به گزارش ایرنا، قزوین یک شهر تاریخی است، در خیابان هایش که راه می روی هنوز می توانی صدای عبور درشکه ها را بشنوی، بناهای تاریخی اش با آن نقش و نگاره های فیروزه ای رنگش، گنبدها و مناره هایش و مغازه های چوبی در کناره های خیابان هرکدام رنگ و بویی از دوره های تاریخی مختلف را در ذهن هر ایرانی الاصلی زنده می کند.
گذری بر تاریخ
از مقابل چهل ستون که رد می شوی هنوز فکر می کنی خدم و حشم دستگاه صفوی در حال رفت و آمد هستند یا فکر می کنی که تاریخ در حیاط دولتخانه صفوی دست نخورده باقی مانده است، این حس را حتی می توانی از درختان بلند و سر به آسمان کشیده اش هم دریافت کنی.
می توانی حضور ارامنه را با وجود کلیسای کانتور و کلیساهای دیگر این شهر درک کنی، هنوز صدای قلم که خط نستعلیق را بر روی برگه های کاهی مشق می کند، از جای جای این شهر به گوش هایت می رسد.
تیرخلاص بر شاهرگ بناها
اما در برخی از مکان های قزوین که قدم می گذاری، غم بر سینه ات می نشیند، برای مثال، هنگامی که از مقابل گراند هتل عبور می کنی، دیوارها، پنجره ها، درهای چوبی ایوانش با تو سخن می گویند، انگار این بنای باعظمت از شهروندانش می خواهد که بگذارند خلاص شود یا دعا می کند که تیر خلاص بر شاهرگش بنشیند و تمام.
یا خانه آن شاعر قزوینی که فقط دیواری از آن بنا باقی مانده و یا خانه های قدیمی خیابان مولوی در دوره قاجار و پهلوی که هر کدام هزاران خاطره را در خود دفن کرده اند و امروز تنها محلی برای سکونت مهاجران و با بی خانمان ها شده اند.
جایگاه آدمی/ امکانات شهری
زمانی بالا و پایین در این شهر معنی نداشت، اما امروز مناطقی از شهر به بالاشهر (محل سکونت ثروتمندان) و مناطقی از شهر نیز برای افراد ضعیف جامعه تعریف شده است و امکانات هر منطقه نیز بستگی به جایگاه آدم هایی دارد که در آن منطقه سکونت دارند.
قزوین که زمانی با ترکیب جمعیتی گوناگون از قومیت های مختلف از جمله تاجیک، ترکان قزلباش، کردان، گرجی ها و قفقازی ها، سادات و علما برخوردار بود، جزو جوامع کثرت گرا محسوب می شد که در دوره صفوی این شهر به بیانی دیگر بازسازی شد، یعنی ساخت بناهایی چون، کاخ سلطنتی، عالی قـاپو، و گسترش بازارها، قیصریه ها، کاروانسراها و ایجاد میدان در این شهر، باعـث گسـترش فضـای شهری قزوین و پس از آن رونق اقتصاد و رفت و آمد تجار به این شهر شد.
نزول وحدت اجتماعی و هویتی امروز قزوین
با وجود شهرت قزوین به پایتختی و همچنین کارکردهای سیاسی و نظامی و تبادل های بازرگانی و اقتصادی این شهر در طول تاریخ، اما امروز می بینیم که وحدت اجتماعی و هویتی در قزوین بسیار نزول پیدا کرده و خلاهای فراوانی در ارزش های شهری آن دیده می شود.
همچنین این شهر تاریخی که با تهران تنها ۱۳۵ کیلومتر فاصله دارد اما منطقه ای محروم به حساب می آید، در همه زمینه ها به خصوص امکانات فرهنگی ضعف های عمیقی در این شهر دیده می شود، شهری که بیشترین آثار ثبتی را در میراث فرهنگی کشور به خود اخصاص داده، نباید فقط محل گذر مسافران باشد.
رهاورد:
نهم شهریور، روزی که شاه طهماسب قزوین را به عنوان پایتخت برگزید را امروزه به نام روز قزوین می شناسند، مردمانی با لهجه شیرینی که از گذشته های دور به میهمان نوازی مشهور هستند، شهری با این قدمت و بناهای کهن موجود در آن نبایستی مورد غفلت گردشگران خارجی و داخلی قرار بگیرد، چرا که این شهر به مثابه موزه ای است که امروز با خانه ها، کلیساها، دروازه ها، آب انبارها، مساجد، مدارس، تکایا، بازارها و سراهای خود باید پذیرای خیل مسافران باشد نه چشم به راه آنها.
نظر شما