نقش‌هایم را متری انتخاب نمی‌کنم/ ۱۵ روز با دست و پای گچ‌گرفته روی تخت بیمارستان بودم

مهران مرادی که از سال ۱۳۷۲ کار خود را در عرصه تصویر در زمینه‌های کارگردانی، نویسندگی و بازیگری آغاز کرده و تاکنون تجربه ایفای نقش‌های متعددی همچون کمدی، تاریخی، رئال و امروزی و پلیسی - امنیتی را در کارنامه خود دارد در گفت وگو با خبرنگار تلویزیون ایرنا اظهار داشت: در این سال‌ها در کنار تدریس دانشگاه و کارگردانی و بازیگردانی فیلم و سریال نقش‌هایی را در فیلم‌ها و سریال‌های متعدد همچون بوی باران، تمام رخ و ... ایفا کرده‌ام که عمدتا مثبت بودند یا منفی مانند فیلم نازلی. اما رمزآلود بودن نقش بهرامی در هفت‌سر اژدها بقدری برای من جذاب بود که دیگر به اندازه آن توجهی نکردم چرا که باورم این است که نقش را نباید متری انتخاب کرد. باید حضور موثر داشت حتی وقتی در تصویر نیستی. مصداق این کاراکتر در سریال.

کامنت‌هایی عجیب و غریب برای من ارسال می‌شود که نشان از مرموز بودن نقش دارد

این بازیگر افزود: در این سریال تمامی کاراکترها یا آدم‌های خوب داستان هستند یا آدم‌های بد، که تکلیف همگی مشخص است، اما بهرامی که برای مرموز ماندن به نام‌های دیگری چون بهرامیان و مشتاقی نیز خود را معرفی می‌کند، از دید مخاطب بلاتکلیف است. تاکنون چندین قسمت از ماجرای حادثه دیدن من می‌گذرد و من روی تخت بیمارستان در وضعیت کما هستم که هنوز مشخص نیست من ترور شده‌ام یا تصادف کرده‌ام.

کامنت‌هایی عجیب و غریب برای من از جمله این‌که «در اصل چه کسی هستم؟» و «بیچاره محمدعلی که با تو همکاری کرد» برای من ارسال می‌شود و حتی یکی نوشته بود «همه را به کشتن می‌دهی و خودت نیستی.» این نشان از مرموز بودن کاراکتر دارد که تلاش کردم به بهترین نحو آن را ایفا کنم.

مرادی اظهار داشت: آقای طالبی روزی به من گفت از نظر من گاد فادر سریال، همین کاراکتر است که اهمیت بسیار و تعیین‌کننده‌ای دارد و از دید تماشاگر و مخاطب بسیار مشکوک و مرموز است. تا اینجای قصه هنوز کسی اطلاع ندارد که من مامور هستم یا جاسوس و یا یک تاجر نفتی که به‌دنبال منافع خودش است و محمدعلی را ملعبه دست خود کرده است. با کامنت‌هایی که از مردم گرفتم این مرموز بودن درآمده است و خود کارگردان هم چنین نظری دارد.

بازیگر نقش حجربن عدی در تله تئاتر تاریخ عاشورا (جواد افشار ۱۳۸۱) درباره چالش‌های نقش خود در سریال هفت‌سر اژدها گفت: با دست و پای گچ گرفته و با گریم‌های سنگینی از جمله جراحت، زخم و فضای آی سی یو به مدت ۱۵ روز از صبح تا شامگاه روی تخت بیمارستان بودم.

وی تصریح کرد: پس از گذشت قسمت‌های بسیاری از مجموعه، هنوز معلوم نیست که حادثه پیش آمده برای من ناشی از تصادف بوده یا ترور و این که ارتباط من با سلطان‌خواه چیست. در داستان، همسرم نیز در جریان هیچ کدام از کارهای من نیست و همکاران نزدیکم در سازمان اطلاعات هم به من مشکوک هستند. این که قصه من را یک جایی فعلا رها کرده و دوباره برگردد یا برنگردد، ناشی از هوشمندی کارگردان در قصه‌گویی است.

آقای طالبی هر وقت به من پیشنهاد کار کند بدون این‌که فکری کنم می‌پذیرم

کارگردان فیلم کیش و مات (۱۳۸۸) در پاسخ به این سوال که اگر بار دیگر از سوی ابوالقاسم طالبی نقشی به شما پیشنهاد شود آیا آن نقش را می‌‍‌پذیرید یا خیر؟ گفت: آقای طالبی هر وقت به من پیشنهاد کار کند بدون این‌که فکری کنم می‌پذیرم برای این که وقتی فیلم یا سریالی می‌سازد می‌خواهد باورهایش را تبدیل به یک قصه کند، نه این‌که فقط کاری ساخته باشد. در واقع قصه‌های طالبی و قصه‌گویی طالبی نشات گرفته از باورهای صد درصد اوست و به دنبال انجام رسالت آرتیستیک و هنری خود است. این مساله، طالبی را از حیث کارگردانی در میان دیگر کارگردان‌ها برای من متمایز می‌کند.

این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون خاطرنشان کرد: موقعی که آقای طالبی این نقش را به من پیشنهاد داد با او تا آن موقع همکاری نداشتم و با خصوصیات اخلاقی اش نیز آشنا نبودم. از همان جلسه نخست متوجه خوش‌قلبی، صبوری و کاربلدی او شدم. یک روز از او پرسیدم چرا نقش‌ها را به دیگر بازیگران توضیح می‌دهی ولی به من چیزی نمی‌گویی دیالوگ خود با مرحوم خسرو شکیبایی در فیلم دست‌های خالی را که چنین پرسشی از او کرده بود بازگو کرد و گفت «تو نقش را درآوردی و دیگر نیازی نیست که توضیحی به تو بدهم. تو بهرامیِ من را پیدا کردی».

هر کسی نان قلب خود را می خورد

مرادی درباره بازی خود با حمید صفت که نخستین تجربه بازیگری او در سینما و تلویزیون بود گفت: با حمید صفت بود که فهمیدم هر کسی نان قلب خود را می‌خورد. حمید صفت بسیار باهوش است و هوشمندی رکن اساسی بازیگری و هنر است. او بلافاصله به متن مسلط می‌شود حمید باید نقش یک رپر اعتراضی را بازی می‌کرد که در عین حال یک بوکسور و ورزشکار و بچه مومن است. این که جلوی دوربین راحت است و روان بازی می‌کند ناشی از هوشمندی و ظرفیت‌های فردی اوست که به نقش نزدیک بود. آشنایی و همکاری با ابوالقاسم طالبی، حمید صفت و تیم هفت سر اژدها برای من بسیار لذت بخش بود.

آمار نشان از دیده شدن هفت‌سر اژدها دارد

کارگردان نمایش عشق آباد(۱۴۰۰) به نویسندگی داود میرباقری همچنین درباره میزان جلب مخاطبان تلویزیون با پخش سریال هفت‌سر اژدها گفت: آمار نشان داد که سریال در حال دیده شدن است؛ با پخش سریال در ساعت قبلی مشکل داشتم چرا که افراد بسیاری تماشای آن را از دست می‌دادند که با تغییر ساعت پخش، بسیاری توانستند بیننده آن باشند.

باید منصفانه قضاوت کرد

مرادی درباره نوع پرداخت داستان و اشاراتی که به موضوعات حساس در سریال می‌شود اظهار داشت: آقای طالبی یک خصوصیت خاص دارد؛ این‌که حرفی که باید بزند در اولویت است و تا جایی که متوجه شدم در حرف زدن صادق است. باید قبول کرد که در خیلی از ارگان‌ها و سازمان‌ها مشکلاتی وجود دارد و اگر راجع به آزادی بیان و اندیشه صحبت می‌کنیم کارگردان باید اجازه داشته باشد که به این آسیب‌ها و مشکلات بپردازد. در همین سریال هم ما افراد خوب و بد هر ارگانی را در کنار هم می‌بینیم و این صداقت کارگردان در پرداخت به داستان را می‌رساند. نباید همیشه نیمه خالی لیوان را دید و باید منصفانه قضاوت کرد.

چرا از بازیگران تازه‌کار و ناشناخته در سریال هفت‌سر اژدها استفاده شده است؟

این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در عین حال درباره این‌که چرا از بازیگران تازه‌کار و ناشناخته در سریال استفاده بسیاری شده است؟ اظهار داشت: طالبی در این سریال با استفاده از جوانان تئاتری فرصتی را برای آنان ایجاد کرد تا بهتر دیده شوند و به نظرم خود این هم جای تقدیر دارد.

هفت سر اژدها مجموعه تلویزیونی به نویسندگی و کارگردانی ابوالقاسم طالبی است با ژانر پلیسی، سیاسی، اجتماعی که پخش آن ۲۲ اسفند ۱۴۰۲ از شبکه سه آغاز شده است.

در این مجموعه داستان آقازاده‌ای با نام سلطان‌خواه و چند تن از مفاسد اقتصادی بانفوذ جامعه به تصویر کشیده شده است.