به گزارش ایرنا؛ عاشقان سیدالشهداء(ع) در دیار یکهزار و ۱۰۰ شهید گلگونکفن بار دیگر به استقبال محرم رفتند، چشمها و دلها را روانه کربلا کردند و به دور از هرگونه حُب و بُغض، قلبهایشان را به حسین(ع) فاطمه پیوند زدند؛ گویی این ماه جز حسین و کربلا هیچ ندارد و دلهایشان غمناکترین غم عالم را تاب میآورد.
محرمی دیگر آمد، شوری در شهر به پا شد، عشق به حسین(ع) که قلب هر انسانی از داغش به تپش میافتد و شهر سیاهپوش فرزند فاطمه زهرا(س) میشود؛ سیاهپوش علمدار حسین ابوالفضل العباس(ع) و برگزاری آئینها و سنتهایی که همراه با شور و شعور عزاداران حسینی در جهان شهر ملایر دایر است.
در روزگاران گذشته تا امروز رسم بر این بوده و هست که پیش از فرا رسیدن ماه محرم، سرپرست هیاتهای مذهبی و هیات امنای مساجد، تکایا و حسینیهها که در ملایر به آنها «خادم» و در همدان «پاتوقدار» میگفتند، مقدمات برگزاری مراسمها و آئینهای عاشورا را فراهم میآورند، مردم نیز به طرق مختلف و در حد مقدورات، برای تدارک محرم و تهیه وسایلی همچون حصیر، گلیم، فرش، وسایل روشنایی چوب، هیزم، قند و چایی کمک میکردند.
شهر سیاهپوش سرور و سالار شهیدان
بین هیاتهای محلات شهر برای برگزاری هر چه باشکوهتر مراسم عزاداری محرم رقابت و چشم و همچشمی تنگاتنگی وجود داشت، به خصوص در آن زمان که مردم عموما بعد از صرف شام به خواب میرفتند و سکوتی در روستا و یا شهر حاکم میشد، اما در شبهای محرم به ویژه در دهه اول، تا شب بعد از عاشورا جنب و جوش زیادی در کوچهها، محلات، تکایا، مساجد و حسینیهها تا حدود نیمههای شب دیده میشد و تا سال بعد ماهها انتظار میکشیدند تا سال آینده دوباره آن خاطرههای همدلی و همراهی مردم در عزاداری محرم تکرار شود.
در شکلگیری برخی هیاتها در شهر و روستا اینطور رسم بود که برگزارکنندگان مراسم در ایام محرم، محلی را به تکیه تبدیل میکردند و در کنارش آبدارخانهای راه میانداختند و از عزاداران پذیرایی میکردند، در این گیر و دار قاریان، مداحان، ذاکرین اهل بیت(ع)، خیران، عاشقان امام حسین(ع) و خادمان، هیاتی شکل میگرفت و بانی هیاتهای عزاداری، تکیه، حسینیه، مدرسه، درمانگاه و رسیدگی به ایتام و دیگر کارهای خیر میشدند.
خادمان و خیّران؛ پیشتاز کمکهای خیرخواهانه عزاداری عاشورا
در گذشته خادمین هزینه کامل دهه عاشورا را تقبل میکردند، اما بعدا به دلایلی که تمکّن کافی برای برگزاری مراسم را نداشتند، با جمعآوری کمکهای نقدی و هدایا، مقدمات عزاداری عاشورا فراهم میشد، آنها هر ساله قبل از محرم، مسجد، تکیه و حسینیه را تمیز و با پرچمها و پارچههای سیاه تزئین میکردند، اگر مسجد و حسینیه فضای کافی برای پذیرش جمعیت عزادار را نداشت و یا صنفی میخواست مراسم جدا برگزار کند و یا تابستان بود، صحن مسجد و یا حسینیه یا مکانی باز را در نظر میگرفتند و سایهبانی حصیری و چادری برپا و کف آن را با حصیر، گلیم، فرش و یا موکت و پتو مفروش میکردند.
در ایام تاسوعا، عاشورا، اربعین حسینی و بیست و هشتم صفر، غیر از مساجد، حسینیهها و تکایا، افرادی هستند که غذاهایی همچون حلیم، چلومرغ، چلوخورشت، قیمه، چلوکباب و شُله زرد را در منزل طبخ و بین مردم توزیع میکنند، در گذشته مخارج دستههای عزاداری از طرف افراد ثروتمند «خیّران» پرداخت میشد که عمدتا از مالکان بزرگ یا تاجران معروف و بازاریان متمکن و یا دولتمردان همچون شیخالملوک، سیفالدوله، سکینه ترکمان سهرابی (فخرالحاجیه)، مهدی مهدوی، محمود عضدی قاجار(امیرموید)، ثقتالاسلامی، خاکپور و از بازاریان بزرگانی همچون سیداحمد محمدی، حاج محمد ملایری، حاج علی بحرینی، خانواده چوبین بانی خیر برای برگزاری مراسم محرم میشدند.
خیر مراسمهای عاشورا حتی به زندانیان هم میرسد
حتی از کمکهای جمعآوری به معتمدان محلههای فقیرنشین شهر نیز کمک میکردند تا با تقبل هزینههای لازم در ایام عزاداری سفره امام حسین(ع) را در سطح شهر گسترده کنند و کربلای «علیمحمد کلهر» به مناسبتهایی چند وعده خرج زندانیان را قبول میکرد.
در ملایر رسم و رسومهای مختلفی همچون سقایی، علم گردانی، تعزیهخوانی، شیرگردانی و شیرخوارگان حسینی وجود دارد که هم اکنون نیز زنده است و در بسیاری از نقاط این شهرستان در ایام محرم برگزار میشود، مردم در این ایام نذوراتی همچون پوشیدن جامه سیاه(جُمَ سیا)؛ پوشیدن لباس سقایی و سقا بودن در روزهای تاسوعا و عاشورا، حمل کردن عَلَم، توزیع شربت و نان(نون گِردَه) گاهی همراه با ماست بین مردم محل، همسایهها، دوستان و آشنایان، دعوت قاریان قرآن با هیاتهای سینهزنی به صرف شام، کمک مادی به هیات و حتی نذر سیبزمینی خُرد کردن دارند.
جوانان؛ میداندار مراسمهای محرم
در دهه اول محرم تا روز عاشورا مجالس وعظ و روضهخوانی و مصیبتگویی برپاست و هر یک از این شبها به نام یکی از شهدای کربلا اختصاص دارد و مرثیهسرایان به همان مناسبت، نوحه و مرثیه میگویند و برخی از شبها دستهجات عزاداری محلات به قصد محلهگردی از مسجد، حسینیه و تکایا خارج میشوند و هنگام خروج با ذکر یا حسین از طرف نوحهگو، صف سینهزنها و بلندگوداران و چراغداران هم در وسط آنها به نظم و انضباط خاصی شکل میگیرد و به طور محدود در سطح شهر حرکت میکنند.
گاه هیاتها در برخی مکانهای شهر توقف کوتاهی میکنند و سینهزنها به ذکر پاسخ نمیدهند، اما باشور و شدت دستها را بالای سر برده و به سینه میزنند و به این ترتیب آهنگ سینهزنها پیوسته میشد، گاهی هم سینهزنها مینشینند و نوحهگو مرثیهای کوتاه میخواند و سپس بلند میشوند و به حرکت خود ادامه میدهند، در برخی مواقع نیز هیاتها طبق برنامههای تنظیم شده در جلوی مسجد، تکیه و یا منزل یکی از علماء و یا سادات که میرسند، به نشانه احترام میایستند و ذکر مصیبت و برنامه ویژه اجرا میکنند.
شیرگردانی؛ سنتی دیرین در عزاداری عاشورا
امروز هیاتهای عزاداری از طریق کمکهای مردمی و خیران، وسایل و امکانات مورد نیاز را برای عزاداری دارند و جوانان در صفهای جلوی هیاتهای عزاداری میدانداری میکنند، اما در گذشته که هنوز از بلندگو استفاده نمیشد، معمولا یک نفر چهارپایه بلندی را همراه با هیات حمل میکرد و هر کجا ذکر و مداحی لازم بود، آن را در اختیار مداح و ذاکر قرار میدادند، برای روشنایی هیات نیز در گذشته از فانوس استفاده میشد و بعد که موتوربرق سیار به بازار آمد، از لامپ و مهتابی استفاده شد.
پس از دوران حکومت شیخالملوک و شکلگیری محلههای شهر، چهار هیات محله قدیم شهر که امروزه بافت مرکزی شهر را تشکیل میدهند، شکل گرفت که عزاداری محرم را باشکوه و با شور و شعور برگزار میکنند.
حضور فردی با لباس شیر و شیرگردانی در هیاتها و مراسم تعزیهخوانی یکی از مراسمهای ایام محرم است که البته به هیچ وجه معتبر نیست و بسیاری از مفسران و فقها آن را نادرست میدانند، اما به هر حال، همین داستان داخل ادبیات و هنر عاشورایی و به تعزیه وارد شده است.
تعزیهخوانی؛ با قدمتی حدود سه قرن در ملایر
در برخی هیاتهای عزاداری ملایر فردی لباس شیر بر تن کرده و روی خودرویی که با پرچم سیاه و سبز و پیکر نمادین شهدای کربلا و افرادی با لباس سقایی حضور دارند، شیر مداوم روی سر و صورت خود کاه میریزد و تکههایی از پارچههای سبز به نیت محرم به عزاداران میدهند.
در بیشتر مناطق و هیاتهای عزاداری ملایر روز اول محرم مراسم علمبندی برپا میشود و در طول دهه محرم، علم نیز در آداب و رسوم عزاداری سهم دارد و هر کسی پارچهای که نذر آن کرده است را میآورد و روی سایر پارچهها میبندد، در مراسمهای عزاداری علم معمولا در پیشاپیش صف سوگواران حرکت داده میشود و به نوبت جوانان و کسانی که نذری دارند، علم را روی دوش میگیرند.
تعزیهخوانی نیز قدمتی حدود سه قرن در ملایر دارد که ریشه در فرهنگ و هنر عاشورایی این مرز و بوم دارد، در برخی از روستاهای ملایر همچون سلطانیه و حسینآباد ناظم و شاملو این سنت عاشورایی رواج بسیار بیشتری دارد و هر سال برنامهریزیهای زیادی برای این مراسم و حضور بسیاری از علاقهمندان به هنر تعزیهخوانی از نقاط مختلف کشور انجام میشود.
به گزارش ایرنا؛ شهرستان ملایر دارای ۳۰۰ هیات عزاداری است که در ایام محرم و صفر مراسمهای عزاداری حسینی را برگزار میکنند.
نظر شما