۲۶ آذر ۱۴۰۳، ۱۱:۱۶
کد خبرنگار: 821
کد خبر: 85691247
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

پروندهٔ خبری

واکاوی علل خرسندی و نگرانی اتحادیه اروپا از دوران جدید سوریه

۲۶ آذر ۱۴۰۳، ۱۱:۱۶
کد خبر: 85691247
محمد امین احمدی*
واکاوی علل خرسندی و نگرانی اتحادیه اروپا از دوران جدید سوریه

تهران- ایرنا- سقوط نظام سیاسی خاندان اسد، سوریه را وارد دوره جدیدی کرده؛ شرایطی که اعضای اتحادیه اروپا را وادار به اظهاراتی در مورد وضعیت جدید این کشور کرده است. مواضع کشورهای اروپایی در قبال سوریه جدید حاکی از خرسندی و در عین حال نگرانی از ایجاد چالشی مهم برای اعضای این بلوک حکایت دارد.

سقوط نظام سیاسی سوریه

در روز ۷ دسامبر ۲۰۲۴ (۱۷ آذر ۱۴۰۳)، نظام سیاسی سوریه پس از حکمرانی ۵۳ ساله خاندان اسد به پایان رسید. اضمحلال ناگهانی ارتش، سرعت بالای پیشروی هیات تحریرالشام و خیانت‌های احتمالی در بدنه ارتش همگی سبب این شدند که نظام بعثی سوریه تنها در ۱۱ روز سرنگون شود.
با خروج اسد و خانواده‌اش از سوریه و فرار افسران سوری، هرج و مرج در سوریه به اوج خود رسیده است. رژیم صهیونیستی از فرصت پیش آمده سوء‌استفاده کامل کرده و با نزدیک به ۳۸۰ حمله هوایی ضربات بسیار مهمی به مراکز استراتژیک سوری و تجهیزات نظامی این کشور وارد آورده است و با فعال کردن عوامل وابسته به موساد مشغول حذف فیزیکی بسیاری از افراد برجسته و نخبگان سوریه استاکنون با خروج اسد و خانواده‌اش از سوریه و فرار افسران سوری، هرج و مرج در سوریه به اوج خود رسیده است. رژیم صهیونیستی از فرصت پیش آمده سوء‌استفاده کامل کرده و با نزدیک به ۳۸۰ حمله هوایی ضربات بسیار مهمی به مراکز استراتژیک سوری و تجهیزات نظامی این کشور وارد آورده است و با فعال کردن عوامل وابسته به موساد مشغول حذف فیزیکی بسیاری از افراد برجسته و نخبگان سوریه است.
دوران گذار قدرت در سوریه آغاز شده و نقش و اهمیت این کشور و همچنین تبعات شرایط سیاسی آتی آن بر کل منطقه خاورمیانه چشم جهانیان را به دنبال کردن وقایع سوریه واداشته است.
چرا اروپا از اتفاقات سوریه هم خرسند و هم نگران است
در این میان اتحادیه اروپا، یکی از بازیگران برجسته نظام بین المللی است که با دقت بیشتری چشم به حوادث سوریه دوخته است. در حقیقت تجربه حاصل شده از سالهای ۲۰۱۱ تا امروز اتحادیه اروپا را مجبور به رصد دقیق وقایع سوریه می‌کند. در این سال‌ها و با وخیم‌تر شدن بحران سوریه موج عظیمی از مهاجرت‌ها از کشورهای خاورمیانه و به ویژه سوریه به مقصد کشورهای اروپایی آغاز شد که مجموعه دامنه‌داری از مسائل را برای اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن ایجاد کرده است.
در این سال‌ها موج مهاجرتی مردم سوریه و ناتوانی اتحادیه اروپا به منزله سازمان فراملی اروپا در سازماندهی موج مهاجرت‌ها از عواملی بود که سبب افزایش اقبال به ملی گرایی در این قاره شد. در واقع ناتوانی اتحادیه در دادن پاسخ موثر به این مجموعه مسائل سبب شد که کشورها به تنهایی و در ابعاد ملی به دنبال حل و فصل مساله برآیند و این مواجهه ملی با مساله یکی از عوامل موثر در رشد ملی گرایی در اروپا بود.
نکته جالب توجه اینجاست که در آن سال‌ها روبرو شدن اروپاییان با موضوع مهاجران همزمان با روی کار آمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا شد که این موضوع خود نیز به رشد ملی‌گرایی در اروپا دامن زد. اما اکنون و با گذشت قریب به ۵ سال دوباره تاریخ برای اروپایی‌ها در حال تکرار است؛ با این تفاوت که اروپا اکنون در وضعیتی به مراتب ضعیف‌تر از آن سالهاست.

