به گزارش ایرنا، بخش کشاورزی در استان زنجان اهمیت ویژهای دارد و بیش از ۳۲.۶ درصد سهم اشتغال استان را به خود اختصاص داده درحالیکه میانگین سهم اشتغال کشور در این بخش ۱۴.۸ درصد است.
استان زنجان با ۱.۳ درصد مساحت کل کشور حدود ۸۵۰ هزار هکتار عرصه های مناسب کشاورزی معادل پنج درصد اراضی کشاورزی کشور را دارد.
بخش کشاورزی در استان زنجان حدود ۱۰۰ هزار بهرهبردار دارد که به تولید انواع محصولات زارعی و باغی اشتغال دارند.
از ۲ سال گذشته سند کشت محصولات استانها در سال زراعی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ ابلاغ شده و قرار است هدایت فعالیت های کشاورزی در استان ها با اتکا و محوریت این سند انجام شود.
بر اساس قانون، یارانه نهادهها و عوامل تولید، کمکهای بلاعوض، امتیازات فنی و اعتباری و بیمه از مولفه های تشویقی کشاورزان به سمت الگوی کشت است.
خبرنگار ایرنا در خصوص اجرای این طرح و چالش های پیش روی آن با دکتر علی شمس رییس دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان گفت و گو کرده است.
ایرنا: به نظر شما اجرای الگوی کشت چه ملزوماتی دارد؟
برای پاسخ به سؤال شما نیاز هست که در ابتدا الگوی کشت را تعریف کنیم. تعریفی که خود وزارت جهاد کشاورزی از الگوی کشت ارائه کرده است عبارت است از: تدوین و اجرای نظام کشت محصولات کشاورزی (زراعی و باغی) مبتنی بر شرایط اقلیمی، بهرهبرداری بهینه از آب، خاک و گیاه متناسب با ظرفیتها و مزیت اقتصادی کشور با رعایت کلیه مسائل علمی، فنی و مدیریتی و ملاحظات زیستمحیطی در راستای دستیابی به تأمین امنیت غذایی پایدار و اقتدار غذایی.
در یک تعریف دیگر الگوی کشت عبارت است از اینکه با توجه به نیازها، منابع و پتانسیلهای موجود و فعلی، کدام محصولات کشاورزی (چه چیزی) را با چه کمیت و کیفیتی (چقدر) در کدام مناطق (کجا) و تا چه مدتزمانی (کی) باید تولید کنیم؟ برای تحقق این موضوع نیاز هست که انواع متعدد مطالعات و شناخت علمی و دقیقی از تناسب اراضی (قابلیت اراضی)، اقلیم، وضعیت اقتصادی (قیمتها و هزینههای تولیدی)، فنّاوری تولید و بهرهوری، منابع تأمین و مصارف آب، نظام بهرهبرداری و نیروی کار مناطق مختلف در دسترس باشد.
لذا اجرای الگوی کشت نیازمند ملزوماتی از جنس شناخت دقیق از کشاورزی و کشاورز است. بهعبارتیدیگر مسائل فنی و انسانی هر دو در اجرای الگوی کشت مهم و اساسی هستند. متاسفانه گاهی اوقات در خصوص الگوی کشت نوعی سادهسازی صورت میگیرد و همه مسائل را بر بعد فنی متمرکز میکنند، این در حالی هست که بعد انسانی و پذیرش خود کشاورزان برای اجرای پیشنهادهای فنی پررنگتر و تعیینکنندهتر است.
ایرنا: ارزیابی شما از وضعیت اجرای الگوی کشت در استان چیست؟
اطلاع دقیقی از این موضوع ندارم و طبیعتاً آمارهای دقیق در این خصوص در اختیار سازمان جهاد کشاورزی استان میباشد و لیکن حسب تجربیات میدانی و فعالیتهای پژوهشی که در این زمینه دارم، بیشتر از آنکه کشاورزان توصیههای فنی کارشناسان را در زمینه الگوی کشت بپذیرند، بیشتر تطابق وضعیت کشت و کار فعلی کشاورزان با هدفگذاریهای وزارت جهاد کشاورزی در خصوص الگوی کشت بهعنوان آمار ارائه میشود.
بهعبارتیدیگر طی هدفگذاری وزارت جهاد کشاورزی، سطح زیر کشت سبد خاصی از محصولات کشاورزی برای استان بهعنوان الگوی کشت تعریفشده است و سهم عمدهای از سطح زیر کشت فعلی محصولات کشاورزی استان هم منطبق با این هدفگذاری هست، لذا شاید عنوان شود که سهم عمدهای از الگوی کشت در استان عملیاتی و اجرا شده است.
ایرنا: موانع و چالشهای پیش روی اجرای مطلوب این طرح چیست؟
اگر بخواهیم خیلی ساده در خصوص اجرای الگوی کشت صحبت کنیم، باید به کشاورز بگوییم به دلیل محدودیتهایی که الان با آن مواجه هستیم شما بهجای محصول الف، محصول ب را جایگزین و تولید کنید. خوب کشاورز در درجه اول این سؤال را خواهد پرسید که این تغییر محصول یا تغییر سطح زیر کشت برای من سود دارد یا ضرر؟ پاسخ به این سؤال کلیدیترین و مهمترین شاخصه موفقیت اجرای الگوی کشت خواهد بود.
متأسفانه گاهی اوقات کارشناسان و متولیان برنامهریزی ساعتها وقت و انرژِی روی مسائل فنی صرف میکنند و برنامهای را ارائه میکنند ولی ضرورت دارد قبل از ورود به این بحث پذیرش کشاورزان را مدنظر قرار دهند. چراکه هر برنامهای با هر میزان دقت فنی که باشد، اگر توسط کشاورزان پذیرش نشود، اتفاق خاصی نخواهد افتاد. بگذارید با یک مثال عینی از این موضوع بحث را ادامه بدهیم، در دهه اخیر در حاشیه زنجانرود کشاورزان زیادی با تغییر نوع محصول اقدام به کاشت برنج میکنند.
از لحاظ فنی کارشناسان و مسئولین سازمان جهاد کشاورزی کشت برنج را در مقایسه با کشت های قبلی (نوعاً پیاز، گندم و ...) توصیه نمیکنند، چرا که مصرف آب بیشتری دارد. ولی پاسخ به این سؤال که چرا کشاورزان این مناطق اقدام به تغییر نوع محصول کردهاند، نشان میدهد عوامل متعددی دخیل هست ولی مهمترین آنها سود اقتصادی بیشتر کشت برنج هست. حالا اگر بخواهیم کشت قبلی را به این کشاورزان توصیه کنیم و انتظار پذیرش داشته باشیم مستلزم شناخت این عوامل و ارائه راهحلهایی متناسب هستیم و باید این راهحلها طوری باشند که کشاورز متحمل ضرر نشود. (اگر حداقل سود بیشتری نصیب اش نشود)
چالش دیگر در کنار داشتن مزیت نسبی (که توضیح داده شد، بیثباتی بازار محصولات کشاورزی هست. به نظرم هیچ تولیدکننده کشاورزی نمیتواند نسبت به بازار محصول تولیدی خودش برنامهریزی کند. قیمت محصول و نیز نهادههای کشاورزی قابلیت پیشبینی اندکی دارند و لذا محاسبه سود احتمالی هم برای کشاورز بهسختی امکانپذیر هست.
چالشهای متعدد دیگری هم اعم از اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی، مزرعهای در این زمینه وجود دارند که هرکدام از آنها جای بحث و صحبت فراوان دارند
ایرنا: اصلاح الگوی کشت تا چه اندازه در مدیریت منابع آب تأثیرگذار است؟
اگر امروز نخواهیم یا نتوانیم الگوی کشت متناسب با وضعیت منابع آبی را تعریف و اجرا کنیم در آیندهای نهچندان دور، جبر طبیعت و اتمام منابع آبی این الگو را بر ما تحمیل خواهد کرد. سادهتر توضیح بدهم وقتی آبی بهاندازه و متناسب با محصولات فعلی نداشته باشیم ناچار خواهیم بود که محصولاتی را بکاریم که نیاز آبی کمتری داشته باشند، یا اساساً بخشی از اراضی را کشت نکنیم.
متأسفانه وضعیت فعلی استفاده از منابع آب کشاورزی به دلایل متعددی فرا بحرانی است. شاید بتوان مصداق عینی و عملیاتی تراژدی منابع عمومی را در دو موضوع مهم مصرف آب و استفاده از مراتع در کشور خودمان شاهد و ناظر باشیم. بهعبارتیدیگر همه کشاورزان در تلاش هستند که تا جایی که میتوانند از منابع آبی موجود استفاده کنند، حتی اگر این منابع متعلق به نسلهای آتی و از اعماق ۱۰۰ متری زمین بیرون بیاید.
این نکته را هم خاطرنشان کنم که در خصوص وضعیت فعلی مصرف آب کشاورزی نباید سادهسازی و سادهانگاری صورت بگیرد و همه انگشت اتهام را به سمت کشاورزان نشانه گرفته و آنها را متهم کنیم، بلکه باید بادید سیستمی (نظاممند)، این موضوع بررسی و تحلیل شود و تمام ابعاد و جوانب آن و سهم مؤلفههای دخیل شناسایی شود.
شاید تکنیک مدیریتی ۵ چرا (۵ why) در این زمینه کمککننده باشد. بهطور مثال این سؤال را مطرح کنیم که چرا کشاورزان و کشاورزی ما استفاده بیشتری از منابع آبی دارد؟ یکی از پاسخها این هست که روشهای تولیدی کشاورزی سنتی و قدیمی هست؟ در ادامه هم این سؤال و چرا را مطرح کنیم که چرا فنّاوری و روش کشاورزی ما سنتی هست؟
شاید یکی از پاسخها این باشد که دانش فنی لازم به کشاورزان انتقال داده نشده است؟ و همینطور اگر ادامه بدهیم، شاید دید و نگاه ما از دلیل اصلی این وضعیت از سمت کشاورز به سمت متولیان امر تغییر پیدا کند.
نظر شما