چشم انداز ایران در سوریه جدید
احمد الشرع معروف به الجولانی در مسجد اموی دمشق سخنرانی می‌کند، ۸ دسامبر ۲۰۲۴، رویترز

تهران- ایرنا- پرسش‌های زیادی در مورد سوریه پسااسد و آینده مبهم معارضین تحریرالشامی در توانایی تشکیل دولت مطرح است، برای ایران اما چه فرصت‌ها و دورنمایی از بازیگری در شام جدید وجود خواهد داشت؟  

به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا؛ سقوط غیرمترقبه و ناگهانی دولت بشار اسد، منطقه را وارد دوران جدیدی از «ناشناخته‌ها» کرد و باعث شد از سوریه ماکتی از نظام بین‌الملل دوران گذار را به نمایش بگذارد.

کنار هم قرار گرفتن مجموعه‌ای از بازیگران مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی دخیل در سوریه با شبکه درهم تنیده‌ای از تعارض‌ها، منافع و رقابت‌ها الگویی پیچیده از کنشگری در شامات شکل داده است.

با پیشروی هیات تحریرالشام در حلب و تصرف بدون دردسر مرکز حکومت در دمشق، بازی برنده‌ها و بازنده‌ها در سوریه، به کانون اصلی مباحثات سیاست بین‌الملل راه پیدا کرده است. اما حداقل از ۲۰۱۱ به این سو، سوریه زمینی نبوده که برای هر طرفی پیروزی یا شکست قطعی و دائمی رقم بزند.

رژیم اسرائیل یکی از طرف‌هایی است که از حالا نغمه پیروزی سر داده است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی هفته گذشته گفت: «در اینجا اتفاق بسیار مهمی رخ داده است، زلزله ای که در صد سال اخیر از زمان توافقنامه سایکس-پیکو رخ نداده بود.»

اشاره نتانیاهو به توافقی است که در پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی را تجزیه کرد. مقایسه سقوط حکومت سوریه با توافق سایکس- پیکو از سوی نخست وزیر اسرائیل نمایانگر اهداف و پیدا و پنهان رژیم صهیونیستی در تجزیه کشورهای منطقه و تغییر نقشه خاورمیانه است، چه اینکه نتانیاهو صراحتا مدعی شده اسرائیل چهره خاورمیانه را تغییر خواهد داد.

رژیم اسرائیل یکی از طرف‌هایی است که از حالا نغمه پیروزی سر داده است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی هفته گذشته گفت: «در اینجا اتفاق بسیار مهمی رخ داده است، زلزله ای که در صد سال اخیر از زمان توافقنامه سایکس-پیکو رخ نداده بود.»

اسرائیل از همین حالا اقدامات خود را آغاز کرده و بخش بیشتری از اراضی سوریه در جولان را اشغال کرده و خود را به جبل الشیخ رسانده، منطقه‌ای استراتژیک که تسلط بر آن به معنی اشراف بر سه ضلعی سرزمین‌های اشغالی، لبنان و سوریه است.

اما غرب آسیا درس‌های خاص خود را برای اسرائیل در تبدیل پیروزی‌های اولیه به شکست داشته است. مقامات اسرائیل وقتی مرور کنند که اشغال بلندی‌های جولان پس از جنگ شش روزه ۱۹۶۷، باعث روی کار آمدن «حافظ اسد» در سوریه شد یا اشغال لبنان در ۱۹۸۲ با هدف اخراج ساف (سازمان آزادی‌بخش فلسطین) باعث تولد حزب‌الله لبنان شد، کمتر هیجان زده خواهند شد.

تحریرالشام دولت مدرن می‌شود؟

با گذشت ۱۲ روز از قدرت گرفتن تحریرالشام هنوز در فضای سوریه و جهان نسبت به پر کردن خلا قدرت سردرگمی وجود دارد. همه منتظر رفتار عملی این گروه هستند و منتظر تغییرات عملی هستند.

ابراهیم کالین، رئیس دستگاه امنیتی ترکیه به عنوان کشوری که تامین مالی و لجستیکی جریان «معارضه» سوریه را بر عهده دارد به دمشق رفت تا تضمین کند همه چیز درباره تحریرالشام تحت کنترل است و این گروه قرار است در نُرم‌های دولت‌داری متعارف حرکت کند.

تحریرالشام با هدایت‌های بیرونی در تلاش بوده است که ماهیت خود را تبدیل به یک «بازیگر غیردولتی» کند و خود را بخشی از هویت و واقعیات جامعه سوری جا بزند.

طبق بررسی نهادهای غربی هیات تحریرالشام اقداماتی را از طریق استفاده از رسانه‌های اجتماعی و انتشار بریفینگ‌هایی، ترتیب داده تا هویت جمعی و تاریخ مشترک مردم مناطق تحت کنترل خود را ایجاد کند. این گروه برای معرفی مناطق تحت کنترل خود، از ویژگی‌های جغرافیایی، منابع آبی و کشاورزی و تاریخچه‌ فرهنگی استفاده می‌کند.

