رنگ باختن یک سوژه سیاه روی پرده نقره‌ای

تهران- ایرنا- سینمای داستانی و مستند ما از طیفی از مسائل و واقعیت‌های جامعه مانند خشونت علیه زنان دور شده یا به میزان کافی به سوژه‌هایی از این دست پرداخته نمی‌شود؛ گزاره‌ای که برخی سینماگران آن را تایید کرده و به بیان دلایل آن پرداخته‌اند.

با گذشت سال‌های نخست پس از انقلاب اسلامی، مسائل حوزه زنان هم به تدریج مورد توجه سینماگران و فیلمسازان ایرانی قرار گرفت. با این حال و با توجه به درگیری کشور با مساله جنگ، طی سال‌های دفاع مقدس، «مادیان» ساخته علی ژکان از معدود فیلم‌های مختص حوزه زنان بود که ازدواج اجباری را به چالش می‌کشید و به شکل جدی درباره معضلات زنان صحبت می‌کرد.

اواخر دهه هفتاد با تغییر شرایط اجتماعی و روی کار آمدن دولت اصلاحات، سینما همراه با تغییرات اجتماعی، فضای بازتری پیدا کرد و تعداد نسبتا زیادی فیلم با موضوعات مرتبط با زنان ساخته شد

اگر چه در برخی از فیلم‌های سینمایی تولید شده در دهه هفتاد سکانس‌هایی از خشونت علیه زنان دیده می‌شد اما تا اواخر دهه هفتاد مساله زنان به عنوان دغدغه‌ اصلی بسیاری از فیلمسازان و سینماگران برای ساخت فیلم‌هایی با این مضامین قرار نگرفت. اواخر دهه هفتاد با تغییر شرایط اجتماعی و روی کار آمدن دولت اصلاحات، سینما همراه با تغییرات اجتماعی، فضای بازتری پیدا کرد و تعداد نسبتا زیادی فیلم با موضوعات مرتبط با زنان ساخته شد که سوژه‌های مرتبط با خشونت علیه زنان سهم قابل توجهی در این آثار داشت.

«زندان زنان» به کارگردانی منیژه حکمت روایت زنانی بود که با جرایم مختلف در انتظار حکم خود بودند. «دو زن» به کارگردانی تهمینه میلانی قصه دو دوست به نام رویا و فرشته بود که مشکلات زن امروزی ایران را در محیطی سنتی را به تصویر می‌کشید. «قرمز» که فریدون جیرانی آن را کارگردانی کرد، راوی داستان زنی بود که در زندگی با مردی شکاک مورد خشونت و ضرب و شتم مکرر به دست او قرار می‌گرفت. این فیلم‌ها بخشی از تولیدات مهم سال‌های آخر دهه هفتاد است که هر کدام با سوژه‌هایی ملتهب، تصویر زنان را به تصویر کشیدند.

در سال‌های منتهی به اواخر دهه هشتاد، بازار ساخت فیلم‌های اجتماعی با موضوع زنان باز هم داغ شد و هر فیلمی با هر اندازه از لطافت یا خشونت، اشاره‌ای به تبعیض‌ها علیه زنان داشت. «من ترانه ۱۵ سال دارم» و «زندگی با چشمان بسته» به کارگردانی رسول صدرعاملی، «هیچ» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی و «سعادت‌آباد» ساخته مازیار میری از فیلم‌های تولید شده در دهه هشتاد محسوب می‌شوند که هرکدام از زاویه‌ای متفاوت به این موضوع پرداختند.

رنگ باختن یک سوژه سیاه از روی پرده نقره‌ای

با آغاز دهه نود، روند فیلمسازی با سوژه‌های مرتبط با مسائل و مشکلات زنان ادامه پیدا کرد. در فیلم‌های متعددی که در این دهه ساخته شد، خیانت، آزار و اذیت زنان به شکل‌های مختلف، کتک زدن حتی در اندازه یک سیلی، بی‌احترامی و کم ارزش دانستن زنان و... دیده می‌شد. «من مادر هستم» اثر فریدون جیرانی، «هیس دخترها فریاد نمی‌زنند» از پوران درخشنده، «لانتوری» ساخته‌ رضا درمیشیان و «ملی و راه‌های نرفته‌اش» ساخته‌ تهمینه میلانی از برجسته‌ترین فیلم‌های ساخته شده در این دهه با مضمون خشونت علیه زنان بود. در این میان، «خانه پدری» فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی کیانوش عیاری که پس از سال‌ها کش و قوس و اصلاح در زمستان سال ۱۳۹۳ اکران و بلافاصله از پرده پایین کشیده شد، از جنجالی‌ترین آثار در زمینه خشونت علیه زنان بود.

اگر چه در سال‌های اخیر در برخی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی به موضوع خشونت علیه زنان اشاراتی شده اما به نظر می‌رسد تعداد تولیدات سینمایی و مستند در این زمینه کاهش چشمگیری داشته است

با شروع دهه جدید و با گذشت سه سال از سده و دهه نو، از معدود فیلم‌های سینمایی ساخته شده با موضوع خشونت علیه زنان «علفزار» به کارگردانی کاظم دانشی بود که ماجرای تلخ خمینی‌شهر را روایت می‌کرد. اگر چه در سال‌های اخیر در برخی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی به موضوع خشونت علیه زنان اشاراتی شده اما به نظر می‌رسد تعداد تولیدات سینمایی و مستند در این زمینه کاهش چشمگیری داشته است؛ به ویژه در روزهایی که شاید به دلیل گسترش شبکه‌های اجتماعی خبر زن‌کشی، دخترکشی و خشونت علیه زنان به طور مکرر در صدر اخبار اجتماعی و حوادث قرار می‌گیرد.

برای ساخت فیلم درباره مسائل زنان یک جای کار می‌لنگد!

پوران درخشنده یکی از کارگردان‌هایی که همواره دغدغه مسائل و مشکلات زنان را داشته و آن را در فیلم‌هایش نیز به تصویر کشیده است، در رابطه با پرداختن به موضوع خشونت علیه زنان در سینمای ایران به پژوهشگر ایرنا می‌گوید: بدیهی‌ است که باید در موضوعات و مسائل زنان کار شود. من عمیقا به اتفاقی که برای همکار شما خانم قدیری افتاد فکر می‌کنم. درباره همه مضامین و موضوعات اجتماعی باید کار شود و مسائل مربوط به زنان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. ساخت فیلم با این مضامین نوعی فرهنگ‌سازی برای جامعه است اما نیازمند این است که دغدغه ساخت چنین فیلم‌هایی در بین متولیان امر وجود داشته باشد.

این کارگردان می‌افزاید: با توجه به اتفاقات این روزها و قتل و خشونت علیه زنان که در سال‌های اخیر افزایش پیدا کرده و خبر آن بارها به گوش می‌رسد، من به صورت جدی به ساخت فیلمی با این مضمون فکر می‌کنم. چون فکر می‌کنم این اتفاقات زیاد شده و به یک وضعیت هولناک تبدیل شده است. مساله قتل و خشونت علیه زنان مساله‌ای جدی است و به صورت جدی هم از بعد اجتماعی و هم بعد روانشناختی باید به آن پرداخته شود و نمی‌توان صورت مساله را پاک کرد.

رنگ باختن یک سوژه سیاه از روی پرده نقره‌ای
پوران درخشنده کارگردان

به گفته درخشنده، ساخت فیلم‌هایی با این مضامین رسالت ما است و هم باید ساخته شود و هم باید حمایت شود. در واقع متولیان امر فرهنگ خودشان باید از فیلمساز درخواست کنند که این فیلم‌ها را بسازند. وقتی این اتفاق نمی‌افتد و توجهی برای ساخت این فیلم‌ها نمی‌شود مشخص می‌شود که به اصطلاح یک جای کار می‌لنگد.

درخشنده: با توجه به اتفاقات این روزها و قتل و خشونت علیه زنان که به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر افزایش پیدا کرده و خبر آن بارها به گوش می‌رسد، من به صورت جدی به ساخت فیلمی با این مضمون فکر می‌کنم

درخشنده همچنین با اشاره به چالش‌ها و مشکلات بر سر راه ساخت فیلم‌هایی با این مضمون بیان می‌دارد: مشکلات در مسیر ساخت این فیلم‌ها زیاد است. یکی از این مشکلات پروانه‌ ساخت است که به سختی گرفته می‌شود. خود من پروانه ساخت داشتم اما تمدید نشد. بودجه برای ساخت فیلم هم یکی دیگر از مشکلات برای ساخت فیلم است.

چرا درباره مسائل زنان مستند ساخته نمی‌شود؟

«حدیث جان‌بزرگی» نویسنده و مستندساز درباره جای خالی تولیدات مستند با موضوع خشونت علیه زنان در سینمای ایران در گفت‌وگو با پژوهشگر ایرنا بیان می‌دارد: واقعیت این است که در سینمای مستند حتی اگر هزینه تولید شخصی و توسط بخش خصوصی تامین شود اما پخش نیازمند حمایت سازمان‌ها و نهادهای رسمی کشور است و این نهادها مسائل و موضوعاتی را که دغدغه مجموعه خودشان است، در اولویت قرار می‌دهند. هزینه ساخت فیلم مستند بالا است و در سال‌های اخیر هم افزایش پیدا کرده است، بنابراین به ناچار برای تامین این هزینه‌ها باید به سراغ سازمان‌ها و نهادهایی مانند صداوسیما و یا نهادهایی رفت که از تولید مستند حمایت می‌کنند. از آنجایی که نگاه این سازمان‌ها در ۹۰ درصد مواقع به خصوص در موضوعات مربوط به زنان، همسو با نگاه مستندساز نیست، حمایتی از ساخت چنین مستندهایی وجود ندارد. به نظر می‌رسد سازمان‌ها تمایل دارند تا به موضوعاتی بپردازند که کمتر به سوی بغرنج نشان دادن یک مساله اجتماعی و قربانی بودن زن برود.

