به بهانه بزرگداشت مولوی
عارفی شوریده و شاعری بی بدیل از سرزمین کهن
#
تهران ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 88/07/09
فرهنگی.مشاهیر.بزرگداشت.مولوی
هشتم مهر ماه روز بزرگداشت عارف و شاعر بزرک ایرانی، جلال الدین محمد بلخی
مشهور به مولانا است.
مولانا در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ خراسان آن زمان به دنیا
آمد، پدرش محمدبن حسین خطیبی معروف به بهاالدین ولد بلخی ملقب به سلطان
العلما از بزرگان صوفیه و مادرش بی بی علوی یا مومنه خاتون است که از
خاندان فقیهان و سادات سرخسی بود.
بهاالدین ولد به همراه فرزندش جلال الدین محمد و بزرگانی چون شیخ نجم
الدین رازی در زمان حمله مغول و بخاطر وحشت از قتل عام ها و غارتگری
لشکریان مغول و تاتار از شهر و دیار خود خارج و پس از مدتی در قونیه
اقامت کرد.
هنگام مهاجرت از بلخ، مولانا پنج ساله بود و در مسیر هجرت، عطار عارف
شوریده نیشابوری پس از دیدار مولانا و پدرش بهاء ولد، آینده درخشان معنوی
جلال الدین را به وی گوشزد کرد و کتاب الهی نامه خود را همچون یادگاری
مقدس به مولانا هدیه داد.
مولانا از سال 638 تا 642 یعنی به مدت پنج سال به صورت مستقل در قونیه به
وعظ و تدریس پرداخت تا اینکه در آستانه چهل سالگی با شمس الدین محمدبن
علی بن ملک داد، معروف به شمس تبریزی آشنا شد و از آن پس شاعری پیشه کرد.
شمس تبریزی، مولوی را به سمت عشق و هیجان سوق داد و با غیبت خود در سال
643 هجری او را از مسند وعظ و تدریس به محفل وجد و سماع رهنمون شد.
مولانا تنها در مدت 12 ماه آشنایی با شمس دچار دگرگونی و شوریدگی شد تا
آنجا که دیوان شمس را به نام و عشق شمس نوشت.
این شاعر و عارف نامدار پس از آن، پانزده سال با حسام الدین چلپی که از
افراد مورد توجه شمس بود هم صحبت شد و دیوان کبیر غزلیات مثنوی را به
خواهش وی جمع آوری کرد.
شمس آنچنان تاثیری بر جان و روح مولانا گذاشت که بر اثر آن، جلال الدین
محمد که تا چهل سالگی بیتی نسروده بود، به آفرینشگری بی بدیلی تبدیل شد
که آثار درجه اول ادب فارسی، مانند مثنوی و کلیات شمس از خود برای مردم
تمام اعصار باقی ماند.
وی در روز یکشنبه پنجم جمادی الثانی سال 672 هجری قمری به دور از موطن
اصلی خود چشم از جهان فروبست و جسم پاکش در کنار پدرش بهاء ولد در خاک
آرمید.
مولوی، در کنار فردوسی، سعدی و حافظ عارفی است که اشعار و نوشته هایش تا
امروز آتشی بر جان شیفتگان حق و حقیقت انداخته است.
مولوی، سالکی است که یافته هایش را با زبان شعر بیان کرده و از این جهت
در پهنه ادب فارسی بی همتا است.
از میان آثار مولانا مثنوی اثری تعلیمی و مجموعه ای از داستان های عرفانی
است که در آن کوشیده است تا مراحل سلوک را برای مریدان خود به زبان شعر
بیان کند.
این کتاب با تمثیل نی که یادکردی عاشقانه از خداست، شروع می شود و به
عقیده بسیاری ازصاحبنظران، هجده بیت آغاز مثنوی هسته اصلی مضمون تمام شعر
دفتر مثنوی است.
برخی از ابیات او در مثنوی، که گوش نواز هر انسان دورمانده از اصل خویش و
بیانگر شکایتها و ناله های انسان زندانی در قفس تن است را اغلب زمزمه
کرده ایم.
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جدایی ها حکایت می کند
کز نیستان تا مرا ببریده اند
در نفیرم مرد و زن نالیده اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
دیوان شمس اثر معروف مولانا، اوج غزل عرفانی است که وی پس از آشنایی با
شمس سروده که در نوع خود به لحاظ نیروی تخیل و آفرینندگی از غنی ترین
نمونه های شعر فارسی به شمار می رود.
غزلیات مولانا نیز تازگی و شورانگیزی فراوانی دارد و شیوه خاص و تبحر در
سروده هایش از هر نظر با اثر دیگر شاعران زبان فارسی متفاوت باشد.
غزلیات مولوی اغلب در مجالس سماع و در حال شور و نشاط سروده شده و به طور
کلی بیان حقیقت در غزلیات او از سطح بالایی برخوردار است، به گونه ای که
آشنایان به غزلش را به تحسین واداشته است.
رباعیات فیه مافیه شامل تعزیرات مولانا به نثر، مکاتیب دربرگیرنده نامه
های مولانا و مجالس سبعه پیرامون سخنان مولانا بر منبر از دیگر آثار معروف
این شاعر و عارف برجسته است.
