طبق گزارش وزارت بهداشت لبنان، این جنگ به شهادت سه هزار و ۸۲۳ نفر و مجروح شدن ۱۵هزار و ۸۵۹ نفر از شهروندان لبنانی منجر شده است.
بانک جهانی هم در گزارش خود میزان خسارات ناشی از ویرانی های این جنگ برای لبنان را دست کم هشت و نیم میلیارد دلار برآورد کرده و اعلام کرده است که بازسازی ویرانی های لبنان زمان میبرد و هنوز مشخص نیست که بودجه آن چگونه و از کجا باید تامین شود.
تحقق آتش بس میان لبنان و اسرائیل، اگرچه بعد از یک دوره جنگ تمام عیار و کاملا ویرانگر و مرگبار رخ داد، چندان هم دور از انتظار نبود و اگرچه قرارداد آتش بس می توانست زودتر از این ها امضا شود، اما بنا به دلایل قوی از جمله تحلیل رفتن توان ماشین جنگی اسرائیل و فرسایش قدرت نظامی این رژیم درصورت طولانی تر شدن جنگ در برابر گروه مقاومت قدرتمندی مثل حزب الله لبنان، منافع برخی کشورها از جمله فرانسه در لبنان، فشار بی امان جامعه بین المللی و کشورهای منطقه و تلاش های دیپلماتیک فشرده و مستمر از جمله تلاش های جمهوری اسلامی ایران و رایزنی های موثر و مستمر با کشورهای منطقه و نهادهای منطقه ای و بین المللی، آتش بس میان اسرائیل و لبنان قابل انتظار بود.
اکنون با اجرا شدن آتش بس میان اسرائیل و لبنان، این سوال مطرح است که سرنوشت جنگ غزه چه خواهد شد؟
اسماعیل بقائی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با استقبال از خبر توقف تجاوز رژیم صهیونیستی علیه لبنان، بر حمایت قاطع جمهوری اسلامی ایران از دولت، ملت و مقاومت لبنان تاکید کرد. بقایی همچنین مسئولیت جامعه جهانی برای محافظت از صلح و ثبات در منطقه غرب آسیا و اعمال فشار موثر بر رژیم متجاوز صهیونیستی برای توقف جنگ علیه غزه را مورد تاکید قرار داد.
امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه هم در واکنش به توافق آتشبس میان لبنان و رژیم اسرائیل، در اظهاراتی خوش بینانه تاکید کرد که این آتش بس باید راه را برای پایان دادن به جنگ در نوار غزه نیز باز کند.
آنالنا بائربوک وزیر امور خارجه آلمان هم در واکنشی مشابه، توافق آتشبس میان لبنان و اسرائیل را «بارقه امیدی برای کل منطقه» خاورمیانه خواند.
اگرچه فشارهای بین المللی بر اسرائیل از جمله حکم بازداشت صادره از سوی دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) برای دو مقام ارشد اسرائیلی به نامهای بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل و یوآو گالانت وزیر جنگ سابق این رژیم با هدف خاتمه دادن به جنایات جنگی در غزه نیز ادامه دارد، اما شواهد و قرائن گویای آن است که دست کم در آینده نزدیک و روزهای آتی، نمی توان به تحقق آتش بس در جنگ غزه خوش بین بود.
یکی از دلایل عمده که باعث شده آتش بس در غزه دست کم در آینده نزدیک قابل تصور و دست یافتنی نباشد، فارغ شدن اسرائیل از جنگی سخت و نفس گیر در برابر لبنان و گروه مقاومت حزب الله است. نیروهای رژیم صهیونیستی بعد از متوقف شدن جنگ مقابل لبنان و حزب الله، حتی با تمرکز و قوای بیشتر از گذشته ممکن است به جنایات و نسل کشی مردم غزه ادامه دهند.
همچنین سکوت مجامع بین المللی، بی عملی و فریادهای بی ریشه و بیهوده برخی اعراب در مخالفت نمایشی با کشتار اسرائیلی ها علیه مردم غزه، استانداردهای دوگانه آمریکا در قبال جنگ غزه که از یک سو از آتش بس سخن می گوید و از دیگر سو، بارها با استفاده ابزاری از حق وتو، مانع از تصویب پیش نویس قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل برای تحقق آتش بس در غزه شده است و نیز حمایت های آشکار دولت های غربی از رژیم صهیونیستی و بی تفاوتی آنها به خواسته مردم شان برای متوقف کردن ماشین جنگ و کشتار اسرائیل در غزه، همه و همه از دلایل و نشانه هایی است که از احتمال ادامه دار بودن جنگ غزه یا دست کم در دسترس نبود قرارداد آتش بس در آینده نزدیک حکایت دارد.
