به گزارش خبرنگار ایرنا، می خواهیم از بلندترین شب سال یعنی شب یلدا یا به قول قزوینی ها از شب چله بنویسیم، از رسوم قدیمی ها تا شعرخوانی، خنده و گفت و گو هایشان در این شب طولانی، اما در این میان رسوم ساده و دلپسند قدیمی ترها متاسفانه این روزها سخت دستخوش تغییراتی نیز شده است.
در عین حال اگر سری به خیابان ها بزنید، کالاهای لوکس با قیمت های سرم سام آور، از لباس های پرزرق و برق قرمز تا گوشواره ها و وسایل میز یلدایی و یا حتی قیمت آجیل از جمله پسته، بادام، نخود و کشمش، شیرینی این شب را به کام برخی از مردم تلخ می کند، گرانی افسارگسیخته و فرهنگ غلط بخر تا عقب نمانی، سنت های بزرگ با آن فرهنگ عمیق گذشته را تغییر می دهد و به سطحی ترین و ظاهری ترین حالت ممکن پایین می آورد.
شب یلدا یا درخت کریسمس
این موضوع فقط به فضای حقیقی منتج نمی شود بلکه در فضای مجازی و در پلتفرم اینستاگرام کلیپ هایی از این رزق و برق های یلدایی ساخته می شود که فقط ظواهر میز و چیدمان آن نمایش داده می شود نه آنکه از هویت و ریشه این سنت دیرینه ایرانی صحبتی به میان آید.
حتی برخی از افراد در کنار میز یلدایی خود، درخت کریمسی را هم تزیین کرده و به منظور فخر فروشی آن را در کنار میز یلدایی قرار داده اند، تا خود را متمدن نشان دهند حال آنکه آذین بستن بر فرهنگ دیگران نه نشانه ای از مدرن شدن بلکه می تواند نمادی از بحران هویتی هم باشد.
حال آنکه شب یلدا به عنوان یکی از انواع و اقسام جشن های ایران باستان محسوب می شود که فلسفه آن این است که پس از سیاهی و سردی، خورشید متولد شده و سراسر دنیا را گرما می بخشد و از این رو جشنی برپای می شود تا این شب سرد و سیاه هر چه زودتر سپری و روز با شادمانی و شادی آغاز شود و سابقه انجام مراسم شب یلدا در کشور ما بسیار طولانی است، در هر منطقه ای از کشورمان این رسم با رسوم خاص خود و با همان قومیت ها، دورهمی و جشن های شبانه برگزار می شود.
تفالی به فال حافظ در کنار بزرگترهای جمع
با این حال، هستند پدرها و مادرهایی که هنوز به شیوه قدیمی ها، این سنت ایرانی را به جای می آورند و یلدا را به دور از زرق و برق ها و در کمال سادگی با یک دورهمی خانوادگی و دوستانه جشن می گیرند و تفالی به فال حافظ می زنند.
رسوم و آیین این شب طولانی در قزوین همانند شهرهای دیگر کشور توسط مردمان آن هر ساله انجام می شود، همان رسومی که زن های قزوینی کرسی های ذغالی را وسط اتاق قرار می دادند و لحاف بزرگ مخصوص کرسی را روی آن پهن میکردند و نخود و کشمش و پسته و بادام که اکثرا محصول باغستان زیبای قزوین نیز بود را در کاسه و مجمع های بزرگ و کوچک قرار می دادند و روی کرسی می چیدند.
محفل خانوادگی با چراغ گردسوزی که روی کرسی قرار داده می شد، گرم بود و آدم ها از هر دری با هم به گفت و گو می پرداختند، برف هم بیرون از خانه شروع به باریدن می کرد و بزرگترهای جمع داستان هایی را با شیوایی هر چه تمام تر برای دیگر اعضای خانواده بازگو می کردند.
هندوانه و شب چره در یلدای ایرانی
شب آخر پاییز به عنوان بلندترین شب سال همیشه برای ایرانیان مهم بوده و اهالی شهر قزوین نیز با رفتن به خانه بزرگترها این رسوم زیبا را به جای می آوردند، خوردن هندوانه و میوههایی همچون انار و خرمالو، لبو، انگور و انجیر یا به قول قزوینی ها "شب چره" از دیگر رسوم مردم این دیار در این شب محسوب می شود.
زن های خانواده در گذشته که خانه ها زیرزمینی داشت، میوههایی همچون هندوانه را از تابستان در یک توری از سقف زیرزمین آویزان میکردند تا برای مراسم شب چله سالم بماند و در این مراسم از آن استفاده کنند و همچنین برای این شب، غذاهایی همچون هویج پلو، شیرین پلو، سبزی پلو با ماهی دودی و یا حتی آش شیربرنج می پختند و در کنار یکدیگر اوقات شادی را رقم می زدند.
خنچه های یلدایی و دل های شاد
همچنین اگر در خانواده قزوینی ها عروس و داماد تازه ای وجود داشت، خانواده داماد در شب یلدا یا شب چله، برای دخترِ نشان شده به عنوان عروس، هدیه و کادوهایی از جمله پارچه های زیبا، آجیل چهار مغز شور و شیرین، چند نوع میوه خشک و تازه شامل انگور، انار، هنداونه، انجیر و همچنین شیرینی و کله قند را به صورت خنچه می فرستادند که به آن "چله بری" می گفتند.
رسم "شال انداختن" از رسوم دیگری است که در شب چله و در روستاهای اطراف قزوین مرسوم بوده، اگر پسر جوانی که از دختر خانوادهای خوشش میآمد و از او درخواست خواستگاری داشت در شب چله، شالش را از دریچه نورگیر پشت بام خانه آن دختر که به آن "باجه خانه" می گفتند، آویزان میکرد و اگر خانواده دختر مایل به ازدواج دخترشان با این پسر جوان بودند به آن شال هدیهای میبستند.
رهاورد:
با همه آن چه گفته شد، نباید اجازه دهیم فرهنگ اشتباهی که فقط مربوط به ظواهر آیین ها می باشد در زمان حال گسترش پیدا کند، بلکه نباید فراموش کنیم، یلدا که در رگ و پی ایرانیان ریشه دوانده یک رسم قدیمی و سنتی است که خانواده ها و دوستان دور هم جمع می شوند و گرما و محبت را در کانون خانواده افزایش می دهند، دل ها اگر شاد باشد فرقی ندارد که در این شب طولانی چه لباسی برتن کنیم و چه خوراکی را بر سر میز یا سفره خود بگذاریم، مهم شادی، لبخند و گرمای وجود بزرگترهای خانه و از یاد نبردن این رسوم ایرانی است.
نظر شما