رنگ باختن یک سوژه سیاه از روی پرده نقره‌ای
حدیث جان‌بزرگی مستندساز

به گفته جان‌بزرگی، اگر قرار باشد مستند در جامعه خودمان دیده شود اولین بستر برای پخش آن تلویزیون است که با خط قرمزها و محدودیت‌های بسیاری به ویژه در موضوعات مربوط به زنان و خانواده همراه است. به طور کل ترجیح این است که به مسائل چالش‌برانگیز ورود نکنند. این مساله در جشنواره‌های داخلی هم تا حدی وجود دارد. همچنین، پرداختن به موضوعات زنان برای سرمایه‌گذار سودآوری چندانی ندارد مگر اینکه کاری به اصطلاح دلی باشد و با سود کمتر در بستر پلتفرم‌های نمایش خانگی نمایش داده شود. بنابراین نه تبلیغاتی برای ساخت چنین مستندهایی صورت می‌گیرد و نه حمایتی از ساخت آن می‌شود.

نگاه‌هایی که در سینمای داستانی و مستند باید دگرگون شود

جان‌بزرگی مستندساز: سازمان‌های فعال در حوزه سینما تمایل دارند به موضوعاتی بپردازند که کمتر به سوی بغرنج نشان دادن یک مساله اجتماعی و قربانی بودن زن برود

این مستندساز در ادامه به موضوع حذف و سانسور مستندها با سوژه مسائل زنان از سوی نهادهای پخش‌کننده اشاره کرده و می‌گوید: علاوه بر مشکلاتی که به آن اشاره شد، بیشترین مشکل در پخش مستند وجود دارد. در چنین مستندهایی معمولا نهاد پخش‌کننده بنابر ترجیحات خود از مستندساز درخواست حذف قسمت‌هایی از فیلم را می‌کند. به محض اینکه مستندساز به مسائل حساس اجتماعی به خصوص در حوزه زنان ورود می‌کند، نگاه‌ها سخت‌گیرانه و محدودکننده می‌شود. این محدودیت‌ها باعث می‌شود تا دست مستندساز برای ساخت فیلم‌هایی با این مضامین بسته شود و جریانی در رابطه با معضلات اجتماعی به راه نیافتد. بنابراین مستندساز ترجیح می‌دهد تا کارهایی با دردسر و چالش کمتر بسازد.

وی می‌افزاید: فضای مستند با سینمای داستانی تفاوت‌هایی دارد اما تولیدات سینمایی که با این موضوعات ساخته شوند هم چارچوب‌ها و محدودیت‌هایی دارند. به همین دلیل شاهد این هستیم فیلم‌هایی که ساخته می‌شوند به موضوعات ساده و روزمره و کمدی می‌پردازد. مستند برخلاف سینمای داستانی که جنبه سرگرمی را هم دارد، بُعد آگاهی‌بخشی دارد. به دلیل وجود این محدودیت‌ها و سانسورها ما مستندسازها مدام این نگرانی را داریم که تا چه اندازه می‌توانیم در موضوعات مورد نظر ورود کنیم و واقعیت‌ها را نشان دهیم که گرفتار تیغ سانسور نشویم.

وی در رابطه با امکان تغییر روندها در سینمای مستند با توجه به مسائل روز جامعه بیان می‌دارد: من مطمئن نیستم این تغییر رویه اتفاق بیافتد. در سال‌های اخیر اخبار زیادی از این دست به گوش رسیده و منتشر شده است اما در عمل جریانی برای ساخت یا تسهیل مسیر مستندسازی با این موضوعات از سوی مسئولان و مدیران فرهنگی شکل نگرفت. نگاه مدیران فرهنگی باید تغییر کند و به واقعیت نزدیک‌تر شود. این نوع نگاه گاهی به دور از واقعیت و فانتزی‌ است. مدیران علاقه ندارند در بعضی از حوزه‌ها ورود کنند به خصوص در موضوعاتی مانند زنانی که قربانی آسیب‌های اجتماعی و خشونت خانگی قرار می‌گیرند. اولویت بر نشان دادن زن الگو و موفق است. این نوع پرداخت به موضوعات زنان خیلی خوب است اما موضوعاتی مانند آسیب‌های اجتماعی را نمی‌توان و نباید نادیده گرفت.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha