به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، محمد مولاهویزه؛ حقوقدان یادداشتی نوشت: با مطالعه زیست سیاسی رژیم صهیونیستی درمییابیم که اقدامات این رژیم همواره معطوف به نژادپرستی و جنایت علیه بشریت بوده است. از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بدینسو، نزد همگان نقاب از چهره شیطانی رژیم صهیونیستی برافتاد و امروزه جهانیان شاهدند که این رژیم آپارتاید، بدون آن که خط قرمزی را به رسمیت بشناسد و یا کوچکترین اهمیتی برای قواعد حقوق بینالملل قائل باشد، زنان، کودکان و بیمارستانها را هدف خود قرار میدهد و در تازهترین جنایتش نیز مکان دیپلماتیک متعلق به جمهوری اسلامی ایران در سوریه را زیر آتش گرفت که در نتیجه این تعدی، سردار سرافراز، محمدرضا زاهدی، از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همرزمانش به مقام شهادت نائل آمدند.
نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهعنوان شاخه برونمرزی سپاه پاسداران به طور دائم مورد تخاصم امپریالیسم بینالمللی بوده است، چرا که این نهاد با حمایت از نهضتهای آزادیبخش ملی، تهدیدی برای منافع امپریالیسم و اذنابش به حساب میآید.
پدیداری این نیرو خود به اقتضای منظومه معرفتی انقلاب اسلامی بوده است، با پیروزی انقلاب اسلامی، عدم خوشآمد بلوکهای شرق و غرب از ظهور اندیشهای نو در سطح بینالمللی، باعث شد تلاش خود را در جهت متوقف ساختن آن به کار بگیرند و میتوان گفت تأسیس نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۶۹ و از سوی مقام ولی امر، در وهله اول پاسخی به کارشکنیهای متخاصمین در خارج از مرزها بوده است. در این نوشتار به این پرسش پاسخ داده میشود که نیروی قدس سپاه پاسداران بر کدام بنیانهای حقوقی و فلسفی استوار گشته است.
در قدم نخست نباید از نگاه دور داشت که در دین مبین اسلام و آموزههای تمدن انسازش، جهانوطنگرایی (Cosmopolitanism) و تلاش برای ائتلاف و همگرایی جهان بشر قابل مشاهده است و این تفکر ابرساختارگرایانه، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز رسوخ و نفوذ داشته است.
ابرساختارگرایی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خود بر نوع است: جهان وطن گرایی اسلامی(اصول ۱۱، ۵ و ۵۷) و جهان وطن گرایی گسترده (اصل ۱۵۴). جهان وطن گرایی نوع دوم که در صدر اصل ۱۵۴ قانون اساسی از آن سخن به میان آمده است در حقیقت مبین جهانی بودن ایدئولوژی انقلاب اسلامی است.
با مطالعه مقدمه قانون اساسی نیز ذیل بخش ارتش مکتبی متوجه آن خواهیم شد که یکی از اهداف نیرویهای مسلح جمهوری اسلامی ایران "گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان" است، لذا میتوان نتیجه گرفت که اندیشه جهانوطنگرایی در قانون اساسی جمهوری اسلامی، در مقدمه و سپس در اصول ۵، ۱۱، ۵۷ و ۱۵۴ مورد اشاره قرار گرفته است و نظام جمهوری اسلامی ایران که منطبق بر مکتب اسلام اقامه و استقرار یافته است لازم است در رویه عملی خود در راستای این آرمان گام بردارد.
قطع به یقین گسترش اندیشههای استقلالطلبانه انقلاب اسلامی به مذاق صهیونیسم به عنوان پایگاه مهم و حیاتی امپریالیسم در منطقه غرب آسیا خوش نیامده و آن را تهدیدی علیه موجودیت خود میپندارد. بدین جهت و برای نیل به هدف مندرج در اصل ۱۵۴ قانون اساسی، نیروی قدس سپاه پاسداران با هدف حمایت از نهضتهای آزادیبخش ملی در منطقه، پا به عرصه وجود نهاد و به عنوان یک یگان ضد صهیونیستی در منطقه و ضدامپریالیستی در جهان مشغول فعالیت و مجاهدت است.
