احیای برجام با برخی اصلاحات، گزینه مطلوب ایران است/ترامپ به دنبال مذاکره مستقیم

تهران-ایرنا- کارشناس مسائل بین الملل گفت: در مذاکراتی که به نهایی شدن برجام در ۲۰۱۵ انجامید، تصمیم نظام سیاسی ایران این بود که مذاکرات صرفا در مورد برنامه هسته‌ای و تحریم‌های هسته‌ای باشد و چنین نیز شد.

به گزارش سیاست خارجی ایرنا، شمارش معکوس برای بازگشت دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده به کاخ سفید آغاز شده است. نامزد جمهوری خواهان در حالی پس از یک دوره چهارساله دوری دوباره بر مسند قدرت تکیه می زند که این بار دو پرونده قطور جنگ اوکراین و غزه بر روی میز او قرار دارد، همزمان سوریه دستخوش تحولاتی شده که ظاهرا به مذاق واشنگتن نشین ها از هر دو حزب خوش آمده است، اما ابهام در چند و چون رفتاری تحریر الشام همچنان چالشی برای تمام بازیگران منطقه ای و بین المللی خواهد بود.

در این میان نگاه ها به رویکرد تهران و واشنگتن در دوره جدید هم دوخته شده است. اینکه دو کشور همچنان در مسیر تشدید تنش قدم خواهند زد و یا به سمت مدیریت تخاصم و حل و فصل موردی برخی اختلاف ها خواهند رفت پرسش هایی است که در چند هفته آتی ساده تر می توان به آنها پاسخ داد. «کوروش احمدی»، دیپلمات بازنشسته و کارشناس ارشد سیاست خارجی در گفت و گو با ایرنا معتقد است که دونالد ترامپ در دومین دور از حضور در کاخ سفید به دنبال مذاکره مستقیم و حتی دیدار با رئیس جمهور ایران خواهد بود.

تا کمتر از یک ماه دیگر دونالد ترامپ به کاخ سفید باز می گردد. در این مدت زمان گذشته از انتخاب مجدد او، نظرات و پیش بینی های مختلفی درباره رویکرد احتمالی او نسبت به تهران شنیده شده است. به نظر می رسد که این بار ترامپ با سه گزینه روبه رو است: تعامل و مذاکره، تداوم سیاست فشار حداکثری بدون حرکت به سمت گزینه نظامی و گزینه حمله هدفمند نظامی به تاسیسات هسته ای ایران که مدنظر اسرائیل است. فکر می کنید ترامپ با توجه به تجربه گذشته در قبال ایران کدام مسیر را انتخاب کند؟

سه گزینه ای که به درستی اسم بردید، حتما مطرح هستند اما شاید عمدتا در طول هم. به این معنی که ترامپ ضمن طرح تهدیداتی که طی همین یکی دو ماه هم شاهد بوده ایم، خواستار مذاکره مستقیم با ایران خواهد بود. البته تهدید همیشه جزئی آشکار یا پوشیده از دیپلماسی آمریکا بوده است. در این رابطه، طی دوره بعد از انتخاب ترامپ، گهگاه بطور مستقیم و غیرمستقیم از اقدام نظامی یا تشدید تحریمها و به اصطلاح فشار حداکثری هم سخن گفته است.

البته باید توجه داشت که در تمام این روند پیش‌رو، اسرائیل و عربستان و چند کشور دیگر نیز که رابطه بسیار نزدیکی با تیم ترامپ دارند، دستور کار خود را خواهند داشت و از جمله خواهند کوشید تا مذاکرات تنها به برنامه هسته ای ایران محدود نماند و شامل برخی امور دیگر از جمله امور منطقه ای و غیره نیز بشود.

بعلاوه، فکر می کنم که با توجه به تجربه گذشته و مواضع عمومی ترامپ و رویکرد نیمه نمایشی نیمه دیپلماتیک که همواره از او دیده ایم، او ممکن است خواستار آن خواهد شد که روند مذاکراتی بین ایران و آمریکا با ملاقات او با یک مقام عالیرتبه ایرانی مثلا رئیس جمهور ایران آغاز شود.

البته مذاکره به این شکل معمول نیست و بیشتر معمول است که مذاکراتی که بویژه ابعاد فنی و حقوقی عمده ای دارد، ابتدا در سطوح میانی و کارشناسی انجام شود و بعد در صورت پیشرفت و به سرانجام رسیدن مذاکرات و تمایل طرفین، ملاقاتی نیز در سطح عالی سیاسی برای احیانا امضا سندی اگر لازم باشد، صورت گیرد. اما تجربه با ترامپ در گذشته و همان رویکرد نیمه نمایشی – نیمه دیپلماتیک در دور اول نشان داده که او برای اینکه خودش شخصا در مرکز نمایش باشد، اغلب اهمیت زیادی برای ملاقات با شخص اول طرف مقابل قائل بوده است. در این رابطه، ملاقات او با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی در ژوئن ۲۰۱۸ یک نمونه است.

تک موضوعی بودن مذاکرات و توافق نهایی بزرگترین پاشنه آشیل و نقطه ضعف برجام و یکی از دلایل اصلی شکست آن بوده چرا که در نتیجه برجام تنها تحریم های مرتبط با برنامه هسته ای تعلیق شد

در دولت سیزدهم ما شاهد برگزاری مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده بودیم که البته گفت و گوهای دو طرف درباره حوزه های غیر هسته ای را هم شامل شده بود. در حال حاضر بسیاری احیای برجام را موضوع مذاکره احتمالی میان تهران و واشنگتن می دانند اما شرایط منطقه نیز به گونه ای پیش رفته که بعید است دو طرف بتوانند از خیر گفت و گو درباره آن بگذرند. فکر می کنید راه رسیدن به توافقی برای رفع تحریم از گفت و گو میان دو طرف درباره منطقه می گذرد؟

این سوال که مذاکرات بین ایران و آمریکا باید جامع باشد و همه مسائل فیمابین در آن مطرح شود یا محدود به برنامه هسته ایران و تحریم های هسته باشد، همیشه مطرح و مورد بحث بوده است. در مذاکراتی که به نهایی شدن برجام در ۲۰۱۵ انجامید، تصمیم نظام سیاسی ایران این بود که مذاکرات صرفا در مورد برنامه هسته ای و تحریم های هسته ای باشد و چنین نیز شد.

حرف من در همه این سالها این بوده که تک موضوعی بودن مذاکرات و توافق نهایی بزرگترین پاشنه آشیل و نقطه ضعف برجام و یکی از دلایل اصلی شکست آن بوده است. چون در نتیجه برجام تنها تحریم های مرتبط با برنامه هسته ای تعلیق شد و بقیه تحریم ها از دو جانبه گرفته تا فراملی برقرار ماند و موجب سردرگمی و نگرانی برای شرکت ها و بانک های بزرگ بین المللی شد که سخت نگران تعقیب قضایی از سوی دادستان های آمریکا بودند.

البته در دولت سیزدهم ضمن مذاکرات نافرجامی برای احیای برجام، مذاکراتی غیرمستقیم نیز در مورد طیفی از موضوعات مثل تبادل زندانیان، آزادی ۶ میلیارد دلار ایران از بانکی در کره جنوبی، خودداری گروه های نزدیک به ایران از همه به پایگاه های آمریکایی و شاید عدم سختگیری در صدور نفت ایران و مانند آن نیز انجام شد.

در اردیبهشت ۱۴۰۲ تفاهمی معروف به "تفاهم نانوشته" حاصل شد. اما هدف این مذاکرات بسیار محدود و در حد کاهش تنش بین دو طرف بود و ربطی به تحریم ها نداشت. در این مذاکرات نه تنها احیای برجام که توافق در مورد آن عمدتا در زمان دولت دوازدهم حاصل شده بود، نهایی نشد، بلکه بقیه توافقات هم شفاهی و متزلزل بود و می توانست به راحتی در عمل نادیده گرفته شود.

به هر حال، مهمترین سوالی که در ارتباط با مذاکرات احتمالی آتی بین ایران و آمریکا مطرح خواهد بود همین است که آیا این مذاکرات جامع و شامل همه موضوعات مورد اختلاف خواهد بود یا باز هم به برنامه هسته ای محدود خواهد ماند. بدون شک واکنش ایران در قبال خواست آمریکا در مورد مذاکرات جامع مهم خواهد بود. البته باید عنایت داشت که مذاکرات جامع اینبار آسان تر از قبل خواهد بود چرا که مهمترین موضوع همیشه گروه های محور مقاومت بوده و در شرایط جدید این گروه ها مشکل می توانند مانند سابق فعالیت داشته باشند.

بعلاوه، ادعای حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین نیز هم برای ترامپ خیلی مهم نیست و هم این بحران نیز در مسیر حل قرار خواهد گرفت. البته همچنان موضوعات دیگری مانند امنیت انرژی، آزادی دریا نوردی، تروریسم، برنامه موشکی، همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی و غیره باقی است.

با توجه به تجربه گذشته و مواضع عمومی ترامپ و رویکرد نیمه نمایشی نیمه دیپلماتیک که همواره از او دیده ایم، او ممکن است خواستار آن خواهد شد که روند مذاکراتی بین ایران و آمریکا با ملاقات او با یک مقام عالیرتبه ایرانی مثلا رئیس جمهور ایران آغاز شود.

وزیر خارجه ایران می گوید تهران آماده مذاکره شرافتمندانه با آمریکا است. این جمله با واکنش های بسیاری در داخل کشور روبه رو شده است. فکر می کنید با توجه به حساسیت های داخلی درباره این موضوع، مختصات چنین مذاکره ای از سوی ایران چه می تواند باشد و آیا عملی است؟

به نظر می رسد که این عبارت، یعنی «آمادگی برای مذاکرات شرافتمندانه با آمریکا» که وزیر خارجه گفته حاصل سلسله مذاکراتی در داخل نظام باشد که همراه با برخی شواهد و قراین دیگر حکایت از اتخاذ تصمیمی برای پاسخ مثبت دادن به پیشنهاد مذاکره توسط ترامپ است.البته اعلام آمادگی برای مذاکره اگر چه مهم است اما فی نفسه تعیین کننده نیست. و به قول معروف شیطان در جزئیات است.

سوالات شاید مهمتری مطرح است: از جمله اینکه آیا ایران این بار مذاکرات مستقیم را خواهد پذیرفت یا خیر. آیا آماده مذاکرات جامع خواهد بود یا خیر. آیا در مورد فرمت و زمانبدی مذاکرات توافق خواهد شد یا خیر. آیا فرمت مذاکرات همان کمیسیون برجام خواهد بود یا خیر. آیا در صورت نیاز و در صورت تمایل آمریکا، ایران خواهد پذیرفت که به تنهایی با آمریکا مذاکره کند و ۵ کشور دیگر از روند حذف شوند یا خیر.

آیا مذاکرات که می تواند از بعد از استقرار دولت ترامپ از اواخر مارس (اواسط فرودین) شروع شود می تواند به موقع تا اواخر مرداد که زمان شروع روند مکانیسم ماشه است خاتمه یابد یا خیر. البته پاسخ به این سوالها آسان خواهد بود در صورتی که اراده سیاسی برای توافق در طرفین شکل گرفته باشد.

بسیاری در داخل و خارج از ایران معتقدند که برجام دیگر قابلیت اجرایی و بهره برداری دو طرفه را ندارد، اما کمتر کسی به این پرسش پاسخ می دهد که توافق جایگزین احتمالا چه ویژگی هایی خواهد داشت که دو طرف را متقاعد به اجرا و وفاداری به آن کند؟

موافقم که برجام ۱۳۹۴ از جهت برخی سررسیدهای آن و حد نصاب های مربوط به مواد هسته ای آن و تجهیزات غنی سازی ایران و ... منقضی شده است و با توجه به خاتمه دوره مد نظر در اکتبر ۲۰۲۵ عینا قابلیت احیا و اجرا ندارد.

اما باید توجه داشته باشیم که این سند بسیار خوب مذاکره شده و بسیار بیشتر به سود ایران است تا به سود آمریکا و لذا موضع مقامات ما باید اولا احیای برجام با برخی اصلاحات حداقلی باشد و در نهایت ایران نباید از اینکه همین سند مبنای مذاکرات باشد، کوتاه بیاید. فکر می کنم این برای طرف مقابل هم نهایتا قابل قبول باشد. متاسفانه برخی اظهارات مقامات ما مبنی بر منتفی بودن برجام و مانند آن به سود منافع ایران نبوده و باید تعدیل و تصحیح شود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha