۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۱، ۱۴:۱۵
کد خبر: 80122432
T T
۰ نفر

روسيه و پوتين؛ دوران سوم

۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۱، ۱۴:۱۵
کد خبر: 80122432
روسيه و پوتين؛ دوران سوم

گروه تحقيق و تفسير خبر- 'ولاديمير پوتين' رييس جمهور روسيه، در اولين اقدام خود طي حكمي اولويت هاي سياست خارجي را به وزارت امورخارجه اين كشور اعلام كرد كه به نظر مي رسد سياست خارجي روسيه در دوران سوم به وي‍ژه در قبال آمريكا چهره اي متفاوت خواهد داشت.

با پیروزی مجدد ولادیمیر پوتین در انتخابات ریاست جمهور روسیه در چهاردهم اسفند 90 و اجرای مراسم تحلیف آن در روز دوشنبه هجدهم اردیبهشت 91، دوران سوم زمامداری پوتین آغاز شد دورانی كه پیش از این نیز روسیه در سال های 2000 تا 2008 تجربه كرده و امروز دورانی جدید و البته به مدت شش سال پیش رو است. پوتین در اولین روز و اقدام در دوره سوم ریاست جمهوری خود طی حكمی به وزرات امور خارجه این كشور، اولویت های سیاست خارجی روسیه را اعلام كرد. بر اساس این حكم كه تحت عنوان 'اقدامات برای تحقق خط مشی سیاست خارجی فدراسیون روسیه' به امضا رسیده، وزارت امور خارجه موظف شده است تا با پیروی از اصول واقع‌گرایی، شفافیت، چندجانبه گرایی، احترام متقابل، نقش دهی به سازمان ملل و افزایش نقش روسیه در مسائل بین المللی را دنبال كند. در این حكم رییس‌جمهوری روسیه همچنین خواستار فعال شدن مشاركت دیپلماتیك چندجانبه این كشور در شكل‌های مختلف، از جمله در چارچوب گروه 'بریكس' (شامل برزیل، روسیه، چین، هند و آفریقای جنوبی)، گروه بیست، گروه 8 كشور صنعتی جهان، سازمان همكاری‌های شانگهای و همچنین مشاركت فعال در تلاش‌های جمعی بین المللی برای مقابله با چالش‌ها و تهدیدات بین المللی نظیر خطر گسترش سلاح‌های كشتار جمعی، تروریسم بین المللی، قاچاق مواد مخدر، جنایات سازمان یافته و مناقشات منطقه‌ای شده است.

در حوزه منطقه ای نیز بر اساس متن این حكم، جهت‌گیری اصلی سیاست خارجی روسیه، توسعه مشاركت چند جانبه و همگرایی فعال در قلمرو جامعه كشورهای مشترك المنافع (‍CIS) نامیده شده است. در این چارچوب، همچنین بر اهمیت توسعه و مشاركت فعال با جمهوری بلاروس در چارچوب كشور متحد، تعمیق همگرایی اورآسیایی در چارچوب اتحاد گمركی و فضای واحد گمركی بین روسیه، بلاروس و قزاقستان و جذب سایر كشورهای جامعه مشترك المنافع به آن تاكید شده است. پوتین همچنین خواستار تقویت سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) بعنوان موثرترین سازمان برای تامین امنیت و مقابله با تهدیدات منطقه‌ای در حوزه نفوذ جامعه كشورهای مشترك المنافع شده است. در رابطه با روابط با اتحادیه اروپا در این حكم بر دست یافتن به اهداف راهبردی نظیر؛ ایجاد فضای واحد اقتصادی و انسانی از كوه‌های اورال تا سواحل اقیانوس آرام تاكید و پوتین وزارت امور خارجه روسیه را موظف كرده است تا تلاش كند توافقات مربوط به لغو رژیم روادیدی با اتحادیه اروپا هر چه سریعتر امضاء شود. در نهایت، پوتین در رابطه با آمریكا و موضوع سپر دفاع موشكی ناتو نیز خواستار تلاش وزارت امور خارجه برای گرفتن تضمین های حقوقی از آمریكا درباره ماهیت سامانه دفاع موشكی و یا مشاركت برابر و بر اساس اصل تامین امنیت غیرقابل تفكیك و اصول حقوقی - بین المللی شده است. در این چارچوب به نظر می رسد كه پوتین در دوره سوم تلاش دارد تا اصولی كه خود پیش از این در دو دوره گذشته بنا نهاده بود با سرعت بیشتری دنبال كند. اما آنچه از این اصول می توان دریافت سوالی است كه بایستی پوتین در شش سال آینده ریاست جمهوری به آن پاسخ دهد و آن چگونگی مدیریت سیاست خارجی با آمریكا و ناتو با وجود اختلاف در موضوع سپر دفاع موشكی و همكاری در موضوعات دیگر خواهد بود؟



** پوتین در چهره سوم

----------------------

با انتخاب مجدد پوتین بعنوان رییس جمهوری روسیه، به نظر می رسد كه سیاست خارجی این كشور بار دیگر چهره جدیدی را به خود ببیند. چراكه با توجه به فضای بین المللی جدید و تحولات رخ داده پیشین، سیاست خارجی پوتین را بایستی تلفیقی از بازسازی اصول گذشته و ارایه رویكردهای جدید تلقی كرد. در این زمینه پوتین در دی ماه 1379 و تیر 1387 نیز در یكی از اولین اقدامات خود به ترتیب سندی را بعنوان 'طراحی مفهوم امنیت ملی' و 'دكترین سیاست خارجی' روسیه تصویب كرد كه این سند دگرگونی اساسی در سیاست خارجی این كشور را موجب شد. اما این بار نیز در اولین اقدام خود حمكی را به وزارت امورخارجه اعلام كرد كه اصول جدید سیاست خارجی برای شش سال آینده تعیین شده است، اصولی كه به نظر می رسد فرای ساختار منسجم آن، دربرگیرنده دستوركار عملیاتی نیز است. برای نمونه پوتین همانطور كه در مقاله اسفند 1390 خود با عنوان 'روسیه و جهان در حال تغییر' نوشته بود و در این اصول نیز وجود دارد، ارایه تضمین های حقوقی برای سپر دفاع موشكی ناتو و بازگشت به خارج نزدیك – مناطق استقلال یافته از دوران اتحاد جماهیر شوروی- با اجرای طرح 'همگرایی اوراسیایی' اشاره كرده است. همچنین از این اصول و مضامین چنین برمی آید كه پوتین در چهره سوم به دو بخش تقسیم شده، بخشی كه تلاش دارد تا با استفاده از سیاست چندجانبه گرا و حضور موثر در نهادهای بین المللی، منافع اقتصادی چندوجهی را نصیب روسیه سازد و در دیگر سو، با ارایه یك سیاست تهاجمی به ویژه در حوزه های راهبردی و امنیتی، تلاش می كند تا سطح روسیه را در تصمیم سازی های بین المللی ارتقا دهد. در این زمینه شاید طرح سپر دفاع موشكی ناتو بارزترین نقطه اختلافی میان روسیه و آمریكا باشد كه هردو طرف در عین حال كه بر ادامه مذاكره تاكید دارند اما به نوعی طرح های خود را برای بازگرداندن موازنه راهبردی به كار می گیرند. در این زمینه تلاش روسیه در سال های اخیر جهت اجماع سازی بیشتر در سازمان پیمان امنیت دسته جمعی و گسترش همكاری نظامی- دفاعی با كشورهایی نظیر؛ بلاروس، قزاقستان و ارمنستان را می توان تلاش های مستقل این كشور جهت موازنه سازی دانست.



** جمع بندی

------------

سیاست خارجی روسیه اگرچه در دهه گذشته با فراز و نشیب ها و تداوم و تغییرهای بسیاری مواجه بوده اما آنچه مسلم است، نقش پوتین را بعنوان قوام دهنده سیاست خارجی جدید روسیه نمی توان از نظر دور داشت. در این قالب، پوتین در دوران سوم خود نیز در پی اولویت هایی است كه بتواند سیاست خارجی روسیه را در دو سطح منطقه ای و بین المللی و حوزه راهبردی ارتقا دهد و چنین سیاست خارجی زمانی می تواند قابلیت گسترش و افزایش منافع ملی را داشته باشد كه در پیوند با دوام با حوزه های منطقه ای و بین المللی قرار بگیرد. در این چارچوب به نظر می رسد كه پوتین در حوزه های راهبردی همچون سپر دفاع موشكی، فرای همكاری های راهبردی با آمریكا به سمت افزایش توان راهبردی روسیه و قدرت نمایی حركت كرده و در حوزه های دیگر نظیر مناسبات اقتصادی چهره ای همكاری جویانه خواهد داشت.

تحقیق**2040**1358