به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، سینمای ایران همواره در منطقه یکی از سینماهای پیشرو به ویژه در بحث محتوا بوده است. با وجودی که هنر هفتم در ایران هنوز تا تبدیل شدن به صنعت فاصله دارد، اما همواره توانسته میان بهترینهای جهان بدرخشد. به همین نسبت هنرپیشههای ایرانی نیز توانستهاند خوش بدرخشند و بازیهای قابل تحسینی در سطح بینالمللی ارائه دهند. اما همواره یک مساله مانع از آن شده تا تمام پتانسیل یک بازیگر قدرتمند در کشور ما به ظهور و بروز برسد. یکی از معضلاتی که باعث پدیدار شدن این مشکل شده، عدم مهیا شدن شرایط برای بازیهای متنوع است.
در سینمای ایران بهجز موارد استثنا، اغلب کارگردانها با موفقیت یک بازیگر در یک نقش، به شکلی به شدت تکراری همان بازیگر را با همان بازی ولی حالا در نقش و عنوانی دیگر به جلوی دوربین میآورند. این روند شاید در کوتاه مدت جواب دهد و حتی موجب موفقیت در گیشه شود اما از منظر سینمایی و بازیگری ارزش افزودهای به دنبال نخواهد داشت.
امروزه در فیلمهای سینمایی ایرانی به وفور نظیر هنرپیشههایی چون نوید محمدزاده، بهرام افشاری، لیلا حاتمی و چندین هنرپیشه خوب دیگر را میبینیم که اغلب نقشهایشان در قالب یک اکت و یک کارکتر پیشین خلاصه شده در صورتیکه توانمندی همین هنرمندان به مراتب میتواند بیش از این باشد. روند مذکور آنچنان ادامه مییابد که بازیگر نمیتواند از آن نقش اول و تاثیرگذاری که داشته بیرون بیاید و فیلمها و پیشنهادات جدید کارگردانان که همان بازی را از او میخواهند مزید بر علت میشود و به تکرار و دوری از تنوع دامن میزند.
این مساله نه تنها به کشتن لایههای نبوغ بازیگر کمک میکند بلکه باعث میشود کلیت سینمای کشورمان نیز دستخوش مقطعینگری و دوری از آفرینش آثار فاخر و ماندگار شود.
بسیاری از منتقدین، حتی بازی ناب یک هنرپیشه در فیلم را معیار قرار نمی دهند و کلیت فیلم از فرم تا ساخت و محتوا و بازیها را به عنوان یک کل در نظر میگیرند از این رو مساله سینما که امروزه در کشور ما فعلا در مارپیچ نقشهای تکراری گرفتار آمده، با وجود پتانسیل قابل توجه اما راهی دشوار در پیش دارد.
برای نمونه و نه از جهت قیاس سطوح بازیگری، میتوان آنتونی کوئین هنرپیشه شهیر را مثال زد. این بازیگر در طول دوران حرفهایاش آنچنان در نقشهای کاملا متنوع، متفاوت و متضاد ایفای نقش کرده که در نوع خود از بهترینهای تاریخ محسوب میشود. بازی او در فیلم «بلوف» در نقش یک شارلاتان و قمارباز تا بازی در «گوژپشت نتردام» و اوج این قدرت و تنوع را میتوان در نقش حمزه در فیلم «محمد رسول الله» دید که به راستی نزدیکترین انگاره از کارکتر حمزه سیدالشهدا را در اکت بیان و بدن این هنرپیشه توانمند میتوان به عینه دید.
اینجا قدرت بازیگر شناخته میشود که هنرپیشهای که آنچنان غرابتی با فرهنگ اسلامی ندارد اما از وضو گرفتن تا بیان بار عاطفی واژگان و میمیک فوقالعاده اش، سیمای حمزه را به مسلمانان جهان میقبولاند.
البته که کلیت فیلم مصطفی عقاد از کارگردانی گرفته تا موسیقی فاخرش اثر موریس ژار و همچنین بازی درخشان ایرن پاپاس در نقش هند جگرخوار و باقی عوامل، مبین تیمی تمام حرفهای برای فیلمیست که بارها ارزش دیدن دارد.
نظر شما