چالش‌های پیش روی اروپا
اروپا اکنون با چالش هایی به غایت گسترده‌تر روبرو است. چالش‌هایی که به صورت جدی موجودیت اتحادیه اروپا را هدف قرار می‌دهند.
۱- این چالش از سنخ امنیت و موجودیت است. جنگ اوکراین و معادلاتی که به سرعت بر علیه اروپا رقم می‌خورد چالش اول اروپاییان است. روی کار آمدن ترامپ چالش را به مراتب غامض‌تر می‌کند، زیرا ترامپ وعده داده که جنگ اوکراین را «در چند روز» تمام می‌کند و با پوتین بر سر این جنگ مذاکره و به تعبیری معامله خواهد کرد. وعده ترامپ مبنی بر کم کردن هزینه‌های بیجا در اروپا، ناتو را هم در خطر قرار داده است.
ناتو به منزله سازوکار نظامی اروپا در مقابله با روسیه، بخش اعظمی از هزینه‌های خود را از طریق حمایت‌های مالی ایالات متحده تامین کرده که قطع شدن این حمایت‌های احتمال تضعیف این سازمان را در پی خواهد داشت.
۲-
چالش دوم از جنس اقتصاد است. همزمان با آغاز جنگ اوکراین ناترازی‌ها در اروپا سر به فلک کشید. اروپایی که در کمتر از یک سال مجبور به تغییر کامل زنجیره تامین نفت خود از روسیه به نروژ و آمریکا شد، اکنون بر سر راه خود ترامپ را میبیند که به وضوح طرح های ارزان فروشی و.... نفت به اروپا را رد می‌کند و مدعی است که تمام و کمال هزینه های خود را از اروپا خواهد گرفت.
۳- چالش سوم چالش اقبال به ملی‌گرایی و احزاب راست افراطی در اروپا است. در هفته ای که گذشت دولت فرانسه برای نخستین بار در ۶۰ سال اخیر سقوط کرد. حقیقت این است که انبوه مسائل اقتصادی، سیاسی، معیشتی و اجتماعی در کشورهای اروپایی، آرام آرام مردم اروپا را به سمت جناح های افراطی مدعی حل کردن مشکلات سوق می‌دهد.
پر بیراه نیست اگر بگوییم که شاید سقوط دولت فرانسه مانند کوه یخی است که تازه رخ نموده و سیل اقبال به احزاب افراطی در سراسر اروپا از جمله فرانسه، این قاره را در سال های آتی با چالش‌های جدید روبرو می‌کند.
افزایش اقبال به احزاب راست افراطی به حدی است که به عنوان مثال در مورد فرانسه، «الکساندر سیل» تحلیلگر معروف فرانسوی با پیش‌بینی ماه‌هایی پرتلاطم برای آینده سیاسی کشورش، تشریح می‌کند: «پنج تا شش ماه آینده بسیار پرتنش خواهد بود، زیرا همه چیز بسته به آن است که راست و چپ افراطی نخست‌وزیر جدید را بخواهند یاخیر». مسئله جالب توجه این است که روی کار آمدن ترامپ در یک ماه آینده توانایی تشدید کردن هر سه چالش بزرگ پیش روی اتحادیه اروپا را در خود دارد و با در نظر گرفتن شرایط این ادعا خیلی تعجب برانگیز نیست که اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی اکنون، در یکی از ضعیف‌ترین شرایط خود در چند دهه اخیر قرار دارند.
اروپا تقریبا از بحران‌های کوتاه مدت مساله مهاجران رهایی یافته و اصلا از تکرار این چالش، استقبال نمی‌کند. البته بحران های میان مدت و بلند مدت ناشی از موج ورود مهاجران به این قاره همچنان وجود دارند که اندک اندک در کشورهای اروپایی سر بر می‌آورند۴- با این مقدمات اکنون واضح می‌شود که چرا سران اروپایی به دقت مساله سوریه را دنبال و رصد می‌کنند و نسبت به آینده آن کنجکاو و به تعبیری نگران هستند. در واقع چرخش اتفاقات به سمت تکرار سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ می‌تواند اروپا را با چالش عمیق چهارم اما تکراری مواجه سازد: بحران مهاجران.
در حال اروپا تقریبا از بحران‌های کوتاه مدت مساله مهاجران رهایی یافته و اصلا از تکرار این چالش، آن هم در این وضعیت استقبال نمی‌کند. البته بحران های میان مدت و بلند مدت ناشی از موج ورود مهاجران همچنان وجود دارند که اندک اندک در کشورهای اروپایی سر بر می‌آورند.
افزایش شیب ملایم اسلام‌گرایی در اروپا و افزایش قابل توجه جمعیت مسلمانان در اروپا از آن دست مسائلی است که در چند سال آینده اروپا را با بحرانهایی به مراتب گسترده‌تر و بنیادین‌تر روبرو خواهد کرد. بحرانی که گویی خیلی زود در حال سررسیدن است. اعتراضات معدود اما بدیع اسلام‌گرایان در خیابانهای پاریس و لندن و... در سالیان گذشته گواه خوبی بر این ادعاست. سران اروپایی به خوبی به عمق موضوع پی برده‌اند و از این رو به شدت در تلاشند تا از دامنه‌دار شدن موج ورود مهاجران مسلمان به خاک اروپا و اتفاقاتی که منجر به آن می‌شوند جلوگیری کنند.

