نوبت نخست این کتاب اعظم پشت مشهدی، از نویسندگان حوزه ادبیات پایداری زمستان ۹۱ توسط انتشارات کتاب آشنا به چاپ رسیده است.
کتاب «تو برای من نمیمانی!» دارای ۱۵۶ صفحه است که در یکهزار نسخه و با قیمت ۵۰هزار ریال به چاپ رسیده است.
نویسنده در ابتدای کتاب با یک متن ادبی این کتاب را به «فاطمه مهدیزاده مادر شهید عبدالرضا مجیدی» تقدیم کرده است.
نویسنده کتاب در این متن نوشته است: به دستهای حنا زده مادری که آغوشش بزرگترین آغوش دنیاست... فاطمه، مادر شهید عبدالرضا مجیدی که مهربانیاش سالها و روزهایم را نمکگیر کرده و خاطره میزبانیاش در یادهای بسیاری به یادگار مانده است... و صبوری آنان که خاطرات سالهای گذشته را با مرام روزهای جنگ در اختیارم گذاشتند...
در بخشی کوتاه از این کتاب آمده است: فاطمه به طرف اتاق رفت و از بالای رختخوابها چمدان دامادی عبدالرضا را پایین آورد و دستش را روی آن کشید. موسی استکان چای را داخل سینی و دستش را روی شانه عبدالرضا گذاشت: دیگه داری قاطی مرغا میشی... مبارکت باشه...
موسی به طرف سفره عقد و عبدالرضا رفت: مبارک باشه رضا.. دیگه شهادت صد درصد شد، عبدالرضا نگاهی به جاریه و آینه داخل سفره کرد، موسی خم شد و پیشانی عبدالرضا را بوسید موسی که کنار رفت بچهها به سمت عبدالرضا رفتند و به او گفتند: برو دیگه بوی بهشت گرفتی رضا...
معرفی شهید از کتاب «نشانههای محله من»
زندگینامه شهید عبدالرضا مجیدی شهریور ۹۷ از کتاب «نشانههای محله من» در خبرگزاری ایرنا هرمزگان منتشر شده است.
شهید عبدالرضا مجیدی ۱۵ فروردین سال ۴۵ در بندرعباس به دنیا آمد و از همان کودکی شخصیت منحصربه فردی داشت و احکام دینی خود را در مسجد و نزد روحانی های انقلابی قبل از انقلاب آموزش دید.
امر به معروف و نهی از منکر جز جدایی ناپذیر از شخصیت وی شده بود و ارادات ویژه ای به ائمه اطهار علیه السلام داشت.
شهید مجیدی با شروع اعتراضهای مردمی ضدشاه همراه با سردار شهید 'یوسف دقت' به پخش اعلامیههای حضرت امام(ره) می پرداخت و در مراسمهای مذهبی شرکت میکرد.
وی پس از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج سپاه پاسداران درآمد و در این نهاد تازه تاسیس مشغول خدمت شد.
این شهید دفاع مقدس که حالا یکی از یاران اصلی نظام به شمار میرفت، در برابر منافقان از آرمان های انقلاب دفاع میکرد تا جایی که منافقان قصد ترورش را داشتند اما با هوشیاری عبدالرضا موفق به این کار نشدند.
شهید عبدالرضا در جبهه فرهنگی و تبلیغاتی در مسجد جوادالائمه(ع) فعالیت میکرد و همراه با شهید اسحق اسطحی در مسجد صاحب الزمان (عج) محله الشهدا نیز فعالیت چشم گیری داشت.
وی در بیشتر جبههها و عملیات ای غرب و جنوب شرکت فعال داشت، چندبار زخمی و شیمیایی شد و جایجای بدنش پر بود از جراحت و ترکش اما با عشق و علاقهای که به امام داشت به محض بهبودی نسبی دوباره راهی جبهه میشد.
شهید مجیدی در حفظ بیتالمال بسیار دقت داشت؛ عاشق امام زمان(عج) و شهادت بود و همیشه در صف اول نماز جماعت حضور داشت، نماز شبش ترک نمیشد وکم میخوابید و بیشتر اوقات ذکر میگفت و به دلیل همین ویژگیهایش بود که همرزمانش او را «جان نثار حسین(ع)» میخواندند.
وی سرانجام ۲۰ دیماه سال ۶۵ در عملیات«کربلای پنج» براثر اصابت ترکش به سر در منطقه «شلمچه» به شهادت رسید.
معرفی نویسنده تو برای من نمیمانی...
'اعظم پشت مشهدی' نویسنده کتاب تو برای من نمیمانی! مسوول دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان هرمزگان و یکی از نویسندگان در حوزه ادبیات پایداری است.
وی خردادماه امسال (۹۸) در دیدار جمعی از اهالی فرهنگ و ادب با رهبر معظم انقلاب مجموعههای شعر دفاع مقدس "موسی بی عصا معجزه می کند" و کتاب شعر "چادر گل اناری" از تولیدات حوزه هنری هرمزگان و مجموعه خاطرات شهید سعید جان بزرگی با عنوان " آدمها توی قاب من نمی میرند" را به محضر رهبر معظم انقلاب تقدیم کرد.
کتاب «عیسای من همینقدره…؟!» روایت زندگی «شهید عیسی کریمی» یکی از فرماندهان دفاع مقدس استان هرمزگان نیز از دیگر آثار وی در حوزه دفاع مقدس است.