تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۹

تهران – ایرنا – سرگذشت زندگی «رابرت موگابه» رییس جمهوری سابق زیمبابوه را می‌توان به دو کارنامه روشن و تاریک یا سفید و سیاه تقسیم کرد، بخش سفید آن مبارزه برای استقلال و آزادی زیمبابوه از شر استعمار و نظام آپارتاید و بخش سیاه آن اصرار شدید وی برای ماندن بر کرسی قدرت و فساد اقتصادی در کشور است.

خبر درگذشت رابرت موگابه رهبر و بنیانگذار "رودزیا"ی سابق (زیمباوه کنونی) برای مردم و سیاستمداران در دنیا به دو شکل تفسیر می شود، دسته اول از جمله بریتانیا که موگابه آنان را "دشمنان" معرفی می‌ کرد از مرگ وی ابراز خوشحالی می‌ کنند و رسانه هایشان موگابه را دیکتاتور معرفی می‌ کنند.

موگابه در ۲۱ فوریه ۱۹۲۴ در خانواده ای کاتولیک در "کوتاما میشن" در شمال غربی هراره متولد شد.

در سن ۱۰ سالگی پس از آن که پدر نجارش خانواده را رها کرد، موگابه روی تحصیلات خود متمرکز شد و در سن ۱۷ سالگی به عنوان معلم شایسته مدرسه شناخته شد.
این سیاست‌مدار زیمبابوه‌ای که از سال ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۷ رئیس جمهوری این کشور و پیش از آن یعنی در سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۷ به عنوان نخست ‌وزیر زیمبابوه بر سر کار بود، از نظر ایدئولوژیک یک ملی‌گرای سوسیالیست آفریقایی به شمار می رفت که از سال  ۱۹۷۵ اتحادیه ملی آفریقایی ملی زیمبابوه – جبهه میهنی (زانو-پی‌اف) را رهبری کرد.

موگابه که رهبری کهنسال و ۹۵ ساله بود از دو سال پیش در بستر مریضی به سر می برد و برای درمان به سنگاپور رفته بود، اما بیماری سرطان بیش از این به وی مهلت نداد و جهان روز گذشته (جمعه/۱۵ شهریور)، "نماد آزادی و طرفدار جنببش پان آفریقا" را از دست داد، این توصیفی است که «امرسون منانگاگوا» رییس جمهوری کنونی زیمبابوه از وی کرد.
رییس جمهوری کنونی زیمبابوه در واکنش به درگذشت موگابه گفت: او زندگی‌اش را وقف رهایی و تقویت ملت خود کرد، سهم او در تاریخ ملت و قاره آفریقا، هرگز فراموش نخواهد شد.
وی در پست توییتر خود در توصیف شخصیت وموگابه نوشت: موگابه را ملی‌گرای آفریقایی و سوسیالیستی می‌شناختند که از سال ۱۹۷۵ اتحادیه ملی آفریقایی زیمبابوه جهبه میهنی "زانو پی اف" (حزب حاکم) را رهبری می‌کرد. او را روزی به عنوان مبارزی در راه استقلال و آزادی زیمبابوه می‌شناختند.
دوستان و طرفداران موگابه از جمله حامیان استقلال و پان آفریقا در قاره سیاه دسته دومی هستند که از خبر درگذشت وی ناراحت هستند و او را یادآور آن روزهای مبارزه در راه استقلال طلبی می دانند و معتقدند موگابه با اینکه ۳۷ سال در قدرت بود و تا آخرین لحظات عمر خود بر ماندن در کرسی قدرت اصرار می کرد، اما هم او بود که زیمبابوه را از چنگ استعمار رها کرد و این کشور و مردم آن را از شر خوی استعماری بریتانیا راحت کرد.

موگابه در جمع طرفداران خود در پایتخت زیمبابوه

موگابه در دهه ۱۹۷۰ به عنوان یک زندانی سیاسی سابق در کشور رودزیا (زیمبابوه کنونی)، تحت حاکمیت اقلیت سفیدپوست حاکم در این کشور ظاهر شد، وی در جریان مبارزه علیه دولت نژادپرست این کشور که سفیدپوست ها را نژاد برتر در زیمبابوه می دانست رهبری گروهی از چریک‌های مسلح چپگرا را به دست گرفت.

وی سرانجام در سال ۱۹۸۰ توانست استقلال را برای رودزیا  - که دیگر زیمبابوه نام داشت - به ارمغان بیاورد و از همان ابتدا با اعمال اصلاحات ارضی، زمین‌های کشاورزان سفید پوست را گرفت و میان سیاهپوستان تقسیم کرد، در واقع این امر پایانی بر فئودالیسم (ارباب رعیتی به نفع طبقه سفید پوست) در این کشور بود.
پس از استقلال، او از محبوبیت فراوانی در میان مردم برخوردار شد و اقدامات او در گسترش امکانات درمانی و آموزشی استقبال فراوانی را در داخل و خارج از کشورش در پی آورد.
موگابه از زمان استقلال زیمبابوه در سال ١٩٨٠ در سمت‌های نخست وزیر و رئیس جمهوری بر این کشور حکومت کرد.