در حقیقت میتوان اینگونه گفت که نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ترجمان پراگماتیک اندیشه جهانوطنگرایی نظام است، این نیرو از طریق مقابله با صهیونیسم و دنبالهروهای آن نه تنها از نهضتهای آزادیبخش حمایت میکند بلکه از این مجرا هرگونه مخاطره برای منافع ملی را نیز دفع مینماید.
نیروی قدس در رویه عملی
نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان بازوی نظامی خارجی جمهوری اسلامی ایران، در طول حیات خود با دو پدیده غیربشری یعنی گروههای تکفیری و رژیم صهیونیستی به مقابله برخاسته است و این گواهی بر این مسئله است که یگان مذکور در مسیر تحقق اصل ۱۵۴ و تفکر جهانوطنگرایی و حمایت از نوع بشر، اقداماتی ماندگار در کتاب تاریخ ثبت کرده است.
در سطور فوق ذکر شد که فعالیتهای نیروی قدس نه تنها در خدمت ایدئولوژی جهانوطنگرایی و گسترش آزادی از یوغ امپریالیسم غرب است، بلکه متضمن منافع و مصالح ملی است. این امری پذیرفته شده در حقوق بینالملل است که به هنگام بروز یک خطر برای منافع ملی، باید آن را در نطفه ساکت و خنثی نمود و به دور از دوراندیشی است که اجازه رشد آن فتنه را تا مرزهای کشور داد.
این حقیقت در موازین اسلامی نیز قابل دریافت است کمااینکه امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «وَ قُلْتُ لَکُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ، فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا؛ پیش از آن که آن ها با شما بجنگند با آنان نبرد کنید، به خدا سوگند، هر ملّتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گیرد، ذلیل خواهد شد.» (نهجالبلاغه، خطبه ۲۷)
لذا نباید از نظر دور داشت که وجود نیروی قدس سپاه پاسداران در دو سطح قابل ملاحظه است: نخست؛ اقدام و جهاد در راستای اندیشه جهانوطنگرایی(سطح ایدئولوژیک) و دوم؛ مقابله با تهدیدات ضد ملی در خارج مرزها(سطح پراتیک). پس میتوان گفت که حضور فعالانه نیروی قدس سپاه پاسداران هم ایدئولوژیک است و هم به سود منافع ملی است و این نگاه که حضور این یگان در منطقه، خلاف منافع ملی است قابل نقد و حتی رد است و چه بسا میتوان دوگانگی ایدئولوژی_منافع ملی را اساساً یک دوگانه موهوم و زائیده ذهن برخی از تحلیلگران دانست.
در ادامه بررسی نقش نیروی قدس در ایجاد امت اسلامی، مطروحه در اصل ۱۱ و حمایت از تحرکات آزادیخواهانه و استقلالطلبانه موضوع اصل ۱۵۴ و در یک کلام جهانوطنگرایی، میتوان به حمایتهای این نیرو از جنبشهای جهاد اسلامی فلسطین و مقاومت اسلامی فلسطین اشاره نمود. شناسایی نهضتهای آزادیبخش ملی در حقوق بینالملل عمومی امری جدید است و به عنوان تابعین حقوق بینالملل شناخته میشوند. (موسیزاده، ۱۳۹۸: ۱۰۸) جنبشهای یاد شده در فلسطین از مصادیق بارز نهضتهای آزادیبخش هستند که مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران و خصوصا نیروی قدس سپاه بودهاند و میتوان چنین گفت که مبارزه و مقابله با رژیم صهیونیستی هم برخاسته از ایدئولوژی جهان وطن گرایی اصول ۱۱ و ۱۵۴ و نیز در راستای منافع ملی است.
نتیجهگیری: نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برآمده از اندیشه جهانوطنگرایی و مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که در مقدمه قانون اساسی و اصولی همچون ۱۱ و ۱۵۴، اندیشه به آن توجه و تأکید شده است و نیروی قدس، بخشی از تکلیف تحقق این اندیشه را برعهده دارد. بدون تردید عقیده انقلاب اسلامی به سبب ماهیت دینی خود هرگز در مرزهای جغرافیایی ایران محدود نبوده بلکه الهامبخش سایر نهضتها و تفکرات ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی بوده است. نیروی قدس که با هدف حمایت از این جریانات تشکیل شده است هم ضامن منافع ملی و هم یگانی جهانوطنگرا است.
نظر شما