به گزارش ایرنا از تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، یکی از مهمترین ارکان مرکز و یگان زرهی نیروهای مسلح یک کشور، واحد توپخانه آن است. تاریخچه تشکیل واحد توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اوایل جنگ و دفاع مقدس، بحث مهمی بود.
سردار سرتیپ پاسدار، یعقوب زهدی، سومین فرمانده واحد توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بعد از شهیدان حسن طهرانی مقدم و حسن شفیعزاده در دوران دفاع مقدس بود.
وی در کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «توپخانه سپاه پاسداران»، درباره روند شکلگیری این واحد با حداقل امکانات آورده که به مناسبت سالروز تشکیل مرکز زرهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتشر میشود:
فعالیتهای پراکنده توپخانهای سپاه
راهاندازی واحد توپخانه سپاه، از عملیاتهای بزرگ طریقالقدس و فتحالمبین شروعشده بود. بعضی از یگانها در غرب و جنوب کشور، توپهایی را به دست آورده و آنها را عملیاتی کرده بودند. حتی تعدادی از توپهایی که در عملیات فتحالمبین از عراق غنیمت گرفته شد، در همان عملیات، عملیاتی شده و به شکل آتشبار به کار گرفته شدند. همچنین، بچههای آبادان توپهایی داشتند که از زمان عملیات ثامنالائمه (ع) گرفته بودند.
آنها در آبادان، در یک مدرسه آموزش میدادند و تمرین میکردند. برادران سپاه خرمشهر به فرماندهی حسن سواریان، آتش باری داشتند که آن را در قسمت شرقی خرمشهر، مستقر و عملیاتی کرده بودند.
در آن قسمت از خرمشهر که دشمن آن را اشغال نکرده بود، بچهها خطی داشتند و در نخلستانهای آنجا، توپ مستقر کرده بودند. من آن توپها را دیده بودم.
در جبهه غرب و در سر پل ذهاب هم بچهها با هماهنگی ارتش، از یگانهای توپخانه ارتش استفاده میکردند. آتش باری را از ارتش تحویل گرفته و نیروهایشان را مستقر کرده بودند. ارتش فقط یک نماینده داشت که توپها تحویل او بود و بقیه کارها را بچههای سپاه انجام میدادند. بچههای سپاه در آنجا دیدبانی داشتند و آتشبار راه انداخته بودند.
سازماندهی واحد (مرکزیت) توپخانه سپاه
ما وقتی میگوییم تشکیل توپخانه، منظورمان تشکیل مرکزیت توپخانه است که تحت عنوان مرکز توپخانه و بعداً هم فرماندهی توپخانه نامیده شد والا اینکه توپخانه به معنای قبضهها یا آتشبارهایی برای شلیک باشد، از اواسط سال ۱۳۶۰، یعنی از عملیاتهای ثامنالائمه و طریقالقدس، علیالخصوص عملیات فتحالمبین شکلگرفته بود.
چند ماه پیش از عملیات بیتالمقدس، توپخانههایی در سپاه راهاندازی شده و تیراندازی میکردند، ولی ما میخواستیم مرکز توپخانه را راهاندازی کنیم که بتواند کل توپخانه سپاه را از نظر تخصصی و عملیاتی هدایت کند.
همه توپهایی که از دشمن غنیمت گرفته شد، هنوز عملیاتی نشده بود. بخشی از آنها عملیاتی شده بود و بخشی از آنها اصلاً دست ارتش افتاده بود. تعدادی هم در دست یگانهای سپاه بود که آنها را مخفی کرده بودند، اصلاً جای آنها مشخص نبود.
وضعیت توپخانه تا آن موقع این شکلی بود. کمکم همه توپها باید عملیاتی میشدند؛ مثلاً برای عملیات رمضان، بخش زیادی از توپها سازماندهی شد.
بههرحال، تشکیل مرکز توپخانه سپاه، یک مرکز تخصصی، اداری، پشتیبانی و عملیاتی بود که ابعاد مختلفی داشت و میخواست کل توپخانه سپاه را سازماندهی و پشتیبانی و در عملیاتها هدایت کند.
بخشی از توپها در لشکرها و بخشی هم مستقل بودند که باید سازماندهی میشدند و واحدهای مستقل تشکیل میدادیم.ما با حسن شفیعزاده و حسن طهرانی مقدم و محمد آقایی و حسین زاهدی جلساتی داشتیم و در مورد اینکه سازمان و ساختار و ستاد مرکز توپخانه چگونه باید باشد، صحبت میکردیم.
وقتی در مدرسه پوپک جمع شدیم، در آنجا نشستیم و بحث کردیم که ساختار مرکز توپخانه را چطور طرحریزی کنیم، چه واحدهایی داشته باشد، چهکارهایی انجام بدهد و چطوری نیرو جذب کنیم و از این حرفها.
نقش مؤثر شفیعزاده و طهرانی مقدم در راهاندازی توپخانه سپاه
هر فردی ویژگیها و قابلیتهای خود را دارد. طهرانی مقدم اصلاً حوصله پیگیری و دنبال کردن کاری را نداشت. معمولاً کارهای ریز و خستهکننده را که نیاز به پشتکار و صبر و تحمل داشتند، طهرانی مقدم پیگیری نمیکرد. در مورد انجام کارها عجله داشت، ولی شفیعزاده، آدم با حوصلهای بود، پشتکار داشت و صبر میکرد.
تقریباً میشود گفت شفیعزاده در بعد سازماندهی و مدیریت و دنبال کردن کارهای اداری و پشتیبانی با حوصله تر از طهرانی مقدم بود. طهرانی مقدم بیشتر کارش رهبری کردن بود تا ماندن و مدیریت کردن؛ لذا کارهای سازماندهی و اداره کردن را به شفیعزاده محول کرده بود و بیشتر ایده پردازیها را دنبال میکرد.
طهرانی مقدم دنبال بحثهایی بود که توپخانه به کدام سمت برود و چهکار بکند.
نظر شما