هدف از این تبلیغات ایجاد یک «جامعه تصوری» است که مردم مناطق مختلف را به هم پیوند دهد و حس تعلق به یک هویت مشترک را تقویت کند. تحریرالشام تلاش دارد مشروعیت داخلی و بین‌المللی کسب کند. این تلاش‌ها نشان می‌دهند که تحریرالشام در حال‌گذار از یک گروه شورشی به یک گروه دولتی با هدف کسب مشروعیت است.

امارت ادلب در دمشق

به هرحال کسانی در سوریه قدرت را به دست گرفته اند که همچنان تگ گروه تروریستی را با خود همراه دارند و فعلا تنها چیزی که تغییر کرده است تغییر نام جبهة النصره به تحریرالشام و ابومحمدالجولانی به «احمد الشرع» بوده است.

معارضین با انتصاب محمد البشیر به عنوان نخست وزیر موقت، الگوی دولتی شبیه به خودمختاری ادلب را در دمشق پیاده کرده است اما همچنان برای جهان تردیدهای جدی وجود دارد که گروهی که در گذشته‌ای نه چندان دور جریانی تکفیری بوده بتواند یک دولت مدرن در سوریه تشکیل دهد.

بر این اساس تشکیل دولت جدید در سوریه که‌ در گذشته‌ هم چندان از بنیان‌های محکم دولت-ملت ( Nation-state) برخوردار نبوده، یکی از دیگر ابهام‌هایی است که پر شدن خلا قدرت و جلوگیری از «بی‌دولتی» در شام را با علامت سوال بزرگی روبرو می‌کند.

ضمن اینکه ماهیت متکثر گروه‌های معارض و مسلح که به بیش از ۲۰ گروه می‌رسد احتمال این که آنها را به نیروهایی «گریز از مرکز» تبدیل کند، دور از ذهن نیست. گذشت زمان مشخص می‌کند که تحریرالشام واقعا تغییر کرده یا صرفا از این گروه به عنوان ری‌برندینگ تروریسم استفاده شده است.

یک شکست طولانی!

پروژه عقیم دولت سازی در غرب آسیا قدمتی تاریخی دارد. اساسا به خاطر ماهیت حکومت‌های خاورمیانه که عموما از مرزهای مصنوعی تشکیل شده‌اند واجد ویژگی‌های وستفالیایی دولت هستند، دولت سازی در منطقه همیشه ناکام مانده است.

فیلیپ گوردون از مقامات آمریکایی از معدود سیاستمداران غربی است که به واقعیات اجتماعی غرب آسیا توجه داشته است. او در کتاب خود، «شکست در بازی طولانی: وعده دروغین تغییر رژیم در خاورمیانه» به سیاست‌های شکست خورده ایالات متحده در پروژه دولت‌سازی در خاورمیانه اشاره کرده است.

گوردون از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ در دولت باراک اوباما به عنوان دستیار وزیر خارجه در امور اروپا و اوراسیا و سپس به عنوان هماهنگ کننده کاخ سفید برای خاورمیانه، شمال آفریقا و منطقه خلیج فارس در شورای امنیت ملی خدمت کرد و از نزدیک در تلاش‌های امریکا برای دولت‌سازی در افغانستان و عراق و ترویج انتقال سیاسی در مصر، لیبی و سوریه مشارکت داشته است.

گوردون می‌نویسد که با نگاهی به هفتاد سال تلاش ایالات متحده در مورد حذف دولت‌ها در خاورمیانه و جایگزین کردن آنها با چیزی بهتر، ذاتاً دشوار و ناگزیر پرهزینه است.

جولانی و ایران، از تهدید تا احتیاط

ابو محمد الجولانی و معارضین مسلح احتمالا بی آنکه بدانند معماری امنیتی در منطقه را دگرگون کردند اما حامیان تحریرالشام در شمال سوریه می‌دانستند دقیقا دارند چه کاری انجام می‌دهند!

از همان ابتدای حرکت شورشیان تحریرالشام از ادلب، چند موضع سفت و سخت و خصومت آمیز درباره ایران و محور مقاومت از سوی الجولانی سابق و احمد الشرع امروز اتخاذ شد، اما هربار که فرمانده تحریرالشام اظهاراتی تند و تیز علیه ایران انجام داد یا مقامات ترکیه این اظهارات جولانی را تعدیل کردند یا خود او را وادار به این کار کردند.

احمد الشرع در یکی از اولین مواضعش در ارتباط با ایران در گفت‌وگو با شبکه «سی‌ان‌ان» آمریکا طی روزهای منتهی به سقوط دمشق، با اتخاذ رویکردی دوپهلو اظهار داشت: معتقدم ایران باید در رابطه با سوریه بازنگری کند و در ازای باقی ماندن برخی منافع، در کنار مردم باشد و می تواند با سوریه روابط راهبردی برقرار کند.

