تماشای این مستند برای مخاطبی که فوتبالی نباشد دشوار است

تهران - ایرنا - نویسنده مجموعه مستند «داستان‌های فوتبال» با بیان این‌که این متن‌ها برای مخاطب فوتبالی نوشته شده است، گفت: مخاطبی که فوتبالی نیست به احتمال زیاد دیدن این مستندها برایش دشوار است.

به گزارش خبرنگار تلویزیون ایرنا، فصل سوم مجموعه مستند «داستان‌های فوتبال» به کارگردانی مهدی افضل‌زاده، نویسندگی مهدی مافی و تهیه‌کنندگی وحید پناهلو به عنوان تازه‌ترین محصول مرکز مستند سوره از یکم فروردین ماه روی آنتن شبکه ورزش رفته است.

داستان‌های فوتبال۳ پس از استقبال از دو فصل پیشین این مجموعه مستند فوتبالی تولید شد و در ایام نوروز ۱۴۰۳ هرشب ساعت ۲۲ از شبکه ورزش و ساعت ۱۹:۳۰ از شبکه مستند روی آنتن رسانه ملی می‌رود.

ایده اول از جام جهانی ۲۰۱۸ شروع شد/ فصل دوم سراغ پشت پرده‌ها رفتیم

مهدی مافی در گفت و گو با خبرنگار تلویزیون ایرنا درباره ایده و مسیری که این ۳ مستند طی کرده و چالش های آن گفت: ایده اصلی این مستند از جایی آغاز شد که متوجه شدیم تصورات مردم کشور ما نسبت به کشورهای مختلف براساس خوراک رسانه‌ای که به آن‌ها داده می‌شود شکل می‌گیرد. برای مثال ما آن‌قدر فیلم‌های هالیوودی تماشا کرده‌ایم که تا می‌گوییم مکزیکی‌ها ذهنمان به سمت کارتل‌های موادمخدر و... می‌رود. همین مساله موجب شد که برای جام‌جهانی ۲۰۱۸ برنامه‌ای بسازیم تا مخاطب ما با کشورهای مختلفی که روبروی ایران بازی می‌کنند؛ بیشتر آشنا شود.

مافی افزود: در آن مقطع ایده ما به درستی پیش نرفت تا این‌که پیشنهادی از سمت شبکه سوم سیما به ما شد که این برنامه را برای مسابقات یورو ۲۰۲۰ که به دلیل کرونا یک سال با تاخیر برگزار شد، بسازیم. در ادامه ما مجموعه‌ مستندی از کشورهای حاضر در مسابقات یورو ۲۰۲۱ ساختیم و به بهانه فوتبال به مسائل فرهنگی، اجتماعی و رخدادهای گوناگون کشورهای حاضر در این مسابقه پرداختیم. در کل این شاکله فصل اول این مستند بود و از آنجایی که مخاطب ارتباط خوبی با آن برقرار کرد پیشنهاد ساخت فصل دوم این برنامه به ما داده شد. فصل دوم را هم باز با همان نگاه فرهنگی که داشتیم ساختیم که به دست‌های پشت پرده فوتبال، ایجنت‌ها و مسائلی که در فضاهای مدیریتی و... فوتبال رخ می‌داد؛ اشاره داشت.

فصل سوم چطور؟

برای فصل سوم مجددا سراغ اجتماع و مردم رفتیم. چرا که احساس کردیم جا دارد به این موضوع بپردازیم. البته این بین یک برنامه مجزای تلویزیونی هم ساختیم که ماه رمضان سال گذشته پخش شد. در این برنامه هم تاثیر ماه رمضان در فوتبال دنیا را بررسی کردیم و به بازیکن‌های مسلمانی چون کریم بنزما، محمد صلاح، مهدی طارمی اشاره کردیم. در حقیقت فرهنگ فوتبال و ورزش را وسط گذاشتیم و پیرامونش برنامه‌هایی ساختیم.