برخی تحلیل گران معتقدند که یکی از دلایل تن دادن اسرائیل به توافق آتش بس با لبنان، علاوه بر نداشتن توان کافی برای جنگیدن در بیش از یک جبهه، هدیه و خوش خدمتی این رژیم به دولت بعدی آمریکا به ریاست دونالد ترامپ با هدف جلب حمایت های حداکثری کاخ سفید در دوره دولت جدید ایالات متحده است. دونالد ترامپ در وعده های انتخاباتی خود مدعی شده بود که درصورت پیروزی در انتخابات، جنگ ها را به سرعت پایان خواهد داد و حالا هم اجرا شدن قرارداد آتش بس میان اسرائیل و لبنان، می تواند هدیه ارزشمندی از سوی تل آویو به ترامپ باشد برای اینکه به او در تحقق زودهنگام بخشی از وعده هایش کمک کند و برای او وجهه بین المللی کسب کند.
در مجموع، اگرچه اجرایی شدن قرارداد آتش بس میان لبنان و اسرائیل به شرط پایبند بودن تل آویو به این قرارداد، گامی مثبت در راستای کاهش تنش ها در خاورمیانه به شمار می رود و مورد استقبال کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران نیز قرار گرفته است، اما مادامی که جنگ و کشتار بی سابقه مردم بی دفاع غزه و تجاوزگری های اسرائیل به خاک سوریه، لبنان و اقدامات ضدایرانی این رژیم ادامه داشته باشد، نمی توان انتظار بازگشت آرامش به خاورمیانه را داشت.
همچنین، به رغم تاکید فراوان از سوی سازمان ملل و اظهار امیدواری این سازمان برای پایدار مانده توافق آتش بس میان لبنان و اسرائیل و نیز با وجود ادعاهای جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا و آموس هوکشتاین فرستاده ویژه آمریکا به لبنان مبنی بر اینکه هدف آتشبس میان اسرائیل و حزبالله «پایان دائمی خصومتهاست»، اما با توجه به رفتارهای مکرر تل آویو در تجربیات گذشته مبنی بر بی اعتنایی به توافق ها، باید دید که این توافق که فعلا تنها چند ساعت از شروع اجرای آن سپری شده، چقدر دوام خواهد آورد. این سوالی است که پاسخ آن شاید نه در ۶۰ روز آینده (زمانی که برای روند اجرای کامل توافق اتش بس تعریف شده است)، بلکه در ماه ها و شاید هم سال ها بعد مشخص خواهد شد.
از آنجا که هرگونه تجازوگری اسرائیل علیه ایران به ویژه از زمان تشدید تنش ها در منطقه، با پاسخ سخت جمهوری اسلامی مواجه بوده، لذا طبق اعلام مقامات عالی دولتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران، حق پاسخ به اقدام اسرائیل در حمله به برخی مواضع نظامی ایران در ماه گذشته که موجب شهادت چهار نفر از نیروهای ارتش شد، برای جمهوری اسلامی محفوظ است و در حدی "فراتر از تصور و در زمان مناسب" عملی خواهد شد.
ادامه و استمرار این روند تنش زا که از اقدامات غیرقانونی و تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی سرچشمه می گیرد و با سکوت و رفتارهای دوگانه دولت های حامی اسرائیل هم تقویت می شود، موجب دور از دسترس شدن صلح و آرامش در خاورمیانه شده است.
آنچه در مورد توان و قابلیت های نظامی و اقتصادی رژیم اسرائیل عیان است، این رژیم تمام این توان و قابلیت ها را مرهون حمایت های گسترده و آشکار سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا است و مادامی که واشنگتن دست از حمایت از اسرائیل برندارد، در ردیف متهم اصلی ناآرامی، تنش، بحران و کشتار در خاورمیانه قرار خواهد داشت.
نظر شما