 اوضاع نابسامان اقتصادی در طول دوران ریاست جمهوری، فساد و سوء مدیریت دولتی به بروز بحران اقتصادی منجر شد که رابرت موگابه آن را به وجود زمینداران سفیدپوست نسبت می داد.

مردم زیمبابوه این اواخر دیگر راضی به ماندن موگابه در قدرت نبودند از سوی دیگر ارتش و پارلمان چندین مرتبه به وی ابلاغ کرده بود که از کرسی قدرت کنار برود، در عین حال ارتش نمی خواست با اجبار وی به کناره گیری، احترام او را از بین ببرد.

تظاهرات مردم زیمبابوه علیه موگابه


موگابه در سال ۲۰۱۳ برای هفتمین بار رئیس جمهوری زیمباوه شد، اما اوضاع نابسامان اقتصادی و رشد تصاعدی نرخ تورم در این کشور، آستانه تحمل مردم را به سر آورده بود، علاوه بر این ارتش و پارلمان هم دیگر راضی به ابقای وی در قدرت نبودند، بنابر این ارتش این کشور در نوامبر ۲۰۱۷ میلادی موگابه را دستگیر و او را به حصر خانگی برد.

حضور نظامیان ارتش زیمبابوه در خیابان های هراره (پایتخت)


وی هفت روز پس از دستگیری در ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷ از ریاست جمهوری استعفا داد. او در زمان خلع قدرت، پیرترین رهبر سیاسی بر سر قدرت، در جهان بود.
موگابه در طول دوران حکومت خود همواره روابط خوبی با کشورهای مستقل در منطقه داشت و سفرهای مکرر وی به جمهوری اسلامی ایران و دیدار با مقامات ارشد ایران و از جمله سفر روسای جمهوری ایران به این کشور آفریقایی صحه بر این مطلب می گذارد که روابط زیمبابوه با کشورهای انقلابی و مستقل همواره روابطی حسنه بوده است، موگابه در یک سخنرانی، ایران را "دوست بزرگ خود" معرفی کرده بود.


او با "نلسون ماندلا" نخستین رئیس‌ جمهوری آفریقای جنوبی نیز روابط دوستانه نزدیکی داشت و هر دو برای یک امر مبارزه می کردند و آن هم مبارزه علیه آپارتاید و استعمار در آفریقا بود اما مسیر آنان از یک جایی به بعد از هم جدا شد و ماندلا ترجیح داد پس از کسب دستاوردهای بزرگ خود برای آفریقای جنوبی از قدرت کنار برود در حالی که موگابه سخت بر کرسی قدرت تکیه زد.

موگابه و ماندلا از دوستان نزدیک یکدیگر بودند

از سوی دیگر موگابه روابط خوبی با دنیای غرب برقرار نمی کرد زیرا آنان را "دشمنان" خود معرفی می کرد و معتقد بود مشکلات کشورش ناشی از سیاست های خصمانه آنان در قبال زیمبابوه است.
مبارزه با سیاست های بریتانیا در آفریقا همواره مورد توجه ویژه موگابه بود، او معتقد بود منشا همه مشکلات در قاره سیاه بریتانیاست و همه کشورها باید علیه سیاست های این کشور مبارزه کنند.

در نهایت، پایان موگابه هم رسید و واکنش ها به درگذشت وی با یکدیگر متفاوت و حتی برخی با هم متناقض بودند.

 در داخل کشور زیمبابوه، هم مخالفان و هم موافقان به تحسین وی پرداختند و از او به عنوان «رهبر مباررزات ضد استعماری در آفریقا» یاد کردند، این توصیف "تندای بیتی" سیاستمدار مخالف موگابه از وی بود.
اما واکنش ها در لندن متفاوت بود و وزارت امور خارجه بریتانیا با صدور بیانیه‌ای ضمن تسلیت به دولت زیمبابوه، گفت که مردم زیمبابوه برای مدتی بسیار طولانی مصیبت حکومت خودکامه موگابه را تحمل کردند، بریتانیا امیدوار است مردم زیمبابوه به حرکت به سوی آینده‌ای دموکراتیک ادامه دهند.
در ایران نیز سخنگوی وزارت خارجه مراتب تاثر دولت ایران از درگذشت رابرت موگابه ابراز داشت.

وی با اشاره به "نقش بی بدیل موگابه به عنوان یک قهرمان ملی در مبارزات استقلال‌طلبانه و رهایی‌ بخش کشورش از استعمار" افزود: موگابه پس از استقلال زیمبابوه نیز در دفاع از حاکمیت ملی این کشور در برابر مداخلات بیگانگان ایستاد و روابطی نزدیک و دوستانه با جمهوری اسلامی ایران داشت.