به گزارش ایرنا، مقاومت فلسطین به رهبری جنبش حماس در سپیدهدم هفتم اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲) عملیات غافلگیرکننده منحصربهفردی را با حمله به پایگاه های نظامی و شهرکهای صهیونیستنشین در نزدیکی نوار غزه آغاز کرد و ضمن تصرف این پایگاه ها، دهها صهیونیست را به اسارت گرفت.
پس از آغاز عملیات «طوفان الاقصی» توسط مقاومت فلسطین در هفتم اکتبر، مقامات رژیم صهیونیستی به گمان اینکه میتوانند طی چند روز گروههای مقاومت را نابود و نوار غزه را تصرف کنند، حملات هوایی شدید خود به بخش های مختلف این منطقه را در هفتم روز اکتبر آغاز کردند.
ارتش رژیم صهیونیستی به مدت ۲۰ روز مناطق مختلف نوار غزه را به شکل وحشیانهای بمباران کرد اما جز قتل و کشتار انسانهای بیگناه و زنان و کودکان چیز دیگری عایدش نشد.
اشغالگران که از ناکام ماندن در دستیابی به اهداف خود از طریق حملات هوایی خشمگین بودند، ناگزیر در شامگاه ۲۷ اکتبر ۲۰۲۳، به عنوان بخشی از جنگ علیه مقاومت فلسطین، مرتکب حماقتی دیگر شده و تهاجم گسترده زمینی به داخل نوار غزه را با دو هدف اعلام شده نابود کردن جنبش حماس و سرنگونی حکومت آن در نوار غزه و بازگرداندن اسیران صهیونیست از این منطقه آغاز کردند و همزمان با یورش زمینی، حملات هوایی و توپخانهای را نیز تا به امروز ادامه دادند.
ناکامی در دستیابی به اهداف
امروز درحالی جنگ علیه نوار غزه یکساله شده است که درگیریهای شدید میان نظامیان رژیم اشغالگر و مبارزان مقاومت بویژه جنبش حماس در مناطق مختلف این منطقه همچنان در جریان است.
این جنگ که رژیم صهیونیستی آن را با ۲ هدف متوهمانه اعلام شده نابودی جنبش حماس و بازگرداندن اسیران صهیونیست در نوار غزه در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ به راه انداخت، به اهداف خود نرسیده و اشغالگران را بیش از پیش سردرگم کرده است.
صهیونیستها پیش از اتخاذ تصمیم ورود زمینی به نوار غزه گمان میکردند میتوانند در مدت کوتاهی فرماندهان مقاومت را ترور کرده و در نهایت کار مقاومت در این منطقه را یکسره کنند اما امروز و پس از گذشت یک سال جنگ، گروههای مقاومت همچنان ضربات سنگینی را به ارتش رژیم اشغالگر وارد میکنند و حملات راکتی آنها به اراضی اشغالی و حتی تلآویو نیز ادامه دارد.
ارتش رژیم صهیونیستی که به بهانه آزاد کردن اسرای خود به صورت زمینی به نوار غزه حمله کرد، پس از چند ماه درگیری تنها توانست تعداد محدودی اسیر خود را زنده و خارج از توافق تبادل اسرا آزاد کند و حتی چند اسیر آن نیز در حملات خود این رژیم کشته شدند و این اتفاق موجی از خشم علیه کابینه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی را به همراه داشت.
در همین راستا، رسانههای صهیونیستی با اشاره به روند جنگ علیه نوار غزه و تلفات نظامیان رژیم صهیونیستی اذعان کردند که وعدههای نتانیاهو طی یک سال گذشته درباره کسب پیروزی در جنگ و نابودی حماس، توخالی و عوام فریبانه بوده است.
«مایکل اورن» مورخ و نویسنده صهیونیست به روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارنوت» گفت: هفتم اکتبر همیشه برای همه اسرائیلیها رنج و درد زیادی به همراه خواهد داشت و هیچ دستاورد نظامی، هر چقدر هم که بزرگ باشد، نمیتواند این دردی را که برای همیشه در قلب ما خواهد ماند، کم کند.
او افزود: بر اساس همه برآوردهای حرفهای، متأسفانه ارتش اسرائیل پس از یک سال تمام موفق به احیای آبروی از دست رفته خود نشد.
دستاوردها
عملیات طوفان الاقصی علاوه بر ناکام گذاشتن صهیونیستها در رسیدن اهداف و نقشه های خود، دستاوردهای دیگری نیز به همراه داشت. این عملیات با تمام جزئیات آن یک شاهکار نظامی بزرگ و بیبدیل بود و در تاریخ عملیات انقلابی جاودان خواهد ماند.
در واقع صبر و استقامت و صلابت ملتی مظلوم، اما عزیز و مقتدر، که دهها سال است در اسارت دشمن صهیونیستی در منطقهای محاصره شده و یک زندان روباز زندگی میکنند، در مواجهه با بزرگترین قدرتهای نظامی جهان، دنیا را تغییر داد.
وحدت میدانها
مهمترین دستاورد عملیات طوفان الاقصی را میتوان «وحدت جبههها و میدانها»ی نبرد در برابر رژیم اشغالگر دانست زیرا با آغاز حملات به نوار غزه، وحدت میدانها توسط گروههای محور مقاومت و در حمایت از مقاومت فلسطین در برابر دشمن اسرائیلی فعال شد که با حمایت بی حد و حصر آمریکا و انگلیس درصدد از بین بردن مقاومت بود. این وحدت تاثیرگذاری خود را با مهار تجاوزگری دشمن به نوار غزه و وارد کردن خسارات سنگین به ارتش آن نشان داد.
در جبهه شمال فلسطین اشغالی، مقاومت اسلامی لبنان تلاش کرد تا ارتش رژیم اشغالگر را زمین گیر کرده و از فشار بر مقاومت فلسطین در نوار غزه بکاهد. حزبالله در هدف قرار دادن نظامیان اشغالگر، خودروها و یا پایگاههای نظامی آنها از سلاحهای راهبردی مدرن استفاده کرد و خسارات بیشماری به رژیم صهیونیستی وارد کرده و حجم زیادی از تواناییهای فنی و اطلاعاتی و نظارتی و جاسوسی دشمن را از بین برد. علاوه بر این، عملیاتهای روزانه حزبالله منجر به تخلیه شهرکها در شمال فلسطین اشغالی شد و همین مسئله فشار سیاسی و مردمی بر کابینه نتانیاهو را افزایش داد و به تشدید اختلافات میان اشغالگران انجامید.
حمله حزبالله به سرزمینهای اشغالی
جبهه مقاومت اسلامی عراق نیز با حملات نظامی با موشکهای بالستیک و پهپادها به پایگاههای آمریکایی در سوریه و عراق و هدف قرار دادن اهداف حساس در «ایلات»، «حیفا» و دیگر شهرکهای صهیونیستنشین در سرزمین های اشغالی تاثیرگذاری خود را نشان داد و باعث سردرگمی رژیم صهیوینستی و پرت شدن حواس آن از تمرکز بر جبهه نوار غزه شد و علاوه بر آن، خسارت اقتصادی و نظامی به این رژیم وارد کرد.
اما جبهه یمن، بخش غافلگیرکننده نبرد طوفان الاقصی بود؛ چراکه با قطع شریان حیاتی رژیم صهیونیستی در دریای سرخ و ممانعت از عبور کشتیها به سمت بنادر سرزمین های اشغالی، بیشترین تأثیر را بر رژیم اشغالگر داشت. معادله وضع شده توسط یمن با مشروط کردن لغو محاصره رژیم صهیونیستی دربرابر لغو محاصره نوار غزه، رژیم اشغالگر را مجبور کرد تا به متحدان آمریکایی و انگلیسی خود متوسل شود و از آنها برای رفع محاصره تحمیل شده بر خود کمک بگیرد. آمریکا نیز در پاسخ به این درخواست و نجات رژیم اسرائیل تشکیل یک گروه دریایی تحت رهبری خود را به نام «نگهبان رفاه» اعلام کرد. هدف واقعی این گروه حفاظت از کشتیهای صهیونیستی بود، اما در نتیجه حملات قوی و متمرکز نیروهای مسلح یمن در انجام مأموریتی که برای آن تشکیل شده بود، ناکام ماند و خود نیز متحمل ضربات سنگینی از سوی ارتش یمن شد و در نتیجه، نتوانست از منافع اقتصادی و امنیتی رژیم صهیونیستی حفاظت کند.
تبدیل پرونده فلسطین به مهمترین مسئله جهان
دستاورد دیگر عملیات طوفان الاقصی بازگرداندن مسئله فلسطین به خط مقدم توجهات جهانی و به ویژه در غرب و افشای جنایات رژیم اشغالگر بود.
در همین راستا، عملیات مقاومت فلسطین و تجاوزات وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه منجر به ایجاد بیداری و آگاهی بیشتر در برخی کشورها مانند ژاپن، چین، روسیه، آمریکا و کشورهای اروپایی و به رسمیت شناخته شدن فلسطین توسط برخی کشورها مانند ایرلند، نروژ و اسپانیا و نیز افزایش آگاهی جوانان نسبت به مسئله فلسطین و اعتراض آنها به حکومتهای خود شد.
به عبارت دیگر، نبرد طوفان الاقصی بار دیگر مسئله فلسطین را به عنوان مهمترین مسئله جهان مطرح کرد. بدون تردید اکنون مسئله فلسطین به رمز و نمادی برای همه آزادی خواهان جهان تبدیل شده است و ملت فلسطین و مسئله آنها در سایه طوفان الاقصی توانست به طور بی سابقهای افکار عمومی جهانی را به سوی خود جلب کنند.
تظاهرات آمریکاییها در حمایت از فلسطین
عملیات طوفان الاقصی، کشورهای غربی و منطقه و رژیم صهیونیستی را از این توهم که مسئله فلسطین پایان یافته است، بیرون آورد و بیتردید، این جنگ سبب خواهد شد که کشورهای جهان به دنبال راه حل سیاسی مطلوبی برای حل و فصل عادلانه مسئله فلسطین باشند.
به طور کلی میتوان گفت که ما اکنون با صحنهای کاملاً متفاوت از قبل از نبرد طوفان الاقصی روبرو هستیم؛ چراکه شکست محور «آمریکایی- انگلیسی- اسرائیلی» در به زانو درآوردن مردم آشکار شده است. ارتش شکست ناپذیر رژیم اسرائیل شکست خورده و شهرکنشینان صهیونیست نیز مفهوم امنیت را از دست دادهاند. همچنین امروز شاهد آن هستیم که اصل بازدارندگی آمریکا به دست یمنیها، عراقیها و همه آزادگان منطقه دچار فرسایش شده است.
به عبارت دیگر، میتوان گفت که پسا طوفان الاقصی متفاوت از مرحله قبل آن خواهد بود؛ چراکه این عملیات ساختار کلی منطقه را تغییر داده و پیامدهای ناشی از آن در منطقه و بازتابهای آن برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت و در این مرحله، وحدت جبههها که یکی از مهمترین دستاوردهای نبرد طوفان الاقصی به شمار میرود، با قدرت و وضوح بیسابقهای به نمایش گذاشته شده است.
نظر شما