نخستين روزنامه صبح البرز ' پيام آشنا' در اين گزارش مي نويسد: چندي پيش در صدا و سيماي استان گيلان، برنامهاي پخش شد كه در آن مُجري به يك روستاي سرسبز و زيبا سفر كردهبود. اهالي، تاريخچهي روستا را با حرارت براي مُجري بازگو ميكردند. نكتهي جالبِ برنامه، ديوارِ ناتمامِ يكي از كوچهها بود كه گويا اهالي خودشان دست به كار شده و آن را تكميل كردهبودند. مردي ساكنِ روستا ميگفت، اهالي چنان به روستا حسِ وابستگي و تعلق دارند كه هرجا نياز باشد، همه به ياري ميشتابند. ديدنِ اين برنامه من را به يادِ آجر و سنگهاي اضافهي ساختماني نوساز در محلِ زندگيام انداخت كه ماهها به حالِ خود رها شدهبود و هيچكدام از ساكنانِ خودِ ساختمان، اين زبالهها را جمعآوري نميكردند.
درگير كردنِ ساكنانِ يك محله در حلِ مسائل و مشكلاتِ محدودهي زندگي خود، يكي از اهدافي بود كه از سال 89 همزمان با اجرا شدنِ طرحِ مديريت محله در تهران و بهرهبرداري از تشكيلاتي به نامِ سراي محله، مطرح شد. هر منطقهي تحتِ مسئوليتِ شهرداري، از محلاتِ متفاوتي تشكيل شده است؛ محلاتي كه هر كدام بافتِ اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي خاص خود را داراست و قاعدتا ارائهي خدمات در مقياسي جزئيتر و به صورتِ محلهمحور، دشوار مينمايد. بنابراين ضرورتِ ايجادِ نهادي كه در هر يك از محلات، مستقر باشد و خودِ مردم مسئوليتِ محلِ زندگيِ خود را داشتهباشند، احساس ميشود. چرا كه يكي از روشهاي مديريتي نوين در جهان، كوچك كردنِ دايرهي مديريت به منظورِ ارائهي خدماتِ مطلوبتر است.
محلات در طراحي و برنامهريزي شهري از جايگاه و اهميت ويژهاي برخوردار هستند. تبصرهي 2 ماده 4 قانون تعاريف و ضوابط تقسيماتِ كشوري مصوب 15/4/62، محله را به عنوانِ يكي از مهمترين و اساسيترين تقسيماتِ كشوري و از واحدهاي برنامهريزي در طراحي و برنامهريزي فضاي شهري معرفي ميكند. چرا كه محله به مثابهي واحدِ ميانگين خانواده و شهر است و برنامهريزي مناسب ميتواند اين واحد را به كارايي مطلوب برساند.
بازگرديم به سراي محله؛ نهادي كه در سال 89 در تهران ايجاد شد تا مشاركت شهروندان در امورِ محل زندگي خود، بيشتر شود و از اين رو فعاليتهاي ساكنان در اين مقياس، انسجامِ بيشتري يابد. بازيابي هويتِ محلات در پي مشاركتِ شهروندي، مهمترين دليلِ شكلگيري سراي محلات بوده است. در كرج نيز طي خبري كه مهر 92 در پايگاه خبري مديريت شهري منتشر شدهبود، معاون فرهنگي هنري سازمان فرهنگي ورزشي شهرداري، خبر ورود به فازِ مطالعاتي ايجاد سراي محلات را اعلام كردهبود.
در تعاريف، كليهي امورِ محلي اعم از فرهنگي، هنري و مذهبي در كنار ايجاد كانونهاي فرهنگي با محوريتِ خاص به عهدهي سراي محله خواهد بود. هدف نيز افزايشِ سطحِ دانشِ شهروندان نسبت به حقوقِ شهروندي و تعميمِ آن به اجراي اصولِ مرتبط با زندگيِ شهري است. آرمانشهري كه بدين ترتيب ترسيم شده، سفيران فرهنگي محلات و شهرداران مدرسه را نيز به ارمغان خواهد آورد، اما همچنان از ورود به فازِ اجرايي خبري نيست.
سراي محله با وجودِ انتقاداتي كه بر آن وارد است از جمله موازيكاري با فرهنگسراها و كانونهاي فرهنگي اجتماعي شهر، ميتواند فرصتي براي ساماندهي به اين واحدِ ويژه، بازيابي هويتِ محلاتِ قديمي و هويت بخشي به محلاتِ جديد باشد. هرجا شهروندان در تصميمگيريها در خصوص محلِ زندگيِ خود دخيل باشند، حسِ تعلق در آن محدوده شكل گرفته و مردمي كه محلي را از آنِ خود بدانند مُسلما براي ارتقاي كيفيتِ زندگي تلاشي مُضاعف خواهند داشت.
اين مسئله در استاني چون البرز و شهري چون كرج كه اقوامِ گوناگوني را از سراسر ايران، گِردِ هم آورده، اهميتي دوچندان مييابد. محلههايي معروف به يزديها، آذريها، شماليها، اصفهانيها و ... را در كرج ميشناسيد. محلاتي كه بافتِ اجتماعي، قوميتي هماهنگ، ظرفيتهاي بالايي براي برنامهريزي در حوزههاي صنايع دستي، آداب و رسوم و فرهنگ ايجاد ميكند.
حال تنها به زماني بيانديشيد كه هركدام از محدودههاي يادشده براي خود سراي محله داشتهباشند و فعاليتهاي فرهنگي، اجتماعي، هنري و مذهبي خود را در قالبِ اين فضا شكل دهند؛ چه شهرِ زيبا و منظمي خواهيم داشت. شهري كه همهي فعاليتها و اتقافات در حوزههاي مختلف، تفكيك شده و بر حسبِ ارزشهاي قوميتي بوده و در مقياسِ كليترِ تركيبِ محلات و شكلگيري منطقه، با يكديگر داراي تعامل هستند.
متاسفانه در استانِ البرز چنان همهي مسائل در فازِ مطالعاتي متوقف ميشود كه زمانِ بسيار از دست ميرود. شهري كه تهيهي طرحِ تفصيلي در آن حدودِ هشت سال طول كشيده و بسياري از خيابانها تعريض شده، نامشان تغيير كرده يا ساخت و سازهاي جديد در آن صورت گرفته، تعجبي ندارد كه مطالعاتِ سراي محله نيز در آن سالها به طول بيانجامد.
اكنون يك سال از آغازِ فازِ مطالعاتي سراي محله در كرج ميگذرد و هنوز خبري مبني بر راهاندازي چنين فضايي شنيده نميشود در حالي كه شهرهاي ديگر ايران در اين زمينه پيشي گرفتهاند.
اميدواريم سراي محله به زودي در كرج شكل بگيرد و ظرفيتِ مغفولِ پازلِ فرهنگي- قوميتي كرج بالاخره از حالتِ بالقوه خارج شود تا به سايرِ شهرها نشان دهيم كه كرج ميتواند از تهديدها به عنوانِ فرصت بهره بُرده و در ايران سرآمد باشد.
7413 / 1200
روزنامه پيام آشنا روز چهارشنبه در ستون نگاه ويژه به قلم 'نسترن كيوان پور' نوشت : جاي سراي محله در كرج خالي است.