وزارت امورخارجه حکومت سرپرست افغانستان در بخشی از گزارش سفر اخیر امیرخان متقی به ترکمنستان، اظهارداشت طرفین بر روی تشکیل جلسهای با محوریت مسیر «راه لاجورد» به توافق رسیدهاند و گفتگوها درباره جدی شدن حمل و نقل در این مسیر به زودی انجام خواهد شد.
این بخش از گزارش وزارت امورخارجه حکومت سرپرست افغانستان درباره گفتگوهای امیرخان متقی در سفر به «عشقآباد» اما حائز اهمیت بسیاری است، چه اینکه مسیر «راه لاجورد» حدود ۲۰۰۰ سال قبل یکی از راههای مهم مواصلاتی در جاده ابریشم بوده که سنگ قیمتی لاجورد افغانستان از همین مسیر به کشورهای قفقاز، روسیه، بالکان و اروپا و شمال آفریقا انتقال مییافته است؛ و اکنون طالبان بار دیگر به این مسیر به عنوان فرصتی برای خیز اقتصاد افغانستان نگاه میکنند.
هرچند احیای دوباره این مسیر که با مبدأ افغانستان و به طول ۲۸۰۰ کیلومتر از چهار کشور دیگر یعنی ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و گرجستان گذشته و به ترکیه و سواحل مدیترانه ختم میشود، از چندی قبل و در سال ۲۰۱۷ و در دوره اشرف غنی، کلید خورده است، ابتکار حاکمیت فعلی افغانستان نیست، اما بیانگر درک عمیق کارشناسان اقتصادی این کشور از اهمیت این مسیر است که میخواهند «هرات» را به عنوان نقطه اتصال افغانستان به جهان قرار دهند.
این مسیر به اذعان کارشناسان منطقهای و فرامنطقهای یکی از کوتاهترین و مطمئنترین مسیرها برای تجارت افغانستان محسوب میشود، چه اینکه ترانزیت اموال از مسیر ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه از طریق جاده و خط آهن، افغانستان را به آسیای میانه، قفقاز، بالکان و اروپای مرکزی متصل میکند.
تمرکز افغانستان بر احیای مسیر در حالی انجام میشود که چین در گشایش مسیر ترانزیتی «واخان» دستدست میکند و آنچنان که باید آن را جدی نگرفته است!
در ایران نیز آنچنان که باید تا هنوز مراودات با افغانستان در ابعاد کلان و سرمایهگذاریها راهبردی مورد امعان نظر نبوده است و تجارت خُرد مانند انتقال سیمان، مرغ زنده و... نشاندهنده افق نگاه صادرکننده ایرانی را نشان میدهد، این درحالیاست که به نظر کارشناسان امر چنانچه مسیر «راه لاجورد» از فاز مطالعاتی وارد فاز اجرایی جدی و فعال شود، باعث میشود افغانستان برای اولینبار از مسیر زمینی و ریلی غیر از ایران و پاکستان به کشورهای دیگر متصل شود و چون این طرح یک ابتکار بومی است و هیچ یک از قدرتهای جهانی و منطقهای در آن نقش نداشتند، نقش مثبتی در مراودات اقتصادی با کشورهای آسیای میانه دارد.
نکته دیگری که از نظر کارشناسان دور نمانده است اینکه پذیرش احیای راه لاجورد از طرف ترکیه به عنوان عضو متعهد این پروژه، تکیه بر اهدافی چون تشکیل اتحادیه کشورهای ترکزبان، با اتصال کشورها از «ارومچی» چین تا استانبول، و اتصال بنادر «ترکمنباشی» ترکمنستان و «آکتائو» قزاقستان به «بندر باکو»، میتواند به عنوان بهترین و کوتاهترین وبا صرفهترین مسیر تجارت از شرق به غرب را بدون حضور ایران داشته باشد!
زمامداران «کابل» همانند دیگر کشورها اقتصاد خود را معطل دیگران نگه نداشته و نخواهند داشت؛ از این منظر تفاوتی هم ندارد که چه کسی در ارگ افغانستان نشسته باشد، یا اینکه در طرف مقابل چه دولت دیگری طرف معامله باشد.
طالبان اکنون بر مبنای همین اصل، هیچگاه معطل پکن برای بازگشایی واقعی «واخان» یا دیگر پایتختها از جمله تهران برای عملی شدن تعهدات فیمابین برای دراز مدت نخواهند نشست، کما اینکه گفتگوها با ترکمنستان را میتوان مؤید این ادعا دانست.
با این همه، مسیر «راه لاجورد» در قسمت انتهایی نقشه خود که «هرات» میباشد، همچنان محصور در خشکی است که از این منظر نوعی بنبست بهشمار میرود مگر اینکه جدیت طرف ایرانی و افغانستانی برای استفاده جدی از فرصت بسیار غنیمت «بندر چابهار» ضمن اینکه فشارهای گاهوبیگاه اسلامآباد بر کابل را به طور جدی کاهش میدهد، میتواند منافع کلان اقتصادی را برای هر دو پایتخت به ارمغان بیاورد... فراموش نکنیم «کابل» معطل دیگران نمیماند.
نظر شما