تنوع وزن در اشعار مولوی از دیگر مواردی است که کار او را در بین بسیاری
از شاعران زبان فارسی شاخص کرده و تسلط او به سرودن شعر در 48 وزن گواه
این مدعاست.
امروزه ژرف اندیشی مولانا در اشعار و زندگی عرفانی مولانا مرزهای ایران را
در نوردیده و همه ساله آیین های مختلفی برای گرامیداشت او برگزار می شود،
تا با یادآوری نام این عارف عاشق، دل و روح تشنه جویندگان عشق و عرفان،
اندکی از دریای بیکران نوشته هایش سیراب شود.
تنوع زبانی و گویش ها، نحوه ارتباط مردمان مختلف را با دشواری مواجه
ساخته و در این میان تنها زبان دل و فهم شهودی است که مرزها را درنوردیده
و به گسیختگی فهم مشترک همه اندیشه ها و افکار پایان می دهد.
شعر مولانا مملو از بیان عاشقانه با زبان دل بوده و این بیان، از اشعار و
افکار مولوی هویتی نامیرا و جاویدان ساخته است.
به عقیده بسیاری مولانا با وجود گذشت 800 سال همچنان زنده است و این حیات
معنوی او به واسطه اندیشه های انسان دوستانه و انسان گرایانه اوست.
یک استاد ادبیات فارسی در این خصوص گفت: جامعه بشری نیازمند اندیشه های
جهانشمولی است که حیات معنوی و غایت زندگی را به انسان امرزوی به ارمغان
بیاورد.
دکتر علی میرزایی افزود: این خصیصه در اشعار مولانا بیانگر فرهنک غنی شرق
و بازجستن روزگار وصل خویش است بطوریکه آثار و افکار جهانشمول این عارف
اندیشمند، امروزه در دانشگاه ها و انجمن های علمی اقصی نقاط دنیا تدریس
می شود.
وی اظهارکرد: تاثیرات مولوی نه در نظم و نثر، بلکه در دیدگاه هستی شناختی
اوست، چرا که دنیای مولانا آکنده از مودت، انسان دوستی، خویشتن داری،
تصوف، قناعت و همزیستی مسالمت آمیز است.
میرزایی اضافه کرد: تفکر جهانی این شاعر و عارف ایرانی برای نوع بشر
امروزی به عنوان یک رسالت اساسی بر پایه های آموزه های اسلامی، انسانی و
با محوریت اخلاق و در کسوت زیبایی در بیان اندیشه ها است و هر روز بر خیل
مشتاقان این حقایق می افزاید به گونه ای که گویی مولوی 800 سال بعد از
خویش می زیسته است.
استاد ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره ) قزوین گفت: مولانا
یکی از ارکان جاودان زبان و ادبیات فارسی است و البته از بزرگترین و
تاثیرگذارترین عارفانی می باشد که امروز طرفداران زیادی در اروپا و
آمریکا دارد.
دکتر سیداسماعیل قافله باشی افزود: مولانا از مشایخ عصر خود بود، اما پس
از دیدار با شمس تبریزی به درویشی روی آورد و پایه گذار طریقتی شد که
مولویه مشهور شدند.
وی اظهار داشت: اندیشه های مولانا یک فرهنک غنی و برگرفته از ایران واسلام
است که به ما منتقل شده و در این راستا مسوولان فرهنگی باید بیش از پیش او
را به نسل جوان معرفی کنند.
دکتر قافله باشی خاطرنشان ساخت: شش دفتر مثنوی معنوی مولانا به عنوان عالی
ترین اثر عرفانی در جهان اسلام برای تمامی تاریخ و در بالاترین نقطه
افتخار است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: اشعار مولانا در همه امور ازجمله شعر، حکمت
و دین، اخلاق، طریقت و شریعت را به نحو متعادل به هم آمیخته است و به همین
دلیل مثنوی را کتابی مشکل تر از مشکل و آسان تر از آسان می دانند.
وی افزود: مجموعه سروده های مولانا در دیوان کبیر و کلیات شمس تبریزی به
چاپ رسیده و غزلیات شمس در برگیرنده غزلهایی سرشار از عاطفه و احساس
انسانی و جهانشمول مولوی است.
به گفته دکتر قافله باشی، کتاب مثنوی معنوی مهمترین سروده مولوی است که
از برجسته ترین منظومه های ادبیات فارسی به شمار می رود که حدود 10 سال
از عمر مولانا را به خود معطوف کرده است.
این استاد ادبیات فارسی گفت: اهمیت مثنوی که حاصل پربارترین دوران عمر
مولانا است تنها به دلیل اثر ادبی بودن نیست، بلکه از آن جهت حایز اهمیت
است که برای بشر سرگشته امروز پیام رهایی و وارستگی دارد.
دکتر قافله باشی افزود: مثنوی فقط عرفان نظری نیست، بلکه کتاب جامع عرفان
نظری و عملی است، بطوریکه مولانا گفته است مثنوی را جهت آن نگفتم که آن
را حمایل کنند، یا زیر پا نهند و بالای آسمان روند که مثنوی معراج حقایق
است نه آنکه نردبان را بر دوش بگیرند و شهر به شهر بگردند.
وی اضافه کرد: بنابراین عرفان مولانا عرفان تفسیر نیست، بلکه عرفان تغییر
است و این افکار جاوادنه تا ابد با انسانها خواهد بود.
7389/ 614