به گزارش ایرنا، نشریه فارن افرز در مطلبی حمله حماس به اسرائیل و واکنش تلافی جویانه آن را فاجعهای گسترده و شکستی برای قوانین بین الملل دانست. این نشریه با بیان اینکه حملات هوایی و زمینی اسرائیل در این باریکه تاکنون جان بیش از ۳۰ هزار نفر را گرفته، یادآور شد که از این میان دو سوم آنها زن و کودک بوده اند.
به اذعان این نشریه آمریکایی پرنفوذ، حمله اسرائیل تاکنون نزدیک به دو میلیون نفر (بیش از ۸۵ درصد) از جمعیت غزه را آواره کرده، بیش از یک میلیون نفر را در معرض قحطی قرار داده و نزدیک به ۱۵۰ هزار دستگاه از ساختمان های غیرنظامی این منطقه را تخریب کرده است و با وجود آنکه امروز هیچ بیمارستانی در شمال غزه باقی نمانده، رژیم اسرائیل همچنان به حملات خود در این منطقه ادامه می دهد و مدعی است حماس از سازههای غیرنظامی به عنوان سپر استفاده میکند.
فارن افرز سپس اذعان کرده است که اسرائیل با استناد به همین مدعاها، هدف گرفتن اماکن غیرنظامی مانند مدارس و بیمارستان ها را که براساس قوانین بینالمللی ممنوع است، ادامه می دهد.
بر اساس مطلب درج شده در این نشریه، این تحولات ناگوار در حالی اتفاق می افتد که چارچوب حقوق بشر بینالملل به روشنی مشخص کرده است که باید از غیرنظامیان در برابر فجایع جنگی محافظت کرد. به عبارتی ماهیت قوانین انسان دوستانه آن است که در شرایط جنگی باید از غیرنظامیان در برابر هرگونه حمله پشتیبانی شود. اما در جنگ اسرائیل و حماس، شاهد شکست این قانون بین المللی هستیم و دولت یهود نه تنها جنگی همه جانبه علیه غیرنظامیان به راه انداخته، بلکه جریان کمک های بشردوستانه را هم محدود ساخته است.
به عقیده نگارنده این مطلب، جنگ غزه منتهای شکست قانون جنگ است، اما تنها نمونه از جنگهای اینچنینی نیست. نویسنده سپس به مثالهای دیگری از جنایات علیه بشریت از جمله سلسله جنگهای طولانی پس از حملات ۱۱ سپتامبر پرداخته که با عنوان «جنگ علیه تروریسم» به رهبری واشنگتن شناخته می شوند.
پایه گذاری حقوق بشر
این نشریه یادآور شده است که پس از روزهای دهشتناک جنگ جهانی دوم، آمریکا و متحدانش در سال ۱۹۴۹ چارچوب نهایی کنوانسیونهای ژنو را تنظیم کردند و خواستار حمایت از جان غیرنظامیان در زمان بروز درگیری ها شدند. از همین رو ضرورت دارد تا در این لحظه حساس که باوجود قوانین بین المللی و پیمان نامههای حقوق بشری بار دیگر جان غیرنظامیان به خطر افتاده، آمریکا که خود پس از حملات ۱۱ سپتامبر این قوانین را تضعیف کرد، باید بار دیگر برای تقویت و از سر گیری آنها وارد عمل شود.
مجوز کشتار
نویسنده در بخشی دیگری از این مطلب تشریح میکند: تا پیش از تصویب تمامی چارچوبهای کنوانسیون حقوق بشر، تعاریف و برداشت ها از قوانین جنگی تا حدودی خشن تر از حال حاضر بود و دست سربازان در برخی جنایات باز گذاشته می شد. هرچند هنوز هم براساس قوانین جنگ، امکان کشته شدن سربازان یک کشور در درگیری های مسلحانه وجود دارد و در ازای آن به سربازان درگیر، نوعی مصونیت در برابر ارتکاب به اعمالی داده می شود که در شرایط دیگر می تواند جرم تلقی شود؛ از جمله کشتار، تجاوز، سرقت، حمله، زخمی کردن تخریب اموال و غیره.
تفسیر و توجیه جنایت
در طول جنگ جهانی دوم، بیش از ۳۰ میلیون غیرنظامی کشته شدند و بی تردید همین جنگ فاجعه بار بود که در نهایت به تصویب چارچوب های نهایی کنوانسیون ژنو در سال ۱۹۴۹ منجر شد.
مطابق کنوانسیونهای ژنو و برخلاف قوانین اولیه جنگ، برخی اشکال خشونت در جنگ ممنوع اعلام شده و طرفهای درگیر باید بین غیرنظامیان و جنگجویان و اماکن غیرنظامی و نظامی تمایز قائل شوند.
این نشریه در عین حال یادآور می شود که اگرچه بیشتر کشورهای جهان کنوانسیون های ژنو را پذیرفته و آن را به امضا رسانده اند، اما همین قوانین در برهه هایی خاص، به شیوه های گوناگون طبق طبقه بندی های مورد نظر هر کشور شکل گرفته و بدین ترتیب فجایع انسانی جدید رخ داده است. از جمله حمله آمریکا به افغانستان و عراق پس از حملات ۱۱ سپتامبر.
کشتار به بهانه دفاع از خود
نویسنده در توضیح این مورد، حملات ۱۱ سپتامبر و واکنش آمریکا به این آن را از جمله مواردی دانست که در آن واشنگتن با توجیه دفاع از خود، حمله به یک کشور خارجی و هدف قرار دادن غیرنظامیان را توجیه کرده است. نگارنده تشریح می کند که ایالات متحده چگونه پس از حملات ۱۱ سپتامبر، دوره جدیدی از جنگ را آغاز کرد که در آن قوانین بین المللی بشردوستانه بار دیگر به نقطه شکست رسید.
فارن افرز یادآوری می کند: پیش از سال ۲۰۰۱، دفاع مشروع طبق قوانین بینالملل تنها زمانی اعمال میشد که یک کشور از خود در برابر تهاجم کشوری دیگر دفاع می کرد. تا آن زمان، کشورهای کمی از بازیگران غیردولتی به عنوان توجیه اعمال جنایتکارانه خود استفاده می کردند. اما پس از ۱۱ سپتامبر، مصداق های "دفاع از خود" تغییر کرد و آمریکا با توجیه دفاع از خود در برابر القاعده به افغانستان حمله کرد. پس از آن و در عرض یک سال، استرالیا، کانادا، فرانسه، آلمان، نیوزیلند، لهستان و انگلیس نیز ادعای دفاع از خود را علیه القاعده مطرح کردند و دیری نپایید که این کشورها ادعاهایی را علیه سایر گروه های غیردولتی آغاز کردند. در واقع آمریکا و متحدانش با هدف مقابله با گروه هایی مانند القاعده و داعش به آنچه که «دکترین ناخواسته» نامیدند، تکیه و تحت عنوان دفاع از خود حمله علیه بازیگران دولتی در کشورهایی مانند افغانستان، عراق و یمن را توجیه کردند.
زمانی که واشنگتن وارد جنگ با بازیگران غیردولتی شد، بحث بر سر تمیز دادن نظامیان از غیرنظامیان بیشتر شد. از همین رو در سال ۲۰۰۹، کمیته بینالمللی صلیب سرخ دستورالعملی را برای نحوه محافظت از غیرنظامیان در زمان جنگ با بازیگران غیردولتی صادر کرد. براساس این سند، غیرنظامیان باید در برابر حملات مستقیم محافظت شوند مگر آنکه در درگیری ها شرکت داشته باشند.
این کمیته به عنوان مثال شرح داد که جنگجویان داعش تا زمان تداوم جنگ علیه این گروه شامل این قانون نمی شوند. اما پس از جنگ دیگر نمی توان آن فرد را هدف قرار داد. اما بسیاری از کشورها از جمله آمریکا و انگلیس این شرایط را نپذیرفتند.
حدود مبهم و نامشخص
ایالات متحده و سایر کشورها با هدف پرداختن به واقعیت در حال تغییر جنگ در مناطق غیرنظامی، سیاستهای جدیدی در پیش گرفتند که بار دیگر غیرنظامیان را در معرض خطر قرار داد. در کانون این تغییر شیوه، ماهیتی دوگانه وجود داشت که اساس قوانین بین المللی بشردوستانه را زیر سوال برد. بدین صورت که چنانچه از اماکن غیرنظامی برای اهداف نظامی استفاده می شد، امکان هدف قرار دادن آن وجود داشت.
