حریفی که از وی نیازرد کس/ بسی آزمودم، کتاب است و بس
یک کتاب تا چه میزان میتواند در جهتدهی فکری شخص تاثیرگذار باشد و آیا هر کتابی به یکبار خواندن میارزد ؟
گفتهاند جامعه وقتی فرزانگی و سعادت مییابد که مطالعه، کار روزانهاش باشد و به نظر ابوالفضل بیهقی تاریخنگار نامی عصر غزنویان و مولف اثر تاریخی مشهور، که تالیفی نادر و به راستی پربهاست، «بهترین سخنگویان و یاران، کتاب است و با آن میتوان به دانش و نیکیها دست یافت». از دید هانس گئورگ گادامر (فیلسوف برجستهٔ آلمانی): «هر فهمی تأویل است و هر تأویلی در چارچوب زبان شکل میگیرد و درواقع زبان واسطهای برای رسیدن به فهم و معنای متن است». پس بنابر باور او، بین فهم و زبان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، اما باید بر متن تکیه نمود و به مفهوم متن جدا از ریشه آن توجه کرد.
خواندن نیز کنشی اجتماعی است و بخش عمدهای از جامعهشناسی خواندن در پاسخ به این سوالات است که چه کسی میخواند؛ چگونه میخواند و چگونه خواندن در جهتدهی فکری شخص میتواند تاثیرگذار باشد؟ بنابراین، کنش خواندن از نگاه جامعهشناختی نه تنها عوامل اجتماعی و زمینهای است که خواندن را تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه خواندن را به عنوان شکل خاصی از تعامل اجتماعی به صورت جامعتری تحلیل میکند، از اینرو بررسی خواندن در بافت نظریات جامعهشناسی در شناخت و برنامهریزی و ترویج فرهنگ خواندن بسیار مؤثر است.
اما با توجه به اهمیت کتاب و مطالعه، به راستی چه کتابی را باید خواند؟ آیا هر کتابی به یک بار خواندن میارزد؟!
این سوالی است که غالبا در محافل علمی و عمومی بارها مطرح شده و پاسخها بدان همسو نیست: گروهی به استناد سخن بیهقی چنان که در اثر سترگ و ماندگار خود نوشته است:«هیچ چیز نیست که به خواندن نیرزد»، بر این باورند چون هر کتابی پیامی دارد، پس برای خواننده مفید است، اما برخی معتقدند که با توجه به تنوع اطلاعات و موضوعات و وجود کتابهای بسیار، هر فردی بر میباید بر حسب علاقهمندی و وقت محدود و اندک خود کتابی خاص را برگزیند. حال در این بین، ممکن است کتابهایی در حوزه تخصص و علاقهمندی شخص قرار گیرد، ولی به لحاظ شاخص ارزشمندی و کیفیت فاقد ارزش خواندن باشد، بنابر این خواننده از کتابهای نویسندگانی بهره میبرد که هدف آنان از نگارش، بیان ایده و تفکر و موضوعات علمی است، نه نویسندگان عامهپسندی که غالباً موضوعات تکراری را برمیگزینند.
در نتیجه، اگر هدف از خواندن یک کتاب صرف گذران وقت و سرگرمی است، خواندن آن تغییری در دیدگاه خواننده ایجاد نخواهد کرد، اما اگر هدف آموختن باشد، کتابهایی که دارای شاخص ارزشمندی، محتوای غنی، متمرکز، منسجم، منطقی، ساختار یافته و مهم است، نه تنها به یک بار خواندن بلکه به چندین بار خواندن هم میارزد. مطالعه روشمند با یک نظم منطقی و انسجام موضوعی میتواند در افزایش آگاهی خواننده موثر واقع شود زیرا کمکم خواننده بهصورت عمیقتری درباره موضوعات مختلف آگاهی کسب میکند. از سوی دیگر، کتاب خواندن برای تغییرات فرهنگی و اجتماعی کارکردهای زیر را نیز دارا است:
ـ انتقال فرهنگ: از طریق کتابها، نسلها میتوانند ارزشها، هنجارها و اطلاعات فرهنگی را به نسل بعدی منتقل کنند.
ـ تقویت هویت جمعی: کتابها میتوانند احساس تعلق به گروهها و جوامع مختلف را تقویت نمایند.
ـ افزایش دانش و آگاهی: کتابها منبع غنی برای افزایش دانش در موضوعات مختلف هستند که به افزایش آگاهی جامعه کمک میکند.
ـ ارتقاء همدلی: خواندن داستانها و تجربههای دیگران میتواند به افزایش همدلی و درک متقابل افراد کمک کند.
نظر شما