تو اما در خانه خودت «فلسطین» هنوز طعم کودکی را نچشیده ای که زیر رگبار بمب و گلوله پرپر می شوی و ناگهان طنین خنده هایت در گوش زمان گم می شود.
تو که زیباترینی و سرشار از شوق کودکانه چه دهشتناک در میان باران دشنه های اهریمن رد زخم و خون بر چهره و تنت می نشیند و چه غریبانه در کوچه پس کوچه های سرزمینت تنها مانده ای.
مرا ببخش؛ اما می شود برایت مرد وقتی مادرت دیگر چشم براهت نیست و جانی برایش نمانده که مادری کند.
دریغا! که برای وسعت معصومانه چشم هایت می توان به اندازه تاریخ گریست وقتی خیره به آوار اتاقک خود مبهوت شده ای و قلب کوچکت برای عروسک های زیر خاک مانده به درد آمده است.
آه و فغان از این همه انباشت وحشیگری که تو را در دنیای کوچکت ناگزیر به تحمل دردهای بزرگ و جانکاه کرده؛ آنگاه که به هر سو می نگری چیزی جز آتش و دود نمی بینی.
چگونه می توان در هجوم سیاهچاله های زندگی برای ساعتی حال خوش آرزوی دوران کودکی داشت اما برای کودکی های نزیسته تو داغدار نشد؟
کودکی هایت کو؟ آن همه شور و شوق و شیطنت و خنده و شیرین زبانی ها را کدامین درنده خویی به یغما برد؟
گناه تو چیست؟ وقتی نه از گلوله و باروت چیزی می دانی و نه از جنگ و انفجار؛ تو که در سر تا پایت ذره ای آزار نمی گنجد، تو که شیرینی، تو که مغناطیس وجودت چیزی جز لطافت نیست؛ راستی تو در میان این همه تیره دلی چه می کنی؟
آه؛ می شود مرد برای کودکی هایی که از تو می ربایند، می شود به زانو در آمد برای کودکان فلسطین، آن گل هایی که نشکفته پژمرده می شوند.
می شود به جنون رسید از ۱۴ صفحه ای که تاکنون نام کودکان کشته شده در غزه را بر آن نگاشته اند، می شود از نام انسان بر خود نهادن شرم داشت.
عزیزکم، کودکی هایت کو؟ فکر کردن به تو بار سنگین و غمناکی روی شانه ام می گذارد، آنقدر که کودکی هایم را با بغض به یاد می آورم و در ندانستن ریشه این همه دریوزگی از پا در می آیم.
گلوی قلم از درد می ترکد؛ آخر چگونه تو را می توان نگاشت؟ چگونه قلم را یارای اینست که بجای وصف توپ بازی ها، عروسک ها و گرگم به هواها از خون و آوار و مرگ بنگارد؟
این آوار انسانیت است که بر سر زمانه فرو ریخته، کاش روزی برسد که کودکی هایت را زندگی کنی و من از خطوط ریز گوشه چشمت بدانم که می خندی و ذوق زیستن داری تا سرمست شوم.
و شب گذشته، زمانی که خنده ها و شادمانی تو را بعد از فرود آمدن سجیل های ایرانی بر سر این نامردمان دیدم، بعد از یکسال اندکی دلم آرام گرفت، تو این خنده ها را از تمام جهان طلب داری...
به گزارش ایرنا، ۹ مهر در تقویم جمهوری اسلامی ایران با مصوبه مجلس، بهعنوان «روز همبستگی و همدردی با کودکان و نوجوانان فلسطینی» نامگذاری شده است.
«محمد الدره» کودک مظلوم و بیدفاع ۱۲ ساله فلسطینی ۹ مهر سال ۱۳۷۹ در حالی که پشت پدرش پناه گرفته بود، از سوی نظامیان صهیونیست هدف گلوله قرار گرفت و شهید شد.
پس از گذشت حدود ۱۲ ماه از جنگ رژیم صهیونیستی علیه ساکنان نوار غزه، این جنگ که با دو هدف اعلام شده نابودی جنبش حماس و بازگرداندن اسیران صهیونیست در هفتم اکتبر۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲) به راه افتاد، تاکنون به اهداف خود نرسیده است.
جنگ جنایتکارانه ارتش رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه دوازدهمین ماه خود را در حالی سپری میکند که رژیم صهیونیستی و جنبش حماس با میانجیگری قطر و مصر و با حضور آمریکا از چند ماه پیش، مذاکرات غیرمستقیم و پر افت و خیزی را برای دستیابی به توافق آغاز کردند اما تاکنون به علت کارشکنی تل آویو به نتیجهای نرسیده است.
براساس آخرین آمار وزارت بهداشت فلسطین، از آغاز عملیات طوفان الاقصی تاکنون ۴۱ هزار و ۴۳۱ شهروند فلسطینی ساکن نوار غزه شهید و ۹۵ هزار و ۸۱۸ نفر دیگر زخمی شدهاند.
از آغاز جنگ تاکنون نزدیک به ۱۶ هزار کودک فلسطینی در حملات ارتش رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
۱۴ صفحه از طوماری که نمایندگان حقوق بشر از اوضاع فلسطین اشغالی و غزه مکتوب کردند و به دفتر حقوق بشر سازمان ملل تحویل دادند، تنها شامل نام کودکان زیر یک سال است که با وحشی گری رژیم صهیونسیتی به شهادت رسیدهاند.
نظر شما