به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، علی فکری، معاون پیشین سفارت ایران در چین در نشست «بررسی نقش چین در منطقه خاورمیانه» که نهم دی ماه 1403 به میزبانی «پژوهشکده مطالعات پیشرفتهٔ خاورمیانه» برگزار شد به بررسی تاریخی و تحلیلی، سیاست پکن در قبال خاورمیانه پرداخت.
سیاست دوگانه چین در خاورمیانه
علی فکری سخنان خود را با گریزی تاریخی آغاز کرده و گفت: از پانزده سال پیش به ویژه زمانی که سیاست «بازگشت به آسیا» توسط آمریکا مطرح شد، چین متوجه شد که آمریکا در حال جداسازی خود از خاورمیانه به منظور افزایش تمرکز خود بر شرق آسیا است. دو سیاست متضاد توسط چین در حال پیگیری است؛ اول اینکه سطح تنش در این منطقه به گونه ای افزایش پیدا نکند که امنیت انرژی چین و سرمایه گذاریهای این کشور را با خطر روبرو کند. از طرف دیگر اگر این منطقه به درصدی از ثبات برسد که آمریکا با خیال راحت بتواند از این منطقه فاصله گیرد، این گزینه هم به نفع چین نخواهد بود.
فکری با اشاره به اینکه چین یک قدرت نوظهور محسوب میشود، افزود: چین در شرایطی قرار گرفته که مجبور به اتخاذ یک سیاست دوگانه در منطقه شده است. آنچه در رفتار و اصول چینیها همیشه بوده و اکنون هم وجود دارد این است که آنها تلاش میکنند تا در منطقه نوعی سازه صلح و فضا سازی برای همکاری های اقتصادی ایجاد شود.
پنج پایه سیاست خاورمیانه ای چین
معاون پیشین سفارت ایران در چین در ادامه افزود: سیاست جدی چین در خاورمیانه بر پنج پایه استوار است که ایران، عربستان سعودی، مصر، ترکیه و رژیم اسرائیل پایه های آن محسوب می شوند. سیاست خاورمیانه چین بر اساس تعاملی که با این پنج قطب برقرار میکند؛ شکل میگیرد و در سالهای اخیر هم نوع تعامل چین عمدتاً از این جنس است. هر کدام از این پایهها در نگاه چین به منطقه که اشاره شد دوگانه است، کارکردی دارند. مصر از نظر دینی نقش رهبری در جهان اهل سنت را دارد، از نظر جمعیتی هم قابل توجه است اما یک نقش منحصر به فردی را هم مصر در سالهای گذشته بازی کرده است.
عادی سازی روابط غرب با چین تقریبا با رویدادهای که در روابط مصر با اسرائیل اتفاق افتاد، همزمان شد. از سوی دیگر بسیاری از تکنولوژیهای شرقی در مصر به اصطلاح پیاده شده بود و مصریها از آنها استفاده میکردند. چینیها همچنان از این ویژگی مصر برای ورود به آفریقا و متعادل کردن اسرائیل استفاده میکنند. چین با مصر در حوزههای فناوری ارتباط دارد و شاید قدیمیترین رابطه فناوری بین چین و منطقه خاورمیانه با مصر شکل گرفته است.
چین دیدگاه های پان ترکی را خطری برای خود می بیند
علی فکری در ادامه با اشاره به پایه دوم که ترکیه است، خاطرنشان کرد: پایه یا کشور بعدی ترکیه است که رهبری اسلام سیاسی اخوانی را برعهده گرفته است و از این طریق نفوذی در منطقه غرب آسیا دارد. این موضوع میتواند هم عامل ناامنی و هم امنیتساز در داخل چین باشد. تحریک تنها قومی که در منطقه شمال غربی چین حضور دارند، از طریق دیدگاههای پان ترک خطرناک است.
او در ادامه با اشاره به اینکه یکی از ویژگیهای چین این است، کشور یک دستی محسوب میشود، افزود: بالای ۹۲ درصد جمعیت از یک نژاد هستند و هشت درصد کل اقلیتها، که این یکی از تفاوتهای چین و هند و یکی از عوامل اصلی قدرت در چین است. بخشی از این هشت درصد اقلیت در منطقه « سین کیانگ» هستند که این منطقه دروازه ورودی انرژی چین است. این انرژی مستقل یا متعادل کننده انرژی ورودی از خلیج فارس است و بخش عمدهای از برداشت نفت داخلی چین در همین استان اتفاق میافتد. چین بخش زیادی از نفت مورد نیاز خود را از داخل تامین میکند و تا سال ۱۹۹۴ اصلا وارد کننده نفت نبوده است و بعد از آن به دلیل توسعه به سمت واردات نفت حرکت کرد.
وی خاطر نشان کرد: بخش دیگری از انرژی یعنی لولههای خط گازی که از ترکمنستان یا روسیه وارد میشود باز هم از همین منطقه سینکیانگ عبور میکند و بنابراین اگرچه جمعیت این منطقه چیزی حدود ۳۰ میلیون نفر است و شاید پانترکیسم چندان در این سی میلیون مطرح نباشد(در مقابل جمعیت یک میلیاردی چین)، اما وزنه راهبردی بالایی دارد و به همین دلیل ترکیه برای چین دارای اهمیت است.
عربستان، مهم ترین وزنه تامین انرژی چین
فکری در ادامه به رابطه پکن با ریاض پرداخته و گفت: پایه یا کشور بعدی عربستان است که در سالهای گذشته یکی از مهمترین و اصلیترین وزنههای تامین انرژی مورد نیاز چین بوده است. نقش و جایگاه عربستان در جهان اسلام و عرب مشخص است و چینیها حساب ویژهای روی ریاض باز کردهاند. عربستان امروز خود را به عنوان یک کشور سرمایه گذار و سرمایهپذیر مطرح و با بازیگران بزرگ سرمایهداری تعامل میکند.
رابطه پر فراز و فرود چین و رژیم اسرائیل
معاون پیشین سفارت ایران در چین گفت: رژیم اسرائیل دیگر پایه مهم برای چین بوده و مهمترین ویژگی آن تامین فناوریهای خاص مورد نیاز برای پکن است. بعد از حادثه «تیان آنمن» چین از دریافت تکنولوژیهای پیشرفته محروم شد و مورد تحریم جدی و شدید قرار گرفت. در این شرایط رژیم اسرائیل به سمت چینیها حرکت کرد و در بعضی از استانهای چین در حوزههای فناوری حضور جدی یافت.
اگرچه از سال ۲۰۱۸ به بعد آمریکا احساس خطر و سعی کرد ترمز همکاریهای فناورانه چین و اسرائیل را بکشد چون چین از مرحله دریافت فناوری از اسرائیل به مرحله صادرات فناوری اسرائیلیها رسیده بود و این موقعیت آمریکا را به خطر میانداخت و نوع رابطه آمریکا و اسرائیل اجازه نمیداد که یک چنین اتفاقی بیافتد.
ایران،
منافع چندجانبه ایران و چین از رابطه دوجانبه
علی فکری با اشاره به رابطه تهران – پکن افزود: پایه پنجم ایران است که مهمترین ویژگی آن مستقل بودن است. گرچه میزان صادرات نفت ایران به چین ناچیز است اما آنها میدانند که تصمیمگیری درباره صادرات و حرکت این میزان نفت به سمت چین، در تهران صورت میگیرد نه جای دیگری. این استقلال ایران برای چین بسیار مهم است و میتواند جریان نفت و انرژی به چین را متوازن کند.
او در ادامه افزود: خط آهنی که در حال حاضر بین مکه و مدینه برقرار شده و حجاج را جابهجا میکند، محصول قرارداد خطآهن سریعالسیر تهران-اصفهان است که ایران امضا کرد و سعودیها هم به سمت داشتن مشابه آن قرارداد با چین حرکت کردند. از سوی دیگر ایران با مهمترین رقیب جهانی چین مسئله دارد.
فکری با تاکید بر اینکه ایران در همسایگی کریدور «سیپک» است، گفت: زمانی که کریدور توسعهای در یک منطقه شکل گرفته و در مراحل پایانی خود نتواند زایندگی داشته باشد، مبدا هم فاسد شده و از بین میرود و این گونه نیست که چین به عنوان اختیاردار آن تصمیم به توقف پروژه بگیرد. در حال حاضر این کمربند توسعه به پشت دروازههای ایران رسیده و چین بخشی از ۶۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری پیشبینی شده را انجام داده است.
برخی تصور میکنند که کریدور «سیپک» صرفا یک راه و محل ترانزیت است و این در حالی است که این کریدور شامل چندین نیروگاه بوده و برای چندین پالایشگاه هم سرمایهگذاری و احداث شده است و صنایع در حال انتقال به آن منطقه است. صنایعی که بخشی از آن یا بخشی از نیازهای آن میتواند از سوی ایران تامین شود. از زمانی که کریدور مقداری پیشرفت کرد چینیها به سمت آوردن ایران به پروژه کمربند-راه حرکت کردند و مباحث مطرح شده درباره سواحل مکران هم از همین موضوع نشات میگیرد.
ایران، متوازن کننده رقابت روسیه و چین
او با اشاره به اینکه ایران یکی از تعدیل کنندههای ترکیه، پاکستان و عربستان در مدیریت منطقه سینکیانگ چین است، گفت: ایرانیها تنها قومی هستند که در هر دو قسمت ایغورنشین (سنتی) و چیننشین شهرهای سینگیانگ محبوبیت دارد و فرهنگ ایرانی در آنجا وجود داشته و میتواند متعادل کننده فرهنگ جداییطلبی یا پانترک یا افراطگراییهای مذهبی باشد. در نهایت یکی دیگر از ویژگیهای مهم ایران متوازن کننده رقابت با روسیه است. روسیه و چین اگرچه فعلا مکمل هم هستند اما هر آن ممکن است رقابت جدیتر شود.
دو رویکرد متفاوت چین پس از هفت اکتبر 2023
رئیس اسبق سازمان سرمایهگذاری و کمکهای فنّی و اقتصادی با اشاره به رویکرد چین در قبال تحولات خاورمیانه پس از هفت اکتبر 2023 گفت: پیش از هفت اکتبر، طرحهایی مانند پیمان ابراهیم برای عادیسازی روابط رژیم اسرائیل و کشورهای منطقه پیش رفته بود. پیمان ابراهیم به دلیل نقشی که رقبای اصلی چین در آن ایفا کردند، فقط یک موضوع ضدخاورمیانهای نیست و ضد چینی هم محسوب میشود. چینیها پس از عملات هفت اکتبر هیئتهای حقیقتیاب به منطقه و کشورهای مختلف اعزام کردند که هدف اصلی آن پاسخ به این پرسش بود که آیا عملیات هفت اکتبر یک اقدام حساب شده و برنامه ریزی شده از قبل بوده یا اتفاق بوده است؟
فکری با اشاره به اینکه چینیها ابتدا از این اتفاق ناراضی نبودند، افزود: این اتفاق میتوانست آمریکا را در منطقه پاگیر کند. دلیل دیگر هم این بود که تایوانیها وقتی رفتار آمریکا را در مقابل اوکراین دیدند که پس از هفت اکتبر و مسئله غزه، اوکراین فراموش شد و روسها توانستند در آنجا پیشروی کنند، به این نتیجه رسیدند که اگر به سمت حرکت مشابه در منطقه شرق آسیا حرکت کنند با واکنش چین تنها خواهند ماند و آمریکاییها آنجا را ترک خواهند کرد.
معاون پیشین سفارت ایران در پکن با تاکید بر اینکه کم کم رویکرد چین هم با توجه به گسترش دامنه تبعات هفت اکتبر تغییر کرد، گفت: چینیها تمام تلاش خود را به کار بستند تا دو اصل ابتدایی مورد اشاره خدشهدار نشود. یعنی ناامنی در منطقه زیاد اوج نگیرد و ثباتی به نفع بازیگرانی که از سوی آمریکا نیابت دارند، شکل نگیرد.
چین و فرصت های جدید در رابطه با ایران
علی فکری با اشاره به اینکه نگاه چینی ها نسبت به تغییر در نقش منطقه ای ایران پس از هفت اکتبر با سایرین تفاوت هایی دارد، گفت: آنها معتقدند ایران در حال نزدیک شدن به نقش واقعی خود است به این معنا که پس از این تحولات، واقع گرایی در ایران افزایش پیدا میکند و تهران به این سمت برمیگردد که اول کریدورها و حلقههای توسعهای خود را تقویت کرده و بعد به سمت دوردستتر حرکت کند. به همین دلیل اکنون فرصتهای جدید، جدی و راهبردی با ایران فراهم شده است.
وی با طرح این تعبیر که «بعد از اتفاقات سوریه نقش روسیه کمرنگ شده»، افزود: چین در منطقه همیشه در سایه روسیه حرکت میکرد و شاید بتوان گفت ابتکاری که برای گروههای فلسطینی یا تنش زدایی بین ایران و عربستان انجام داد، مهمترین کارهای مستقل چین بوده است. اما از این به بعد با توجه به ضربه سخت وارد شده به روسها در سوریه و منطقه مدیترانه، ممکن است با چین جدیدی مواجه شویم که به عنوان یک متوازن کننده با آمریکا و قدرت در حال ظهور به صورت مستقل در منطقه عمل کند.
نظر شما