این نشریه با اشاره همین موارد، اذعان کرده است که منطق نظامی تهاجم همه جانبه اسرائیل به غزه هم تا حدی نتیجه همین تغییرات فزاینده ای است که هر دو طرف آمریکایی و اسرائیلی سال هاست در آن نقش ایفا می کنند.
فارن افرز در ادامه تشریح کرده است: از آنجاکه حماس هم یک بازیگر غیردولتی و هم یک قدرت حاکم بر غزه است، اسرائیل چنین استدلال می کند که تشخیص اعضای این گروه از غیرنظامیان به ویژه در حملات هوایی دشوار بوده و حتی در حملات زمینی هم نیروهای اسرائیلی اغلب نتوانستهاند بین غیرنظامیان و جنگجویان تمایز قائل شوند.
این رسانه سپس با اشاره به پرتراکم بودن جمعیت غزه، خاطرنشان کرده است: تقریبا هیچ سازه و ساختمانی در غزه وجود ندارد که از نظر اسرائیل با ماهیت دوگانه در نظر گرفته نشده باشد و به آن حمله نشده باشد. از همین رو، تصمیم اسرائیل برای در نظر گرفتن اماکن غیرنظامی با ماهیت دوگانه، برای مردم این منطقه چیزی جز ویرانی در پی نداشته است و تل آویو اصولی را که قرار بود از آن برای حافظت از جان غیرنظامیان مدنظر قرار دهد را زیر پا گذاشته است.
وضع محدودیت
نگارنده این مطلب در بخشی دیگر، استدلال می کند که تجارب جنگ جهانی دوم که در نهایت به وضع کنوانسیون ژنو منجر شد، در حال حاضر فراموش و تلاش برای استفاده از آن در حافظت از غیرنظامیان بیمعنی شده است.
این نشریه یادآوری می کند که پس حادثه از ۱۱ سپتامبر، واشنگتن از قدرت خود برای تضعیف قوانین و محدودیت های استفاده از زور استفاده کرد و تفسیر تهاجمی حق دفاع از خود را ارائه داد. به گونه ای که این کشور توانست انعطافپذیری بیشتری برای ارتش خود بدست آورده و در نهایت جان غیرنظامیان بیشتری را در معرض خطر قرار دهد.
نویسنده از همین رو پیشنهاد داده است که برای مقابله با تناقض های موجود، آمریکا باید همکاری خود را با دادگاه کیفری بین المللی گسترش دهد. این نشریه یادآوری می کند که در سال ۲۰۲۰، دونالد ترامپ رئیسجمهوری وقت آمریکا قضات و وکلای دیوان بینالمللی کیفری را که در حال تحقیق در مورد ارتکاب جنایات جنگی توسط سربازان آمریکایی در افغانستان بودند را تحریم کرد.
از نقطه نظر نگارنده، بهترین راه برای رفع وضعیت موجود، بهبود روابط با دادگاه و لغو قانون حفاظت از اعضای خدمات آمریکایی است؛ قانونی که در سال ۲۰۰۲ تصویب شد و براساس آن رئیس جمهوری ایالات متحده اجازه دارد برای حافظت از آمریکایی ها، اقدام نظامی علیه دادگاه لاهه صادر کند و نهادهای دولتی را از کمک به دادگاه منع می کند.
فارن افرز همچنین بر ضرورت وضع محدودیت های سخت گیرانه در مورد ماهیت دوگانه اماکن و اهداف غیرنظامی تاکید کرده و تشریح کرده است: باید دستورالعمل های قانون جنگ وزارت دفاع مورد بازبینی قرار گیرد. علاوه بر این کمک های خارجی به متحدان باید بر اساس اصول و قواعد احترام به حقوق بین الملل باشد و در این میان اسرائیل نباید از این اصول مستثنی باشد.
نویسنده در پایان تاکید کرده است که آمریکا باید اطمینان خاطر یابد جنگ اسرائیل علیه حماس بر اساس قوانین بینالمللی است، تا از این راه شاهد کاهش فجایع انسانی و رنج غیرنظامیان باشیم.
نظر شما