با کتاب‌های مرحوم حمیدرضا صدر بزرگ شدم

متنی که برای هر قسمت از این مستند نوشتید، چقدر از دل آرشیو درآمده و چه اندازه از متن مربوط به تحقیقات و مطالعه شخصی شماست؟

من همیشه به فوتبال علاقه‌مند بودم. اگر بگویم با کتاب‌های دکتر حمیدرضا صدر بزرگ شدم دروغ نگفته‌ام. مدام کتاب‌های ایشان را مطالعه می‌کردم و در کنارش سفرهایی داشتم که قطعا در ساخت این سری مستندها به من کمک کرد. برای ساخت داستان‌های فوتبالی خط‌قرمزهایی گذاشتیم و تمام تلاشمان را کردیم که در ابتدا یک قصه جذاب برای مخاطب داشته باشیم و هرچه می‌خواهیم بگوییم در قالب قصه تعریف کنیم. در نتیجه ملاک ما قصه بود و تمام پژوهش‌هایمان را حول محور قصه انجام می‌دادیم. من واقعا از مهدی افضل‌زاده تشکر می‌کنم که زحمت آرشیو نداشتن بسیاری از قسمت‌ها را به جان خرید. ما قصه‌هایی را پیدا می‌کردیم که به زمان جنگ جهانی دوم یا عقب‌تر برمی‌گشت و آرشیوی از آنها موجود نبود، اما مهدی افضل‌زاده با صبوری ذره ذره آرشیو برایمان پیدا می‌کرد. در نهایت همین مسئله موجب شد که ما یک کار قصه محور داشته باشیم.

ساخت مستندها چه اندازه زمان برد؟

فصل اول چون با شیوع کرونا همزمان شد بیشتر زمان برد و مسابقات یورو چون خودش به تعویق افتاد کار را کمی فرسایشی کرد اما در فصل دوم و سوم، مراحل پژوهش و نگارش حدود ۶ ماه زمان برد.

شما در ۲ فصل پیش نیز حضور داشتید. از تغییرات اتفاق افتاده در فصل جدید برایمان بگویید. تجربه شما از کار نویسندگی مستند از فصل اول تاکنون چقدر تغییر کرده است؟

مانند هر نویسنده‌ای از کار اول تا سوم قلمم تغییراتی کرد و پخته‌تر شد. از نگاه خودم تفاوت بین فصل اول تا سوم این است که در فصل اول صدای نریتور ( گوینده) را بدون توقف می‌شنویم که این ممکن است مخاطب را خسته کند برای همین متن‌ها را کوتاه‌تر کردیم تا مخاطب زمان‌ بیشتری برای استراحت داشته باشد و هرچه گذشت بیشتر تلاش کردیم که به اصل سوژه وفادار بمانیم.

یک قصه‌ پیدا می‌کردم و برمبنای آن ایده‌پردازی می‌کردیم

نظر و ایده شما چقدر در انتخاب موضوع مستند دخیل بود؟ موضوعات به چه صورت انتخاب شدند؟ آیا اتاق فکر تشکیل شد؟

از وحید پناهلو و مهدی افضل‌زاده تشکر می‌کنم که دست مرا برای نگارش این کار باز گذاشته بودند. تقریبا با هرسوژه‌ای که انتخاب می‌کردم موافقت می‌کردند. روند به این شکل بود که من قصه‌ای را پیدا می‌کردم و برمبنای آن ایده‌پردازی می‌کردیم.

همکاری شما با مهدی افضل‌زاده به چه صورت بود؟

تعامل بسیار خوبی داشتیم و او با صبوری با همه خواسته‌های من موافقت می‌کردند. ما روی داستان پیش می‌رفتیم و آقای افضل‌زاده به هرسختی که می‌شد آرشیوهای را برای ما تهیه می‌کرد و بیشتر بار بر دوش ایشان بود.

خود شما هنگام تدوین کار حضور داشتید؟ آیا نحوه تدوین روی روایت شما تاثیر می‌گذارد؟

وقتی تقسیم وظایف به درستی انجام شود هرشخصی می‌داند که کارش چیست. همان طور که متن و پژوهش برعهده من بود و دوستان در کار من دخالتی نداشتند من هم در تدوین و کارگردانی آن‌ها دخالتی نمی‌کردم، اما طبیعتا در کار گروهی تعاملاتی رخ می‌دهد که کاملا طبیعی است.

در تلویزیون مخاطب به ثانیه بند است و شاید فورا کانال را عوض کند

با گوینده رفت و برگشت دارید؟ کسی که گوینده نریشن است، می‌تواند در متن تغییر ایجاد کند؟

آقای پناهلو متن‌ها را به دست حمید محمدی می‌رساند و او هم متن‌ها را می‌خواندند. گاهی پیام‌هایی به دست من می‌رسید که ما سعی می‌کردیم اگر کژتابی در متن بوده آنها را تغییر دهیم. جالب است که همیشه اولین خواننده ما آقای محمدی(گوینده) است. او بدون ذهنیت متن‌ها را مطالعه می‌کند. در نتیجه برای ما بسیار مهم است که برداشت او چیست. حقیقتا از یک جایی به بعد من با صدای حمید محمدی می‌نویسم و مدام صدای او را روی متنم می‌شنوم بنابراین سعی می‌کنم از واژگانی استفاده کنم که به لحن او نزدیک‌تر است.‌

اساسا شروع و پایان هر قسمت از مستند بر چه اساس انتخاب می‌شود؟ ما بعضا ماجراهای سیاسی تشکیل یک تیم و یا بحث هوادارای از آن را هم می‌شنویم. چه قدر این روایت‌ها و بحث‌ها از پایه نیاز بود؟

فیلم‌نامه‌نویس‌ها الگوی معروفی دارند که با ادبیات مختلفی آن را تدریس می‌کنند و می‌گویند هر فیلمنامه‌ای برای جذب مخاطب در ابتدا باید یک سگ پاچه‌گیر یا یک قلاب داشته باشد. در آن لحظات ابتدایی باید چیزی داشته باشید که مخاطب را حفظ کند. در نتیجه در ابتدای هرقسمت تمام تلاشمان را می‌کردیم که یک زاویه دید مناسب برای ورود به قصه داشته باشیم. گاهی این زاویه دید خودش یک قصه کوچک‌تر بود که آن را هم باید روایت می‌کردیم. مانند خودکشی دسته‌جمعی که در قسمت برلین روایت کردیم. از آنجایی که می‌دانستیم پخش مستندهای ما از طریق تلویزیون است متوجه این بودیم که فرصت کمتری برای جذب مخاطب داریم. در سینما حدود ۱۰ دقیقه یا نیم ساعت وقت است اما در تلویزیون مخاطب به ثانیه بند است و می‌تواند فورا کانال را عوض کند.

این متن‌ها برای مخاطب فوتبالی است

پایان‌بندی‌هایتان به چه شکل بود؟

پایان‌بندی‌های ما احساسی بود. احساسی نه به این معنا که اشکی ریخته شود یا کسی قهقهه سر بدهد؛ ملاک ما این بود که مخاطب از تماشای مستندی که دیده احساس رضایت داشته باشد.

آیا متن‌ها به گونه‌ای نوشته شده است که در روایت مخاطب عام نیز جذب شود یا اساسا کار برای مخاطبان خاص ورزش و علاقه‌مندان به این حوزه تولید شده است؟

این متن‌ها برای مخاطب فوتبالی نوشته شده است. یعنی مخاطبی که فوتبالی نیست به احتمال زیاد دیدن این مستندها برایش دشوار است، چون اطلاعات و احتمالا علاقه‌ای به فوتبال ندارد. در کل از فصل اول تا سوم مدام تلاشمان را کرده‌ایم که متن‌ها به نسبت ساده‌تر شوند و مخاطب با لایه‌های قصه‌ها ارتباط برقرار کند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha