نشست اخیر شورای عالی فضای مجازی که چهارم دیماه به ریاست دکتر «مسعود پزشکیان» برگزار شد، مصوباتی داشت که از جمله آنها میتوان به رفع فیلتر دو اپلیکیشن «واتساپ» و «گوگل پلی» اشاره کرد.
مصوبات تازه شورای سیاستگذار درباره حکمرانی مجازی کشور، در میان مواضع انتقادی یا حمایتی که به دنبال داشت، پرسشهایی را نیز نزد بسیاری از کاربران فضای مجازی و شهروندان مطرح ساخت از جمله این که از اساس به چه علت دسترسی به این پیامرسانها و اپلیکیشنها در کشور ما باید محدود یا مسدود شوند.
از سودمندیهای رفع فیلتر اخیر این است که میتواند سهم پیامرسانهای دیگر مانند تلگرام را که ممکن است انحصار برایشان ایجاد شود، کم کند و بخشی از بازار آن را به خودش اختصاص دهددر همین پیوند، پژوهشگر ایرنا گفتوگویی را با «ابوالقاسم رجبی» کارشناس فناوری اطلاعات انجام داده که شرح پرسش و پاسخها را در ادامه میخوانید:
بعد از مدتها و برای اولین بار، رفع فیلتر گوگل پلی و واتس اپ انجام شد. آیا پیش از این، سابقه رفع فیلتر داشتهایم؟
بله سابقه رفع فیلتر داشتهایم؛ هم در خدمات داخلی و هم در خدمات خارجی این اتفاق افتاده است. یکی از نزدیکترین موارد، اپلیکیشن «دیسکورد» بود که در دولت قبل رفع فیلتر شد و نمونه دیگر هم شبکه اجتماعی «کلوب» بود که زمانی فیلتر و بعد رفع فیلتر شد. بعضی از انواع کسب و کارها هم بودند که فیلتر و رفع فیلتر شدند.
رفع فیلتر این دو مورد اخیر چه بهرههایی برای مردم و کاربران فضای مجازی دارد؟
قطعا این اتفاق بهرههایی هم داشته است. یکی از این بهرهها این است که این پیامرسانها برای ارتباطات بینالمللی قابل استفاده هستند و مردم میتوانند از قابلیتهای این پیامرسانها برای ارتباط بینالمللی استفاده کنند. همین طور چون برخی از پیامرسانهای داخلی مشکلاتی داشتند این فرصت باعث میشود تا حجم تقاضا تقسیم شود و بتوانند تا حدی مشکلاتشان را رفع کنند و خدمات پایدارتری را به مردم ارائه دهند.
بهره دیگری که این رفع فیلتر دارد این است که میتواند سهم پیامرسانهای دیگر مانند تلگرام را که ممکن است انحصار برایشان ایجاد شود، کم کند و بخشی از بازار آن را به خودش اختصاص دهد و تعادل در بازار پیامرسان ایرانی را بهبود بخشد و این طور نباشد که یک پیامرسان غالب وجود داشته باشد. مزیت این اتفاق میتواند این باشد که تعادل بین بازیگران را بار دیگر ایجاد کند.
وزارت ارتباطات و دولت چهاردهم رویکرد خود در رفع فیلترینگ را «گام به گام» و با «اجماع سازی» اعلام کردهاند. این رویکرد چه پیامدهایی میتواند داشته باشد؟
یکی از تاکیداتی که در سیاستهای کلی وجود دارد این است که هیچ پیامرسانی نباید تبدیل به بازیگر مونوپل شود و انحصار در خدمات مقداری کاهش یابد
رویکرد گام به گام و اجماعسازی یک اتفاق فرخنده است و اگر به ملاحظات وفاق و اجماعسازی پایبند باشیم میتواند به رویه مثبتی در کشور و طراحی سیاست تبدیل شود. یکی از تاکیداتی که در سیاستهای کلی وجود دارد این است که هیچ پیامرسانی نباید تبدیل به بازیگر مونوپل شود و اگر رفع فیلترها به نحوی باشد که بازیگری مونوپل شکل نگیرد و انحصار در خدمات مقداری کمتر شود و به صورت پلهای هم این اگر اتفاق بیافتد، اثر مثبتی دارد.
اگرچه هدف دولت این بوده که ضرورت استفاده از فیلترشکن را مرتفع کند و کاهش دهد اما مشکلاتی که مردم با آن مواجه هستند همچنان وجود دارد و این دو خدمت اینترنتی در وضعیت فعلی خیلی مورد اقبال نبودند که رفع فیلتر آنها خیلی تفاوتی در میزان استفاده از فیلترشکن ایجاد کند. از این جهت میشود گفت که این دو گامی که در مرحله اول برداشته شده نمیتواند محقق کننده وعده دولت در موضوع عدم نیاز به استفاده از فیلترشکن و مبارزه با استفاده بیرویه از فیلترشکنها حساب شود.
مردم میپرسند چرا این ابزارها قبلا فیلتر و الان رفع فیلتر شدند؟
دلیل فیلتر این خدمات در گذشته به خاطر وضعیت ناآرامی سیاسی و نقشی که این پلتفرمها در سازماندهی اعتراضات در آن زمان داشتند و البته به صورت موقت بود. در ادامه این استدلال مطرح شد که شرایط تغییر کرده و ناآرامیها رفع شده و جامعه دیگر ملتهب نیست بنابراین لازم است رفع فیلتر انجام شود. اما تصمیمگیری در این موضوع مورد اختلاف بود.
اگر چه از اهداف دولت این بوده که ضرورت استفاده از فیلترشکن را مرتفع کند اما دو اپلیکشن رفع فیلترشده در وضعیت فعلی خیلی مورد اقبال نبودند که رفع انسداد آنها تفاوت زیادی در میزان استفاده از فیلترشکن ایجاد کند
از یک طرف عدهای استدلال میکنند که این پلتفرمها همانطور که قبلا در ناآرامیها نقش منفی داشتند در شکلدهی و ایجاد نارضایتی هم میتوانند در آینده نقش داشته باشند؛ چون در هر صورت سیاستهایی که از سمت صاحب سکو اعمال میشود در جهت تضعیف منویات نظام بوده و همین طور هم خواهد بود. از این منظر، این سکوها قابلیت اعمال سلیقه سیاسی و به قولی جریانسازی را هم از طریق پروموت کردن محتواهای جهتدار و هم با حذف امکان گردش اطلاعات درست و صحیح دارند و باز هم میتوانند موجب ایجاد ناآرامی و اعتراضات شوند.
با توجه به این که رفع فیلتر یکی از وعدههای دکتر پزشکیان بود، تصمیم اخیر چه اثری بر اعتماد عمومی دارد؟
رفع فیلتر از این جهت که در مسیر عمل به وعدهها بود که در هر صورت وظیفه هر سیاستمداری است، میتواند اعتماد عمومی را افزایش دهد. در هر صورت این وعده دکتر پزشکیان بوده و کلیت ساختار سیاسی کشور هم از جناحهای مختلف اعلام میکنند که موافق رفع فیلترینگ هستند. در نتیجه عمل به وعدهها تاثیر مثبت روی اعتماد عمومی دارد و این چیزی است که باید به آن احترام گذاشت و از این جهت این اتفاق حتما میافتد.
اما از جهت دیگر با توجه به اینکه این سکوها متعلق به کشوری هستند که رابطه خصمانهای با جمهوری اسلامی ایران دارد و بسیاری از مدیران این سکوها هم سبقه صهیونیستی دارند، از این جهت سیاستهای خصمانهای هم نسبت به جمهوری اسلامی ایران دارند و جلوی فعالیت همسو با نظام را میگیرند، تضعیف میکنند و محتوای تخریبی را در پلتفرمها پروموت میکنند. به همین خاطر میشود گفت که وقتی این پلتفرمها رفع فیلتر شود عملا تخریب اعتماد عمومی را در بلند مدت به دنبال خواهند داشت. چون طبیعتا تنها مشکل کشور که فیلترینگ نیست و مشکلات دیگر هم وجود دارد و در هر صورت مستعد از دست دادن بیاعتمادی به خاطر مشکلاتی که با آن مواجهایم، هستیم.
از این جهت میشود گفت یک نقطه تعادلی هست که هم میتواند از جهت عمل به وعدهها باعث اعتمادافزایی شود و هم از جهت تسهیل مدیریت افکار عمومی برای دشمن و طرفهای متخاصم نظام ممکن است تاثیر منفی هم روی اعتماد عمومی بگذارد. البته بخشی قلیلی از جامعه به صورت کلی نسبت به رفع فیلترینگ مخالفت دارند و آن بخش از جامعه هم با توجه به اینکه تصور میکنند حاکمیت در حال فاصله گرفتن از ارزشهای اسلامی است ممکن است سرخورده شوند و باز هم میتواند برای آن قشر از جهت اعتمادشان به کلیت حکمرانی تاثیر منفی داشته باشد.
برخی عنوان میکنند که تصمیم شورای عالی فضای مجازی تصمیمی است که نتیجهاش تعطیلی قانون کشور در خصوص چند پلتفرم خارجی است اما باید توجه داشت که اصطلاح تعطیلی قانون تعبیر دقیقی نیست. چون همین الان خدمات مختلفی برای مردم در دسترس هستند که روی اعمال قانون در مورد آنها موافقتی صورت نگرفته است. سیاست فیلترینگ سیاست اعمالی روی خدماتدهنده نیست بلکه بیشتر سیاستی است که در واقع روی کاربر خدمات اعمال می شود و او هست که وقتی میخواهد یک خدمت را استفاده کند با چالش مواجه میشود. اگر به خدمتی احساس وابستگی و نیاز کند فیلترینگ را دور می زند و دشمن این ابزار را فراهم کرده است که این کار را انجام بدهد یعنی ایالات متحده آمریکا اعتبار مشخصی برای در هم شکستن نظام فیلترینگ در کشور ایران تخصیص داده است. سیاستگذاری جدید با دیدن اینکه مقدار استفاده از فیلترشکن زیاد شده است می خواهد این بار روی کاربران را تعدیل کند.
برخی عنوان میکنند که تصمیم شورای عالی فضای مجازی نتیجهاش تعطیلی قانون کشور در خصوص چند پلتفرم خارجی است اما باید توجه داشت که اصطلاح تعطیلی قانون تعبیر دقیقی نیست؛ چون همین الان خدمات مختلفی برای مردم در دسترسند که روی اعمال قانون در مورد آنها موافقتی صورت نگرفته است
با توجه به مطالبات موجود در جامعه و واقعیات ارتباطاتی پیش روی کشور، در جلسات بعدی شورای عالی فضای مجازی چه بایستهها و اولویتهایی باید مورد توجه قرار گیرد تا فرایند گام به گامی که آغاز شده به نتیجه مشخص برسد و امیدواریها را در زمینه رفع فیلترینگ افزایش دهد؟
در حالتی که سکوهای بینالمللی در امور ارتباطات بینالمللی مورد استفاده باشند و وارد متن زندگی روزمره مردم فارسیزبان نشده باشند کاربری آنها مزیت است و تهدیدات مدیریت افکار عمومی و سوءاستفاده از کلان دادههای کشور توسط دشمن به حداقل میرسد. اگر این هدف ایدهآل باشد، زمانی که پس از واگشایی خدمات بینالمللی تاثیر منفی بر خدمات بومی مشاهده نشود و حتی با کمک دولت سهم بازار سکوهای داخلی مشابه نسبت به رقبای خارجی بهبود نیز پیدا کند، انگیزه رفع فیلترینگ و از اولویت خارج شدن این سیاست در آینده را میتوان خوشبینانهتر دنبال کرد؛ یعنی میتوان آیندهای را متصور بود که در آن فیلترینگ دیگر به عنوان یک ابزار حکمرانی جدی مطرح نباشد.
مهمترین اولویت در حمایت از خدمات بومی ترویج استفاده از این خدمات است. لازم است مقامات و مسئولان به تاسی از رویکرد رئیسجمهوری در الگوسازی استفاده درست از منابع در بحث ناترازی انرژی، الگوی خوبی از استفاده از محصولات بومی در انجام وظایف روزمره خود به جامعه ارائه کنند.
به بیان دیگر اولین اقدامی که در جهت وفاق میتوان پیشنهاد داد استفاده مسئولان از خدمات سکویی بومی در امور روزمره خودشان و تشویق هر چه بیشتر استفاده از خدمات بومی جهت امور مختلف است. به عنوان اقدام دوم، دولت باید به صورت جدی با اجبار نظاممند استفاده از سکوهای خارجی در امور روزمره مردم ایران مقابله کند؛ یعنی این طور نباشد که تشکلها و سازمانهای نظام صنفی و دانشگاهها به صرف باز بودن یک خدمت خارجی مخاطب خود را مجبور کنند که از طریق سکوهای خارجی با آنها در تماس باشند و اطلاعات دریافت کنند.
به عنوان سومین قدم، موانع فعالیت رسانهای و جذب مخاطب در سکوهای داخلی باید به گونهای رفع شوند که سبد جامعه کاربری سکوهای داخلی متنوع و قابل مقایسه با سکوهای خارجی باشد؛ یعنی این طور نباشد که مثلا به صرف انتشار شبهه و مطالب مخالف نظام یک حساب کاربری در سکوهای بومی مسدود شود یعنی به صورت مشخص تاکید باید روی تنوع حداکثری در سکوهای بومی باشد.
چهارمین اقدام تصویب قانون حفاظت از دادهها با اولویت اعتمادافزایی به خدمات داخلی است؛ یعنی باید قوانینی تصویب شوند که خیال مردم را نسبت به عدم سوء استفاده از دادههای آنها راحت کنند. بدیهی است در صورتی که این موارد رعایت شود، در کنار افزایش تنوع و کیفیت خدمات از طریق تامین زیرساختهای فنی و رقابت بومی سازنده، میتوان با بهبود جامعه کاربری خدمات داخلی هم وعده رفع فیلتر و طی مراحل بعدی را محقق کرد و هم به مردم اطمینان داد که دیگر بازگشت به عقب و فیلترینگ مجدد وجود نخواهد داشت.
نظر شما