مقام‌های اروپایی خرسند و نگران از شرایط جدید سوریه
در این رابطه اظهارات مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا که از ابتدای ماه جاری میلادی روی کار آمده قابل توجه است. «کایا کالاس» در مصاحبه اخیر خود به خطر بالای خشونت‌های فرقه‌ای، افراط‌گرایی،بنیادگرایی، «نظامی‌سازی دین» و تروریسم اشاره و تاکید کرد که «باید از همه آنها پرهیز شود.»
وی گفت: «ما باید از تکرار سناریوهای وحشتناک عراق، لیبی و افغانستان اجتناب کنیم.» و اضافه کرد: «حقوق همه مردم سوریه، از جمله حقوق بسیاری از اقلیت‌ها، باید محافظت شود و حفظ تمامیت ارضی سوریه و احترام به استقلال، حاکمیت و نهادهای دولتی آن بسیار مهم است.»
کایا کالاس در این نشست تاکید کرد که به «نفع همگان» از جمله اتحادیه اروپا و اتحادیه عرب است که سوریه در دوران پس از اسد پیشرفت کند و دوباره به جنگ داخلی یا بحران جدید مهاجرتی دچار نشود.
البته ناگفته نماند که سران اروپایی در بادی امر از خسارات وارده به ویژه روسیه و منطقه خرسند هستند و این تغییرات را از جهت اینکه برخلاف منافع روسیه رقم خورده به نفع خود می‌بینند. به عنوان مثال کایا کالاس، در اولین ساعات انتشار خبر سقوط نظام سوریه از سقوط بشار اسد استقبال کرد و گفت:« فروپاشی حکومت او نشان می‌دهد که حامیان او در مسکو و تهران چقدر ضعیف شده‌اند.»
اما موضوع اصلی این است که سران اروپایی به شدت از امتداد یافتن وقایع سوریه به سمت افراط‌گرایی نگران هستند و به همین دلیل در بیانیه های رسمی خود از «حفظ تمامیت ارضی سوریه و احترام به استقلال، حاکمیت آن و همچنین نهادهای دولتی و مخالفت با هر گونه افراط‌گرایی» حمایت می‌کنند.

واکاوی علل خرسندی و نگرانی اتحادیه اروپا از دوران جدید سوریه

به عنوان مثال رئیس‌جمهوری فرانسه تاکید کرد: کشورش به برقراری امنیت در تمامی خاورمیانه متعهد خواهد ماند و یا وزیر خارجه آلمان اظهار داشت: با سقوط اسد میلیون‌ها سوری نفس راحتی کشیدند اما سوریه نباید به دست تندروها و افراطیون بیفتد. کالاس نیز به عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: نخستین نشانه‌ها و پیام‌های صادرشده از سوی نیروهای شورشی سوریه «خوب» است، اما هنوز برای تصمیم‌گیری در مورد آنها «خیلی زود» است. انتقال قدرت در سوریه پس از سقوط بشار اسد نباید به «انتقام‌جویی» و «عملیات تنبیهی» میان گروه‌ها تبدیل شود.
در بیانیه‌ای که توسط تروئیکای اروپایی و ایالات متحده منتشر شده نیز آمده است :«ما از نزدیک تحولات سوریه را دنبال می‌کنیم و از همه طرف‌ها خواستار کاهش تنش و حفاظت از غیرنظامیان و زیرساخت‌ها برای جلوگیری از آوارگی بیشتر افراد و اختلال در ارائه کمک‌های بشردوستانه هستیم».

باید دید که سیر وقایع سوریه به کدام سو خواهد رفت و اینکه آیا اروپا وارد چالش چهارم خواهد شد یا خیر. چالشی که به نظر می‌رسد در میان انبوه چالش‌های کنونی، اروپا تمایلی برای درگیر شدن با آن را ندارد.

* دانشجوی ارشد علوم سیاسی و روابط بین الملل

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha