۱۴ شهریور ۱۴۰۳، ۱۴:۱۵
کد خبرنگار: 1102
کد خبر: 85587182
T T
۱ نفر

برچسب‌ها

عضو شورای سیاستگذاری شعر: زنده‌یاد بهمنی مانع از انزوا و ابتذال غزل شد

سمنان - ایرنا - عضو شورای سیاستگذاری شعر و دبیر پیشین جشنواره بین‌المللی شعر فجر گفت: استاد محمدعلی بهمنی روشنی‌بخش قالب غزل بود و نگذاشت اصالت آن به سمت انزوا و ابتذال برود.

رضا حمیدی روز چهارشنبه در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا در سمنان افزود: استاد محمدعلی بهمنی جسم و هم جانش غزل بود و گرچه جسمش به خاک سپرده شد، اما جانش همواره بر غزل روشنی می‌بخشد.

وی بیان کرد: استاد بهمنی هفت دهه از حیات پربرکت خود را پای غزل و ترانه گذاشت و موفق شد این ۲ قالب شعری را به حد اعتدال برساند و از گرفتارشدن این قالب‌ها به ابتذال جلوگیری کرد.

وی ادامه داد: امروز بعد از استاد بهمنی، شاگردانش که تربیت یافته اندیشه‌های او هستند، راه روشنش را ادامه خواهند داد و نخواهند گذاشت چراغ شعر کم‌فروغ شود.

حمیدی با اشاره به نگرش بهمنی به جایگاه غزل معاصر اظهار کرد: این استاد برجسته دوره معاصر در کنار حسین منزوی، هوشنگ ابتهاج و سیمین بهبهانی، تلاش کرد تا غزل به بیراهه نرود و مسیر ابتذال در پیش نگیرد. از حیثیت آن کاسته نشود و این اتفاق به بهترین شکل ممکن توسط این چهار پهلوان غزلسرایی رخ داد.

استاد بهمنی مانع منزوی شدن و سایه رفتن «غزل» شد

وی یادآور شد: استاد بهمنی همانند منزوی، مانع منزوی شدن غزل شد، مانند سایه، نگذاشت غزل به سایه رود و چون سیمین غزل را سمین کرد.

عضو شورای سیاستگذاری شعر: زنده‌یاد بهمنی مانع از انزوا و ابتذال غزل شد

مدرس فرهنگ و رسانه دانشگاه افزود: بهمنی به غزل امروز بسیار امیدوار بود و همواره تاکید داشت جوانان دریچه‌هایی را در غزل امروز گشوده‌اند که می‌توان از این دریچه‌ها منظرهایی را از غزل دید که در گذشته کمتر دیده می‌شد. با تربیت نسل جوان، میراث بهمنی در عرصه غزل باقی خواهد ماند و بی‌فروغ نخواهد گشت.

وی با اشاره به جایگاه ترانه و نقش استاد بهمنی در احیای آن یادآور شد: این شاعر بلندآوازه علاوه بر غزل، ترانه‌هایی ماندگار خلق کرد و توانست نام خود را در ذهن بسیاری از علاقه‌مندان موسیقی و ادبیات تثبیت کند، ترانه‌هایی که از دهه قبل بین مردم زمزمه می‌شود.

به گفته وی، استاد بهمنی در سرودن غزل و ترانه همواره صراحت و شجاعت داشت و در شورای شعر و ترانه به ترانه‌های بازاری انتقاد و تاکید می‌کرد که نباید اجازه داد ترانه به لودگی بیفتد، از هویت خود فاصله بگیرد و به جای داشتن پیام با مفاهیم غنی، به واژه‌های سخیف کوچه‌بازاری تنزل پیدا کند.

وی اظهار امیدواری کرد: با رفتن او، این جایگاه تزلزل نیابد و همچون دوران او بدرخشد و در اوج بماند.

حمیدی با یادآوری همکاری استاد بهمنی در جشنواره بین‌المللی شعر فجر خاطرنشان کرد: این استاد در هفتمین جشنواره شعر فجر، معاونت علمی جشنواره را پذیرفت و در زمینه داوری آثار، حضور در جشنواره‌های مرحله استانی و در جذب و جلب شاعران نقش مهمی ایفا کرد. حضور او، داوران بزرگ حوزه ادبیات و نوع برگزاری آن دوره باعث شد یکی از بهترین دوران جشنواره در سال ۱۳۹۲ رقم بخورد.

به گزارش ایرنا، محمدعلی بهمنی متولد سال ۱۳۲۱ در دزفول بود و شامگاه نهم شهریور در پی عارضه مغزی در ۸۲ سالگی از دنیا رفت.

«باغ لال»، «در بی‌وزنی»، «گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود»، «این خانه واژه‌های نسوزی دارد»، «شاعر شنیدنی است»، «چتر برای چه، خیال که خیس نمی‌شود» و «من زنده‌ام هنوز و غزل فکر می‌کنم» از دفترهای شعر او هستند.

آیین بدرقه‌ این شاعر فقید یکشنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۳ از مقابل تالار وحدت (پهنه‌ رودکی) و آیین تشییع و بزرگداشت سیزدهم شهریور در محل فرهنگسرای آوینی بندرعباس برگزار و در ضلع جنوبی تالار آوینی خاکسپاری شد.

غزلی به مناسبت شهادت امام رضا(ع)

شاعر معاصر و دبیر پیشین جشنواره بین‌المللی شعر فجر همچنین جدیدترین غزل خود به مناسبت سالروز شهادت علی بن موسی‌الرضا (ع) را به قرار زیر برای انتشار در اختیار خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) سمنان گذاشت:

سوی خراسان آمدم، پابوس سلطان آمدم
این راه را با پای دل، با عشق و ایمان آمدم

هرکس به طوس آید یقین دارد تمنایی به جان
من دردمند دیدنت، با شوق درمان‌ آمدم

هستند شاهان زمین با شهریاران همنشین
اما به نزد شاه دین من با گدایان آمدم
آمدم

گمگشته‌ی کویت منم، دیوانه‌ی رویت منم
تا یوسفم را در بغل گیرم ز کنعان آمدم

من شمع لرزانت رضا، پابوس دربانت رضا
جانم به قربانت رضا، ای شاه خوبان آمدم

جان من و جانان من، شاه من و سلطان من
عهد من و پیمان من، مست و غزلخوان آمدم

با عشق تو راهی شدم آنسان که می‌خواهی شدم
ای ضامن آهو ببین، سویت خرامان آمدم

چون راهی دریا شدم در خویشتن پیدا شدم
از لطف پیدا کن مرا، چون ذرهْ پنهان آمدم

ای آفتاب هشتمین، ماه غریبان در زمین
آغاز خواهم شد ز تو، وقتی به پایان آمدم

بی اختیار از عشق تو، از شوق می‌خوانم چنین:
سوی خراسان آمدم، پابوس سلطان آمدم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha