به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب «انقلابی علیه رژیمهای غذایی» در اصل در سال ۱۹۹۵ چاپ شد. با نگاه به گذشته و آغاز این کتاب، نویسندگان در طول ۲۵ سال تجربه به دست آوردند و آن را در چهار ویراست کامل کردند.
کتاب «انقلابی علیه رژیمهای غذایی»، راه جدیدی برای غذا خوردن نشان میدهد که در نهایت برای ذهن و بدن مخاطب سالم و بیدردسر است. غذا خوردن غریزی فرآیندی است که قید رژیم غذایی را (که فقط میتواند به محرومیت، نافرمانی و افزایش وزن مجدد منجر شود) میزند. این موضوع به معنای بازگشت شما به ریشههایتان و اعتماد به بدن و سیگنالهای آن است. این کتاب نهتنها رابطۀ شما با غذا را تغییر میدهد، بلکه زندگی شما را تغییر میدهد.
این کتاب با عنوان Intuitive Eating: A Revolutionary Anti-Diet Approach در سال ۲۰۲۰ در ۳۹۲ صفحه منتشر شد.
درباره نویسندهها
اولین تریبول متخصص و مشاور تغذیه در نیوپورت بیچ، کالیفرنیا است. او به مدت ۶ سال سخنگوی ملی انجمن رژیم شناسان آمریکا و کارشناس تغذیه برنامه « صبح بخیر آمریکا» بوده است.
الیز رِش مشاور تغذیه در کلینیک خصوصی در بورلی هیلز، کالیفرنیا، با ۴۰ سال تجربه، متخصص اختلالات غذا خوردن، تغذیه غریزی و سلامت با هر اندامی است. او به دلیل فعالیتش در زمینه کمک به افراد برای رهایی از فرهنگ رژیم گرفتن از طریق فرآیند غذا خوردن غریزی در سطح ملی شناختهشده است.
قسمتی از متن کتاب
گرسنگی بدوی
نائومی ولف در کتاب افسانه زیبایی شاره میکند که وحشت روانی گرسنگی شدید است. حتی پس از پایان گرسنگی، وحشت آزاردهندۀ آن باقی میماند. او اشاره میکند که چگونه یتیمان گرسنهای که از کشورهای فقیر به فرزندی پذیرفته شدهاند، حتی پس از سالها زندگی در محیطی امن، اغلب نمیتوانند میل خود را برای کشرفتن و مخفی کردن غذا کنترل کنند. مطالعهای در سال ۲۰۰۰ نشان داد که تعداد خیلی زیادی از بازماندگان اردوگاههای کار اجباری از اختلال پرخوری رنج میبرند.
ناامنی غذایی یا کمبود غذا نوعی آسیب است که اثرات آن در پژوهشهای مربوط به اختلالات غذاخوردن پدیدار میشود. پرخوری عصبی و پرخوری در افراد با سابقه ناامنی غذایی افزایش مییابد.
مورخان به پژوهشهایی را استناد میکنند که، در زمان قحطی یا کمبود مواد غذایی، غذا به دغدغهای اساسی تبدیل و در پی آن منجر به مشکلات اجتماعی میشود: اختلال رفتار اجتماعی، کنارگذاشتن تلاش برای همکاری، و از دست دادن غرور شخصی و احساس پیوند خانوادگی. اگرچه این مشغله ذهنی در مورد غذا در زمان محرومیت غذایی مشاهده شده است اما این تاثیرات، انعکاس رژیم گرفتن در سطح فردی هم است. چند مرتبه زمانی که رژیم داشتید، از نظر اجتماعی منزویتر شدهاید؟ مثلاً دعوت مهمانی را رد کردهاید، چون نمیخواستید با غذا مواجه شوید، یا تا زمانی که رژیم خود را به پایان نرسانده بودید، اصلاً بیرون نرفتهاید؟
گرچه تجربه گرسنگی و دلبستگی به غذا به دلیل رژیم گرفتن ممکن است مانند تجربۀ واقعهای هولناک نباشد، امامیتواند اثری ماندگار از خود برجای بگذارد، بهخصوص اگر در دوران کودکی شروع شده باشد.
پیتر در طول عمر خود چندین مرتبه برای روزهگرفتن تحت نظر پزشک بود و از تجربۀ گرسنگی وحشت زده بود. بریا او، گرسنگی وحشتناک بود و اغلب منجر به غذا خوردن غیرقابل کنترل میشد که خودش ترس او از گرسنگی را تقویت میکرد. بنابراین، پیتر همیشه خود را بین رژیمهای غذایی در وضعیت «غذا خوردن» نگه میداشت و هرگز نمیتوانست واقعاً گرسنگی زیستی تدریجی را تجربه کند. او تنها میدانست که احساس گرسنگی شدید با تمام شدت حرص و ولعش چطوری است. برای جلوگیری از گرسنگی، او دائماً غذا میخورد، اما خوردن مداوم باعث میشد در بدنش احساس ناراحتی داشته باشد. بنابراین، او یک رژیم غذایی یا برنامۀ روزه جدید را شروع میکرد و چرخۀ معیوب ادامه مییافت، گرسنگی ناشی از رژیم گرفتن و به دنبال آن پرخوری. (صفحه ۱۵۸ و ۱۵۹)
کتاب «انقلابی علیه رژیمهای غذایی، غذا خوردن غریزی، برتری سلامت بر لاغری» نوشته اولین تریبول و الیز رِش و ترجمه عطیه حاجیرسولی در ۵۶۰ صفحه، در قطع رقعی، جلد شومیز، کاغذ بالکی، در سال ۱۴۰۳ منتشر شد.
نظر شما