۲۶ آذر ۱۳۹۲، ۸:۴۷
کد خبر: 80954784
T T
۰ نفر

تجلی یلدا در اشعار شاعران پارسی گوی

۲۶ آذر ۱۳۹۲، ۸:۴۷
کد خبر: 80954784
تجلی یلدا در اشعار شاعران پارسی گوی

تهران - ایرنا - با مرور كارنامه هزار ساله ادبیات فارسی در می یابیم كه شاعران پارسی زبان تاكنون در اشعار خود به شب یلدا به عنوان سنتی دیرینه اشاراتی داشته اند اما به دلیل طولانی بودن این شب ، یلدا در نزد بسیاری از شاعران تصویری منفور و منحوس داشته است.

همزمان با رسیدن فصل زمستان ایرانیان و دیگر سرزمین های هم فرهنگ بر اساس سنتی دیرینه در شبی سرد گردهم آمده و لحظات شیرین و به یاد ماندنی را در كنار اعضای خانواده سپری می كنند.

شب آغاز زمستان به «شب چله» یا «شب یلدا» معروف و شب انقلاب زمستانی است. در تمامی سال ها انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد اول دی‌ماه است.

به باور برخی این شب برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود؛ اما همگان می دانند این شب همچون بسیاری از آیین ها ریشه در سنت ها و آداب و رسوم دارد .

یلدا و جشن‌هایی كه در این شب برگزار می‌شود، یك سنت باستانی است و پیروان میتراییسم این آیین را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می‌كردند.

یلدا برگرفته از واژه‎ای سریانی است و مفهوم آن « میلاد» است . ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» می‎‎پنداشتند و به همین دلیل این شب را جشن می‎گرفتند .

در این شب بر اساس یك سنت دیرینه ،دیوان حافظ به بزرگ خاندان سپرده می شود و میهمانان به ترتیب نیت كرده تفالی به آن می زنند و با زمزمه این ابیات كه،

«ای حافظ شیرازی

تو محرم هر رازی

بر ما نظر اندازی قسم به قرآن مجیدی كه در سینه داری...» نیت مرا بر آورده كن باعث گرمی محفل می شوند.

امروزه با پیشرفت فناوری ارتباطات نیز پای تلفن همراه و نرم افزارهای خاص مجهز به فال گیری هم به این مراسم باز شده و سرگرمی خوبی برای اعضا خانواه به شمار می رود ، برخی نیز در این شب پیامك های دریافتی با محوریت شب یلدا را برای یكدیگر قرائت می كنند.

خبرنگار ایرنا در مورد آیین یلدا و تجلی آن در اشعار شاعران پارسی گوی و اینكه در تاریخ ادبیات این سرزمین این سنت مورد توجه بوده است با چند تن از شاعران گفت وگویی انجام داده كه در ذیل می آید:

مدیر گروه ادبیات شبكه رادیویی فرهنگ یلدا را واژه ای سریانی دانست و گفت: معنای این كلمه ولادت است و همچون واژه نوئل كه از ناتالیس گرفته شده به معنای ولادت خورشید و مهر است.

سعید یوسف نیا در مورد جایگاه این سنت در شعر و ادب فارسی گفت: اگر چه به این مساله زیاد پرداخته نشده اما در برخی اشعار زلف یار به بلندای شب یلدا و همچنین شب هجران و گاهی دوری از یار تشبیه شده است .

در یكی از غزل های هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر با تخلص « سایه » آمده است :

ای سایه ،سحرخیزان دلواپس خورشیدند

زندان شب یلدا بگشاییم و بگریزیم

شاعر در اینجا نگاه تازه تری به شب یلدا داشته و نه از زلف یار ونه از شب هجران بهره گرفته است بلكه شب یلدا را زندان تلقی كرده است .

وی اضافه كرد : در رباعی از عبید زاكانی نیز در باب شب یلدا نیز آمده :

ای لعل لبت به دل نوازی مشهور

وی روی خوشت به ترك تازی مشغول

بی زلف تو قصه ای است ما را مشكل

همچون شب یلدا به درازی مشهور

قا آنی نیز در همین باب می گوید:

بر من و باران شب یلدا گذشت

بسكه ززلف تو سخن رفت دوش

خواجوی كرمانی نیز در جایی گفته:

تا در سر زلفش نكنی جان گرامی

پیش تو حدیث شب یلدا نتوان كرد

وی گفت : شاعر قرن یازدهم صائب تبریزی كه استاد مضامین است زلف یار را به یلدا تشبیه كرده و می گوید :

می كند زلف دراز تو با دلهای حزین

آنچه با خسته روانان شب یلدا نكند

سعدی شیرین سخن نیز در این باب می گوید :

نظر به روی تو هر بامداد نو روزی است

شب فراغ تو هر شب كه هست یلدایی است

معزی نیشابوری نیز یار را به شمع فروزان تشبیه كرده كه شب طولانی یلدا را روشن كرده است و می گوید :

تو جان لطیفی و جهان جسم كثیف است

تو شمع فرروزانی و گیتی شب یلداست

این شاعر معاصر در مورد پیشینه این سنت و آیین گرامیداشت شب یلدا گفت: مهر پرستان معتقد بودند شب و روز اهریمن و اهورا در حال جنگند و این جنگ پیوسته ادامه دارد كه گاه اهورا و گاه اهریمن برهم چیره می شوند.

وی با بیان اینكه ما به شب یلدا وجوه عرفانی بخشیده ایم و به جدال اهریمن و اهورا معتقد نیستیم اظهار داشت: در این شب به دیوان حافظ تفال می زنیم و با دور هم جمع شدن شب نحس را به شب سعد و روزی روشن بدل می كنیم .

مدیر رادیو فرهنگ با یاد آوری اینكه در سنت ما كشاورزان این سنت را به نوعی پایه گذاری كرده و به عنوان نماد بركت از آن یاد كرده اند گفت : بار معنایی این مقوله در طول زمان تغییر كرده است ، این شب برای ما نحوست ندارد ، ما به معتقد به یگانگی خداوند و چیرگی روشنایی و حق بر تاریكی و اهریمن هستیم .

استاد زبان و ادبیات فارسی در مورد معنای لغوی یلدا گفت : در لغت نامه دهخدا در باره هویت تاریخی و فرهنگی شب یلدا و معنی لغوی این كلمه چنین آمده است كه « یلدا لغت سریانی به معنی میلاد عربی است ، و به دلیل همزمانی با میلاد مسیح آن را اینگونه نامگذاری كرده اند .

رضا اسماعیلی با یاد آوری اینكه یلدا اول زمستان و شب آخر پاییز است كه درازترین شب های سال است كه در قدیم آن را شبی سخت شوم و نامبارك می دانستند . در این شب در بیشتر نقاط ایران مراسمی ویژه همراه با شعر خوانی و تفال به دیوان حافظ برگزار می شود.

وی توضیح داد : در اشعار برخی شاعران این خطه ،شعرا زلف یار و همچنین روز هجران را از حیث سیاهی و درازی بدان تشبیه كرده اند و در اشعار برخی از آنان مانند سنایی و امیرمعزی كه به عنوان شاهد می آید رابطه بین مسیح و یلدا درك می شود. یلدا برابر است با شب اول جدی و شب هفتم دی ماه جلالی وشب بیست ویكم دسامبر فرانسوی .

این استاد زبان و ادب فارسی گرامیداشت « شب یلدا » به عنوان نخستین شب زمستان یكی از سنت های پسندیده فرهنگ ایرانی دانست و گفت : این سنت كهن باعث ایجاد الفت بین قلب ها و تقویت مهر در جامعه می شود .

وی در پاسخ به این سوال كه آیا در آموزه های دینی و مذهبی اشاره صریحی به این موضوع شده است توضیح داد : به رغم اینكه جشن نوروز كه اسلام بر آن مهر قبول و تایید زده است ، در آموزه های دینی اشاره صریحی مبنی بر تایید و گرامیداشت « شب یلدا » وجود ندارد ، اما از آنجا كه روح این سنت پسندیده با ارزش های دینی و اسلامی تضاد و تقابلی ندارد و برپایی آن در صله ارحام و انس و الفت بین قلب ها موثر است ، به نظر می رسد كه با باورها و اعتقادات دینی ما همخوانی و همخونی خاصی دارد.

وی در مورد پرداختن شعرا به این مقوله گفت : با مرور كارنامه هزار ساله ادبیات فارسی در می یابیم كه شاعران پارسی زبان از زمان رودكی تا كنون همواره در اشعار خود به این سنت كهن و باستانی اشاراتی داشته اند و شب یلدا برای آنان سوژه ای جذاب و الهام بخش بوده است . اما متاسفانه تصویر شب یلدا در چشم و دل شاعران فارسی زبان به علت طولانی بودن این شب در بیشتر موارد تصویری منفور و منحوس بوده است.

