۴۱ درصد جهاد کردند و جنگ ترکیبی را شکستند. وقتی گفته میشود حماسه یعنی همین. اما آیا هزینه هم ندادیم؟ حتما هزینه دادیم. پیام اصلی این انتخابات اعتراض و گلایه بود. چه پیام رای دهندهها و چه آنها که رای ندادند. چرا؟
۱_ یک دسته که محکم گفتند رای نمیدهیم تا نظام اصلاح شود. نیاز به گفتن نیست که این گروه هم نظام را قبول داشتند و به اصلاح درون آن ایمان داشتند و هم صداقت این نظام را می شناختند. با این حال به غلط فکر کردند قهر کنند موثرتر است. این اعتراض گروه اول.
۲_ مرددها هستند که نیامدند. دو نظر سنجی ایسپا و صداو سیما نزدیک به واقعیت مشارکت را پیش بینی کردند. همین دو نظرسنجی رقم مرددها را ۲۸ تا ۲۹ درصد تخمین زدند. تردید یعنی چی؟ یعنی با اصل رای دادن مشکلی ندارند اما تردید دارند این رای موثر است یا نه. چرا؟ چون از عملکردها گلایه دارد. این اعتراض گروه دوم.
۳_ آرای باطله است. در یک نمونه آرای باطله در تهران از ۱۰ درصد در دوره گذشته به ۱۵ درصد افزایش یافته است. رای باطله نیز روشن است. یعنی برای نظام آمدیم نه شما نامزدها یا مسوولین. این اعتراض گروه سوم.
۴_ آرای صحیح است. آنها که رای دادند نیز به روشنی رای سلبی دادند. رای به کسانی که داد زدند و اعتراض کردند و به همین دلیل مردم هرکس نماینده وضع موجود بود را کنار زدند. این هم اعتراض گروه چهارم.
اما به چه چیز اعتراض دارند؟ روشن است؛ وضع موجود.
اما این اعتراض ناشی از چیست و چه میزان واقعیت دارد؟
اعتراض دو بخش دارد.
۱_ بخشی از اعتراضات واقعی است. یعنی معطوف به واقعیت است و ناشی از سه چیز است:
_یک اثر تحریم ها بر زندگی مردم
_ اثر عملکرد مسوولین. چه کم کاری ها و چه تصمیمات غلط
_اثر نامحسوس بودن زحمات مسوولین و پیشرفت در بخش های مختلف بر سر سفره و زندگی مردم.
۲_اما بخش دوم اعتراضات ناشی از جنگ شناختی دشمن است. حالا یا دشمن یا جریان داخلی که دانسته یا نادانسته همان خط را تکمیل کرده است.
سخن این متن برای این بخش است؛ همان تکلیف ما. این بخش بسیار پر رنگ است. بخش قابل اعتنایی از اعتراضها مربوط به این جنگ شناختی است و بسیار فراتر از واقعیت است. اینجاست که کسری جهاد تبیین کاملا مشهود است.
جنگ صداست. گوئی بین مردم و حاکمیت ادبیات بیگانهای حاکم است. صدا نیز به صدا نمیرسد. در این انتخابات نمانید. برای این ادبیات گنگ دوطرفه فکری نکنیم هر روز چوب می خوریم. از ما گفتن.
نظر شما