادت نداشتیم اما به شرف جانبازی نایل شدم.
ایرنا. لطفا در مورد ورودتان به حوزه علمیه و مباحث علمی توضیح دهید:
بنده از سال ۶۷ به بعد و پس از پایان جنگ بلافاصله سال سوم چهارم را در همان جبهه که بودیم امتحان دادم و تحصیلات دبیرستانی را به پایان رساندم و در کنکور سال اول شرکت کردم، رشته من ریاضی فیزیک بود البته بنده به جهت علاقهای که به حوزه و علوم حوزوی داشتم، حوضه رفتن در برنامه من قطعی بود، اما نسبت به اینکه دانشگاه بروم یا نروم، بعضی از اطرافیان اصرار داشتند که دانشگاه را رها نکنم، به هر حال ما با اصرار برخی از اطرافیان در کنکور شرکت کردم و با رتبهی ۲ رقمی بذیرفته شدم، یادم هست که آن سالها افراد میتوانستند ۱۰۰ رشته انتخاب کنند، اما بنده تنها یک رشته بیشتر انتخاب نکردم و آن هم رشته فیزیک بود که فکر کنم دانشگاه تهران یا شریف بود.
دلیلم برای انتخاب رشته فیزیک این بود که با خودم تاملی کردم میخواستم بروم حوزه و اگر می خواستم دانشگاهم را ادامه دهم باید رشتهای را انتخاب می کردم که تناسبی با علوم حوزوی نیز داشته باشد، لذا فیزیک را انتخاب کردم که اگر بعدها فلسفه خواندم، مکمل آن باشد، به هر حال بودن این دو رشته در کنار هم می توانست من را به هدفم نزدیک کند، قبول هم که شدم و همان سال هم رفتم حوزه مرحوم مجتهدی در تهران ثبت نام کردم؛ سه چهار ماهی گذشت و مساله را بررسی کردم، به هر حال جمع این دو مکان علمی کار من را مشکل می کرد، بنابراین در آن مقطع از دانشگاه انصراف دادم و بعدها در مدرسه عترت قم پذیرفته شدم و سپس به مدرسه کرمانی ها رفتم و به گذراندن دروس حوزوی اقدام کردم.
بنیان مرصوص؛ که منظور همان فلسفه اسلامی است، بعدا در سال ۸۶ به عنوان کتاب سال حوزه برگزیده شد و در جشنوارهی کتاب سال دانشجویی نیز به عنوان کتاب شایسته تقدیر معرفی شد.
ایرنا. بعد از اینکه سطوح پایه اولیه حوزه را سپری کردید، سطوح عالی حوزه و بالاتر را به چه نحوی ادامه دادید؟
خب یک لطفی که خدای متعال در حق این حقیر داشت، این بود که اساتید خوبی را پیش پای بنده گذاشت و با راهنمایی اساتید بزرگوار از جمله حجتالاسلام عالی که از همان سال اول و بلکه قبل از آن در جبهه خدمت ایشان بودم، با راهنماییهای آنها تلاش کردم که در سایه این اساتید دروس حوزوی را به صورت قوی ادامه دهم، سال دوم یا سوم بود که بحث حفظ قرآن را شروع کردم، بعد پنج تا ۶ سال در کنار دروس حوزوی و بعد از پایه پنجم رفتم "موسسه در راه حق" که مرحوم حضرت آیت الله علامه مصباح مسولیت این موسسه را بر عهده داشتند، پنج سالی در آن موسسه تحصیل کردم و بعد از آن وارد دوره تخصصی موسسه حوزه شدم.
در آن زمان بحث مدرک مطرح نبود، بنابراین وارد بحث تخصصی فلسفه شدم، منتها در همان موقع تغییراتی در نظام علمی موسسه ایجاد و بحث مدرک نیز مطرح شد، با این تغییرات دوره کارشناسی ارشد ما طولانی شد، پیش نیازهایی گذاشتند و تقریبا ۶ سال طول کشید، سپس در سال ۸۳ بود که من کارشناسی ارشدم را در رشته فلسفه از موسسه دریافت کردم و پایان نامه حقیر نیز درباره مکتب تفکیک بود که سال ۸۵ به صورت کتاب نیز منتشر شد.
ایرنا. نام این کتاب چه بود؟
بنیان مرصوص؛ که همان فلسفه اسلامی بوده و در مورد مکتب تفکیک است، بعدها و در سال ۸۶ به عنوان کتاب سال حوزه برگزیده شد و در جشنواره کتاب سال دانشجویی نیز به عنوان کتاب شایسته تقدیر معرفی شد.
ایرنا. برای دکتری چه زمانی اقدام کردید؟
بعد از اینکه مدرک ارشدم را از موسسه گرفتم، سه سال ادامه تحصیل ندادم، دلیلش این بود که دوست داشتم مباحث حوزوی را متمرکز دنبال کنم، لذا از سال ۸۳ تا ۸۶ متمرکز شدم برروی علوم حوزوی و بعد از سال ۸۶ دوباره شرکت کردم و در دورهی دکترای یا همان حکمت متعالیه تحصیل کردم و در سال ۹۱ از رساله ام به عنوان تعبیر عرفانی دفاع کردم، به لطف خدا این رساله هم در سال ۱۴۰۰ به صورت کتاب منتشر شد و در سال ۱۴۰۱ نیز به عنوان کتاب حوزه در رشتهی علوم قرآنی معرفی شد.
ایرنا. الان کجا مشغول هستید و فعالیت کاری شما چیست؟
از سال ۸۹ به عنوان عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) پذیرفته شده و مشغول به خدمت هستم و چند ماهی است که خدمتگزاری در معاونت فرهنگی این موسسه بر عهده من قرار دارد.
کلام آخر شما با مخاطبان ایرنا:
از همه شما و دست اندرکاران خبرگزاری جمهوری اسلامی مرکز قزوین بابت این گفت و گو تشکر و قدردانی دارم.
نظر شما