این شاعر معاصر گفت : بزرگان شعر پارسی همچون فردوسی ، عطار ، مولانا ، سعدی ، حافظ و ... در موارد انگشت شماری به شب یلدا اشاره كرده اند و با الهام از یلدا ، تصویرها ، تشبیه ها و استعاره هایی ساخته اند كه بیشتر بر بار منفی این واژه دلالت می كند .بیشتر شاعران روی و چهره یار خود را به خورشید و روز، و بلندی و سیاهی گیسوی نگار و معشوقه خویش را به شب یلدا تشبیه كرده اند ، در سروده ای از ادیب الممالك آمده است :

رویت ز جنت آیه ای، مویت ز شب پیرایه ای

هر صبح رویت سایه ای ، از شام یلدا ریخته

وی گفت : حافظ نیز عذاب و ملالی را كه در شب همنشینی با حاكمان ستم پیشه حاصل می شود را به درازی شب یلدا تشبیه كرده است و امید دارد كه با طلوع خورشید پر فروغ عدالت ، شب تاریك ستم سپری شود و می گوید :

صحبت حكام ؛ ظلمت شب یلداست

نور ز خوشید خواه ، بو كه برآید

اسماعیلی گفت : استاد « شفیعی كدكنی » هم علت بی توجهی شاعران فارسی زبان به شب یلدا را چنین تحلیل می كند : « از آغاز پیدایش ادب فارسی تا پایان قرن پنجم هجری و نیز در دوره های بعدی همواره شعر فارسی از پشتیبانی دربارها برخوردار بوده و مشوقان اصلی شاعران نیز همین دربارها بوده اند و زندگی مردم عادی برای این گویندگان ارزشی نداشته و آن را پیش پا افتاده و غیر قابل تامل و عناصر و اجزایش را ناپایدار می دانستند. در حالی كه بر خلاف ادب عامه و باور مردم كه همواره به اساطیری از جنس ایرانی چشم داشته و خوار شدن آن را بر نمی تافتند ، در ادب رسمی و درباری، نفوذ سیاسی نژاد ترك بر كشور در دوره اولیه ادب فارسی از سویی و گسترش حوزه اساطیری نژاد سامی در كنار اساطیر ایرانی و همچنین گسترش ادبیات دینی اسلام به ویژه در دوره های بعد موجب بی قدری اسطوره های ملی – از جمله شب یلدا - گردید . »

وی گفت : واقعیت نیز چیزی جز این نیست . چون شعر در گذشته یك كالای تجملی و دور از دسترس مردم بوده و شاعران نیز بیشتر وابسته به دربار بوده و برای گرفتن صله شعر می سروده اند ، پرداختن به یلدا كه بیشتر یك جشن دهقانی ومخصوص اقشار زحمتكش جامعه به ویژه كشاورزان و دامداران بوده ، برای آنان لطفی نداشته است . به همین خاطر عجیب نیست كه نشانی از جشن یلدا و دغدغه های اقشار ضعیف جامعه در آیینه شعر این گروه از شاعران نمی بینیم و یا اگر هم در شعرها اشاراتی به یلدا می بینیم ، اشارات تغزلی از جنس زیر است :

تا در سر زلفش نكنی جان گرامی

پیش تو حدیث شب یلدا نتوان كرد

(خواجوی كرمانی)

چه عجب گر دل من روز ندید

زلف تو صد شب یلدا دارد

(ملا محسن فیض كاشانی)

منت زلف تو طوق گردنم بادا كزو

حال دلها بر تو در شبهای یلدا روشن است

(كلیم كاشانی)

شب یلداست هر تاری ز مویت، وین عجب كاری

كه من روزی نمی بینم، خود این شب های یلدا را

(سلمان ساوجی)

اسماعیلی در بخش دیگری از سخنان خود گفت : شاعران دل شده نیز گاه شكنجه جانكاه ایام هجران را به شب یلدا تشبیه كرده اند:

روز فراق تو كه نبینم جمال تو

با من حكایت شب یلدا كند همی

(ادیب صابر )

من از روز جـزا واقـف نبـودم

شــب یلـــدای هجــران آفریـدنـد

(فروغی بسطامی)

شام هجران تو تشریف به هر جا ببرد

در پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد

(وحشی بافقی)

ما حال خویش را بی سرو بی پا نوشته ایم

روز فراق را شب یلدا نوشته ایم

(نظیری نیشابوری)

آرزوی سر آمدن شب جدایی و دمیدن خورشید وصل ، آرزویی است كه همه شاعران دل از كف داده در دل دارند :

برآی ای صبح مشتاقان ، اگر نزدیك روز آمد

كه بگرفت این شب یلدا ، ملال از ماه و پروینم

(سعدی)

وی در پایان ابراز امیدواری كرد كه با پاسداشت سنت های پسندیده ملی و با رجعت به اصل فرهنگی خویش ، در مسیر خودشناسی و خودباوری بیش از پیش گام برداریم و شاهد باروری و بالندگی دوباره فرهنگ و تمدن اسلامی – ایرانی در جهان باشیم .

فراهنگ (5)**1630**1588
۰ نفر