او همچنین در اولین حضور عمومی و سخنرانی خود در مسجد تاریخی اموی در روز ۲۰ آذر، در اظهاراتی تند علیه ایران، اظهار کرد: اسد سوریه را «به مزرعه‌ای برای طمع‌ورزی ایران» تبدیل کرده است. الجولانی در این سخنان، ایران را به‌عنوان منبع تفرقه‌افکنی و فساد محکوم کرده و این پیروزی را به‌عنوان نقطه عطفی برای منطقه معرفی کرد

رهبر معارضین حاکم بر دمشق، ۲۵ آذر در گفت‌وگوی دیگری با «سوریا تی‌وی»، از «پروژه توسعه طلبانه» ایران در منطقه انتقاد کرد و آن را تهدیدی برای کشورهای همسایه خلیج فارس توصیف کرد. او در این زمینه گفت: ما موفق شدیم به حضور ایران در سوریه پایان دهیم. اما با مردم ایران دشمنی نداریم. مشکل ما با سیاست‌هایی است که به کشور ما آسیب می رساند.

الجولانی در ادامه تور رسانه‌ای بین‌المللی خود ۲۶ آذر در مصاحبه با روزنامه تایمز لندن گفت: «توجیه اسرائیل حضور حزب‌الله و نیروهای شبه‌نظامی ایران بود، بنابراین آن توجیه دیگر وجود ندارد.

وی همچنین در گفت و گو با اسکای نیوز در واکنش به حملات اسرائیل به زیرساخت‌های نظامی سوریه گفت: «کشور به سمت توسعه و بازسازی حرکت می‌کند و به سمت ثبات پیش می‌رود، کشور آمادگی جنگ دیگری را ندارد و درگیر جنگ دیگری نخواهد شد. منبع اصلی ترس ما از شبه نظامیان ایران، حزب الله و رژیم (سوریه) بود.»

ایران و سوریه جدید

ایران در منطقه همواره یک «بازیگر صبور» بوده است که سیاست‌های آن به «قالی‌بافی ایرانی» توصیف شده است که با صبر و حوصله و بدون هیجان زدگی و عجله، طراحی‌های خود در غرب آسیا را پیش‌ می‌برد.

جمهوری اسلامی ایران طی سه دهه گذشته، توانسته خود را با مختصات جدیدی که در منطقه غرب آسیا ایجاد شده هماهنگ کرده است.

ایران در منطقه همواره یک «بازیگر صبور» بوده است که سیاست‌های آن به «قالی‌بافی ایرانی» توصیف شده است که با صبر و حوصله و بدون هیجان زدگی و عجله، طراحی‌های خود در غرب آسیا را پیش‌ می‌برد.

تجربه پرونده‌های بزرگ منطقه‌ای حداقل از سال ۲۰۰۰ میلادی به این طرف نشان داده است حذف ایران و نادیده گرفتن کشورمان، هیچ پروژه منطقه‌ای را مطابق دلخواه طراحان آن پیش نبرده است.

شاید با درک همین مسئله است که هاکان فیدان در یکی از آخرین مواضع خود گفته است ترکیه نمی‌خواهد جای ایران در سوریه بگیرد. با وجود آنکه ممکن است به نظر برسد رقابت ایران و ترکیه در سوریه از منطق «حاصل جمع صفر» پیروی کند اما آنکارا به خوبی می‌داند که لذت پیروزی مقطعی و میان مدت در شام را نباید فدای منافع بلند مدت با تهران کند

ایران در تمامی سالهایی که بحران اولیه سوریه در سال ۲۰۱۱ شروع شد با جریان معارضه مشروع سوریه ارتباط داشته است و هیچگاه این ارتباط قطع نشده است. تهران حتی در سال ۲۰۱۲ میزبان و بانی نشست جریان‌های معارض سوریه بوده است.

ارتباط ایران با معارضین موضوعی است که حتی مورد تاکید عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران در گفت‌و گوی اخیرش با روزنامه النهار قرار گرفته است.

ایران هم همچنان مثل اکثر واحدهای سیاسی جهان تحولات سوریه را رصد می‌کند و منتظر وعده‌های تغییر تحریرالشام است تا بتواند رابطه خود را با سوریه جدید بازتنظیم کند.

ایران همچنان موضع ثابت و اصولی خود مبنی بر حفظ تمامیت ارضی سوریه و خواست مردم این کشور در تشکیل یک دولت فراگیر را دنبال می‌کند.

با وجود برخی اظهارات برخی مقامات اروپایی مثل کایا کالاس سخنگوی جدید اتحادیه اروپا که خواستار حذف بازیگرانی مثل ایران و روسیه در سوریه پسااسد است اما کارشناسان معتقدند غرب باید با ایران در پرونده سوریه کار کند و نادیده گرفتن تهران در حل بحران‌های منطقه‌ای از جمله سوریه امکان پذیر نیست.

دستگاه دیپلماسی ایران خود را برای نقش آفرینی فعال در روند مذاکرات بین‌المللی درباره سوریه آماده می‌کند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha