۱۱ دی ۱۴۰۳، ۸:۵۰
کد خبر: 85705049
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

«ناقوس نیمه‌شب»؛ یک رمان گوتیک قرن هجدهمی

۱۱ دی ۱۴۰۳، ۸:۵۰
کد خبر: 85705049
«ناقوس نیمه‌شب»؛ یک رمان گوتیک قرن هجدهمی

تهران- ایرنا- رمان «ناقوس نیمه‌شب» از«فرانسیس لاتوم» که نخستین بار در ۱۷۹۸ میلادی منتشر شد از گونه ادبیات وحشت و گوتیک به فارس ترجمه و روانه بازار شده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، گونه ادبی گوتیک در قرن هجدهم وقتی داستان با وحشت، وهم، راز و ابهام مرگ و نفرین موجودات غیرطبیعی و قوانین فراواقعی درآمیخت، متولد شد. این گونه رمان که با نام‌هایی چون «قلعه اوترانتو»، «دراکولا»، «فرانکنشتاین»، «سرود کریسمس» و «شبح اپرا» بیشتر شناخته می‌شود، سرشار از موجودات عجیب و غریبی است که گاه دل می‌بازند و گاه آدم‌های عادی هستند که پا را از دنیای معقول و معمولی‌شان فراتر می‌گذارند؛ بنابراین آثار گوتیک در عین حال که بر احساسات تأکید دارند، وجه لذت بخش ترس را هم چاشنی روایت می‌کنند.

این گونه ادبی با نام‌های شناخته شده‌اش به زبان‌های بسیار ترجمه شده و بارها و بارها مورد اقتباس سینمایی قرار گرفته است. این گونه ادبی به شدت مورد توجه است اما آنچه «ناقوس نیمه‌شب» را خواندنی می‌کند آن است که جین آستین لاتوم را که اطلاعات چندانی از زندگی‌اش در دست نیست به دنیا معرفی کرده است.

فرانسیس لاتوم در سال ۱۷۷۴ در روتردام هلند چشم به جهان گشود. بعدها به شهر نوریچ انگلستان مهاجرت کرد که زادگاه پدرش «هِنری» بود و خیلی زود در آنجا به نمایشنامه‌نویس موفقی تبدیل شد. هجده سال داشت که اولین نمایشنامه‌اش در تماشاخانه رویال نوریچ روی صحنه رفت و این آغاز موفقیت‌های پی درپی او بود. در همین زمان او دست به کار نوشتن و انتشار منظم چندین رمان شد. این رمان‌ها به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ عاشقانه‌های گوتیک که ناقوس نیمه شب از جمله آن‌هاست و زمان‌هایی که ویژگیهای سبکی شان به خوبی از عنوان اولین کتاب این مجموعه «مردان و منش‌ها» پیداست- رمان‌هایی درباره زندگی اجتماعی طبقه اشراف به همراه مقادیر معتنابهی طنز و هجو.

دیوید پانتر در مقدمه مفصلی که بر این کتاب نوشته است، «ناقوس‌های نیمه‌شب» را عصاره فعالیت‌های ادبی نویسنده می‌داند که در بستر تاریخ و رمانتیسم اولیه و مالیخولیا نوشته شده است. وی معتقد است: شاید منصفانه‌ترین داوری این باشد که بگوییم فرانسیس لاتوم در قرن هجدهم رمانی نوشت به نام ناقوس نیمه شب که هر چه بیشتر بررسی اش می‌کنیم بیشتر پی می‌بریم که نماینده کنش به تعویق افتاده (Nachtraglichkeit) است گویی چیزی در متن به ودیعه سپرده شده که قرار است بعداً اجرا شود.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

آلفونسوس گفت: اگر علیه من بود این همه از دیدنش اکراه نداشتم اما با این وضعیت نمی‌توانم با مردی چشم در چشم شوم که به او زخم زده ام و می‌دانم این زخم کاری مرهمی ندارد. او تئودور را مثل پسر خودش می‌دانست و حتماً از خطاهایش چشم پوشی می‌کرد جز تنفر چه احساسی به من خواهد داشت که پاره تنش را از او گرفته‌ام؟ من قلباً ایمان دارم که کار اشتباهی نکرده‌ام، پس نمی‌توانم از او طلب بخشش کنم و چون بابت سوگی که خود مسببش بوده‌ام دلم به حالش می‌سوزد و از طرفی هم مدیون محبتهایش هستم نمی‌خواهم مرا ببیند و داغ دلش تازه شود. نه فرار می‌کنم و به جای دوری می‌روم و فراموش می‌شوم تا بیش از این به او زخم نزنم. صفحات ۲۴۰ و ۲۴۱

کتاب «ناقوس نیمه‌شب» با ترجمه مریم مهدوی توسط نشر ققنوس در ۳۴۶ صفحه منتشر شده است.

اخبار مرتبط

  • همه چیز از یک شبح شروع شد

    همه چیز از یک شبح شروع شد

    تهران- ایرنا- «قلعه اوترانتو» به اعتقاد والتر اسکات اولین رمان مدرن است که در پی قصه ای سرگرم…

  • یک حقه ادبی در آلمان

    یک حقه ادبی در آلمان

    تهران- ایرنا- کتاب «ساحره کوه کهربا» رمانی گوتیگ و پر رمز و راز اثر ویلهلم ماین هولد نویسنده‌…

  • نبرد بر سر دختر رییس

    نبرد بر سر دختر رییس

    تهران- ایرنا- «سنت ایروین و زستراتزی» دو داستان بلند در یک کتاب به قلم پرسی شلی نویسنده انگلیسی،…

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha