رای ما تیری بر گُرده دشمن؛ شگردهای ناپلئونی منسوخ شد

بندرعباس - ایرنا - میراث‌دار هدف والای عَیاران و جوانمردانی هستیم که برای اقتدار ایران، فداییِ ملت شدند. نامردانِ دوران‌ها پس ناکامی‌های متعدد، شیوه‌های منسوخ شده‌ای را برای ایجاد تفرقه، وحشت و عقب‌نشینی ما از ایران قوی به کار گرفته‌اند. اما امروز ۱۱ اسفند لحظه آزمودن مرد از نامرد است چراکه می‌توانیم با یک رای خود، تیری به گُرده دشمنان بچه‌کُش بنشانیم.

روز آزمون است، روزی که هر کدام از ما خواهیم دانست آزادی‌خواه و رهرو شهدا و میهن‌پرست هستیم یا خدایی ناکرده تحت تاثیر فرافکنی‌های بلندگوهای دشمن، راه را گُم کرده و تحت تاثیر دشمنان و خائنان به مملکت قرار می‌گیریم که با هزار حیله و نیرنگ خود را حزب‌الهی جا زدند و با سواستفاده از جایگاهی که ناحق به دست آورده بودند، اختلاس کردند و رشوه گرفتند و اقتصاد را به جایی کشاندند که ما را ناامید کنند و جای اشتباه را انتخاب کنیم. «عزیزان» لحظه، لحظه سرنوشت‌سازی است، ۴۵ سال از سوی آمریکا و متحدانش در محاصره اقتصادی هستیم، محاصره‌ای که کاسبی خوبی برای برخی ایجاد کرد و روز به روز پولدارتر شدند و همان کاسبان اینک منافعشان در این است که ما در سرنوشت کشورمان مشارکت کمرنگی داشته باشیم، چرا؟ برای اینکه محاصره اقتصادی ایران فشرده‌تر و ثروت آن‌ها چندصد برابر شود...

نگارنده خود بیشترین گلایه را نسبت به وضعیت اقتصادی دارد اما این جمعه، فرق می‌کند! این جمعه، بحث بر سر غرور و پیشینه یک سرزمین قهرمان‌پرور به نام «ایران» است ایرانی که بیش از هزار سال طول کشید تا بتواند از زیر چکمه بریتانیایی‌ها و آمریکایی‌ها و همه بیگانگان خارج شود! دوستان، این نوشته کوتاه برای کسانی است که درد وطن دارند، برای کسانی که می‌دانند چه خون‌ها بر زمین ریخته شد و چه دخترانی بی‌بابا شدند و چه پدرانی داغ فرزند دیدند تا ما داغ نبینیم و تنها امیدشان این بود روزی پرچم سه رنگ کشورمان بر قله پیشرفت و اقتدار به اهتزاز درآید.

غربی‌ها هنوز هم با استفاده از تاکتیک‌های پیشینیان خود در صدد به استعمار درآوردن ملت‌ها هستند، نام ناپلئون را احتمالا همه ما شنیده‌ایم؛ یکی از پادشاهان و بهتر بگویم امپراتورهای فرانسوی بود که تاکتیک‌هایش هنوز در بیشتر دانشکده‌های نظامی دنیا آموزش داده می‌شود، یکی از راهبردهای ناپلئون این بود که «تفرقه بینداز و حکومت کن» او با همین شیوه توانست یک امپراتوری را تشکیل دهد و انگار در سال‌های اخیر این شیوه را برای ایران ما به کار گرفته‌اند و اگر در دام این نقشه گرفتار شویم دیری نخواهد پایید که همچون دوران پهلوی مستشارانی را به کشورمان گسیل می‌کنند و علاوه بر غارت منابع سرزمین‌مان و دریافت مالیات‌هایی به سبک خودشان، رقم‌های زیادی بابت حق زندگی در میان مردم وحشی در فیش‌های حقوقی‌شان درج خواهد شد! تصور کنید کشورمان را با همین ترفند تجزیه می‌کنند و دیگر خبری از انتخابات آزاد نیست، آنوقت متوجه می‌شویم آن‌ها با ایرانی جماعت پدرکُشتگی داشتند نه با جمهوری اسلامی! و تازه دوران خانه به دوشی آغاز می‌شود... این صرفا یک یادآوری تاریخی بود وگرنه چه کسی هست که نداند دشمن در خواب هم تجزیه ایران را نخواهد دید چون ملت ما مرحله دوم انقلاب ۵۷ را تازه آغاز کرده است، آن هم در نهایتِ عزت و اقتدار و پس از سال‌ها این ما هستیم که برای دشمن شرط می‌گذاریم. چه نیک فرمودند رهبر عزیزمان: «به قله نزدیک شده‌ایم»

رهبری معظم انقلاب در دیدار با رای اولی‌ها تاکید کردند: هر کسی ایران، جمهوری اسلامی، انقلاب، قدرت ملی و پیشرفت را دوست دارد به‌ پای صندوق رای بیاید.

رهبرِ با درایت جمهوری اسلامی ایران، با لحنی پدرانه عنوان کردند: رای ندادن، هیچ مشکلی را از کشور حل نمی‌کند ضمن اینکه برای خود فرد هم ضرر دارد چون اگر رای ندهید، دیگران رای می‌دهند و فردی که شما مایل به انتخاب او نیستید انتخاب می‌شود.

«بی دلیل نیست که می‌گویند مجلس شورای اسلامی در راس امور است»

رهبر انقلاب سال ۹۹ نیز برای چندمین مرتبه تاکید کردند که باید قانون درست و بسنده و قابل اجرا طراحی بشود و از ضمانت‌های اجرایی برای این قوانین استفاده بشود. ایشان یکی از شروط اینکه مجلس در راس امور قرار بگیرد را قانونگذاری درست و بسنده و قابل اجرا عنوان کردند و البته شرط دیگر شایستگی مجلس را برعهده نمایندگان دانستند. یعنی شایستگی نمایندگان هم باید ارتقا پیدا کند تا مجلس در راس امور قرار بگیرد.

آسان‌ترین استنباطی که از سخنان رهبر فرزانه انقلاب می‌توان کرد این است که ما بحثی بر سر رای دادن یا رای ندادن نداریم چون هر ایرانی قطعا باید رای بدهد، منتهی با رای خود، افراد کارآمد و شایسته را راهی مجلس کند تا قوانینی به نفع ملت وضع و بر نحوه اجرای آن قوانین نظارت کنند، یعنی در تشکیل مجلس هیچ شک و تردیدی نیست اما باید بدانیم افرادی که در مجلس، قانونی وضع می‌کنند، ۹۰ میلیون نفر باید آن قوانین را اجرا کنند و هر عقل سالمی می‌گوید افراد شایسته، باسواد، باشعور، منصف و غیروابسته‌ای را به مجلس بفرستیم تا قوانینی وضع کنند که دیگر گلایه‌ای در جامعه نباشد و اگر بخواهیم بدون شناخت و صرفا با توصیه برخی لیدرها به کسی که صلاحیت نشستن بر صندلی مجلس را ندارد رای بدهیم قطعا گلایه‌مندی‌ها همچنان ادامه خواهد داشت هرچند که دولت در تلاش است عقب ماندگی‌های تاریخی کشور را جبران کند اما این مجلس است که در راس امورات کشور قرار دارد.

مجلس شورای اسلامی یا همان قوه مقننه یا قانونگذاری جای انسان‌های شریفی است که باید برای ۹۰ میلیون انسان شریف قانون بنویسند و رهبر معظم انقلاب به عنوان فرمانده کل قوا سیاست‌های کلی نظام را ابلاغ می‌کنند و طی ۲ دهه اخیر شاهد بودیم که ایشان چگونه نسبت به اقتصاد و معیشت مردم تاکید و دغدغه داشتند و خوب است از خودمان سوال کنیم که در انتخابات‌های گذشته چه کسانی را به مجلس فرستادیم که امروز گلایه داریم!

گاهی باید با خودمان روراست باشیم؛ آیا ما در انتخابات شرکت می‌کردیم یا مشارکت؟ وقتی حرف مشارکت به میان می‌آید یعنی اینکه تلاش کنیم افراد سالم و افراد خداترس وارد خانه ملت شوند و از جانب ما سخن بگویند و قانون بنویسند. مشارکت در انتخاب افراد شایسته است که آسایش در جامعه را به دنبال دارد وگرنه مشارکت نکردن در انتخابات بدون بررسی و شناخت لازم از افراد، کار را با مشکل مواجه می‌کند همانطور که دیدیم برخی قوانین که به نفع مردم بود سال‌ها به سرانجام نرسید اما برجامی که خسارت محض بود و همه راه‌های دور زدن محاصره اقتصادی را به غربی‌ها لو داد چگونه در مدت زمان ۲۰ دقیقه به تصویب رسید و نتیجه‌اش را امروز در زندگی‌مان می‌بینیم، کالا یا مواد اولیه‌ای که با یک واسطه وارد کشور می‌شد الان با چندین واسطه و قیمت بالایی به کشور می‌رسد. «بیشتر مشکلاتی که امروز فریاد می‌زنیم نتیجه همان برگه‌های رایی هست که در صندوق‌ها انداختیم و یا رای ندادیم و افراد ذی‌نفع رفتند و گزینه خود را راهی مجلس کردند.

فراموش نمی‌کنیم سال‌هایی که برخی افراد در بین مردم می‌گفتند ما رای نمی‌دهیم و مردم را تشویق به رای ندادن می‌کردند و شاهد بودیم همان افراد، خودشان زودتر از همه یا در یک محله کم جمعیت حاضر می‌شدند و به فرد موردنظر خود رای می‌دادند! آیا باز هم باید فریب چنین افرادی را بخوریم؟

در سال‌های اخیر باوجود شبکه‌های مجازی، کار سخت‌تر شده و انتخاب مسیر درست از نادرست بسیار سخت است، برای همین است که می‌گوییم این جمعه، مرز میان میهن‌پرستان و خائنان به میهن مشخص می‌شود و هر فردی خودش می‌داند و وجدان خود...

در دنیایی که وحشی‌ترین و خونخوار موجوداتش در لباس‌ها و کت و شلوارهای شیک ادعای حقوق بشری می‌کنند مسلما تشخیص مسیر و درست و غلط سخت است انگار بخواهیم در یک گرد و غبار غلیظ، راه درست را انتخاب کنیم اما خون‌هایی که برای سرافرازی و عشق به میهن‌مان بر زمین ریخته شده مسیر درست را به ما نشان می‌دهد، فقط لازم است به تاریخ رجوع کنیم و ببینیم آزادی‌خواهان هزار سال قبل چگونه و برای چه با اجنبی‌ها سر جنگ داشتند و برای چه آرمانی، مظلومانه به شهادت رسیدند، آیا غیر از این بود که می‌خواستند سرزمین‌مان حیات خلوتِ آمریکا و انگلیس و محل عیاشی بیگانگان نباشد؟

رسم ادب ایجاب می‌کند حتی بدخواهان را هم با ادبیات در شان یک ایرانی مورد خطاب قرار دهیم وگرنه کافی است بروید و در پیام رسان‌های خارجی ببینید چگونه و با چه ادبیات بی‌شرمانه‌ای، ملت غیور و قهرمان ایران را ترغیب و تحریک می‌کنند تا نسبت به سرنوشت کشور خود بی‌اعتنا شوند...

پیج‌ها، صفحه‌ها و اکانت‌های جعلی در پیام رسان‌های خارجی و بعضا داخلی چنان ذهن ما و فرزندانمان را تشویش کرده‌اند که انگار ایرانی بودن یک ایراد است! در حالی که اگر به تاریخ رجوع کنیم درمی‌یابیم که اروپایی‌هایی که صدها سال قبل به ایران سفر کرده‌اند در خاطرات خود نوشته‌اند که «ایران همواره مشعل‌دار تمدن و فرهنگ جهان به‌شمار می‌رفته است» آن روزها ایران به لحاظ نظامی، اصلا در محاسبات غربی‌ها و اروپایی‌ها دیده نمی‌شد اما اینک که جمهوری اسلامی، نام ایران را پرآوازه کرده است، دشمنان چاره‌ای جز دروغگویی و حمله به فرهنگ و تمدن ما ندارند، اینها همان‌هایی هستند که روزگاری از تمدن تاریخی ایرانیان سخن می‌گفتند، اینک که در بحث نظامی و امنیتی توان مقابله با ایران را ندارند، با شگردهای ناپلئونی به ایجاد نفاق و شکاف بین اقشار مختلف ملت ایران رو آورده‌اند و با حضوری که امروز شاهد هستیم در این روش منسوخ هم شکست خواهند خورد، فقط باید همچون دوران دفاع مقدس، متحد، مقاوم و یکپارچه باشیم و امت واحده را حفظ کنیم.

امروز هم تمامی دشمنان با مشاهده حضور حداکثری مردم پای صندوق های رای به توهمات ۴۵ ساله خود پی بردند...

ختم کلام؛ و آن هم «ایران» که برای حضور و مشارکت بی‌چون چرای ما پای صندوق‌های رای کفایت می‌کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha