۱۲ شهریور ۱۳۹۴، ۱۳:۵۴
کد خبر: 81746454
T T
۰ نفر
مروری بر حیات ابوریحان بیرونی؛ اندیشمند و ستاره شناس ایرانی

تهران- ایرنا- ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ و از ذخایر علمی ایران زمین محسوب می‌شود، منجم و ریاضی‌دانی كه در زمینه های مختلف، آثار ارزشمندی از خود برجای گذاشته كه این پشتكار و عشق او به علم و تحقیق در میان دانشمندان اسلامی در آن دوره ها بی نظیر و استثنایی بوده است.

ابوریحان محمد بیرونی در شهریور 352 خورشیدی در نزدیكی شهر كاث خوارزم زاده شد و چون در بیرون منطقه ی خوارزم به دنیا آمد به ابوریحان بیرونی شهرت یافت. درباره ی خانواده ی وی اطلاعات چندانی در دست نیست، تا آن جا كه پژوهش ها نشان می دهد، او در كودكی یا نوجوانی، پدرش را از دست داد و همراه مادرش زندگی كرد.
وی مطالعه و تحصیل علم را نزد ریاضی دان و ستاره شناس مشهوری به نام ابونصر منصور، فراگرفت و از 17 سالگی به انجام دادن فعالیت های علمی پرداخت. او پس از مدتی از خوارزم به خراسان رفت و سپس راهی ری و طبرستان (مازندران كنونی) و جرجان(نزدیكی مازندران امروزی) شد. در جرجان مدتی را در دستگاه قابوس وشمگیر، امیر دانش دوست آن دیار گذراند و كتاب «آثارالباقیه» را تالیف كرد. قابوس وشمگیر، به این دانشمند پیشنهاد وزارت داد اما او نپذیرفت و چند سال بعد به خوارزم بازگشت و به دربار ابوالعباس مامون ابن مامون خوارزمشاه وارد شدكه مردی دانشمند بود.
محمود غزنوی، در پایان سده ی چهارم خورشیدی، خوارزم را تصرف كرد و ابوریحان بیرونی را با خود به غزنه برد. وی از آن پس همراه لشگركشی های سلطان محمود به هندوستان راه یافت و زبان سانسكریت آموخت. ابوریحان بیرونی همچنین كتاب «قانون مسعودی» را به نام مسعود غزنوی نگاشت.
این اندیشمند كتابنامه‌ای از آثار زكریای رازی تهیه و فهرستی از آثار خود را به آن پیوست كرد. این فهرست به دلیل تدوین در پایان عمر ابوریحان بیرونی ناقص باقی مانده است. با آنكه بخش مهمی از آثار او از میان رفته، برخی از اثرهای وی شامل تحقیق ماللهند، التفهیم لاوایل صناعت التنجیم و آثار الباقیه عن القرون الخالیه می شود. او همچنین مقاله هایی در مورد زمین پیمایی و جغرافی ارایه داده و شیوه های اندازه گیری زمین و فاصله های روی آن را به وسیله ی مثلث بندی معرفی كرده است.
ابوریحان بیرونی تا آخر عمر در غزنه زندگی كرد و در پایان عمر، نابینا و ناشنوا شد. سرانجام او پس از سال ها تلاش و كوشش در راه علم و دانش در پایان سده ی 429 یا اوایل سده ی 430 خورشیدی درگذشت. در مورد محل درگذشت وی اختلاف است و محل آن مشخص نیست.
سیزدهم شهریور به پاس تلاش های این دانشمند برجسته، روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی نامیده شد. او ستاره شناس و تقویم شناس فرهیخته بود كه با چیرگی بر دانش های روزگار خویش، مسیر پیشرفت علوم زمانه را هموار ساخت.
**پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت بزرگداشت ابوریحان بیرونی با «یونس كرامتی» استاد پژوهشكده ی تاریخ علم دانشگاه تهران به گفت و گو پرداخت.
یونس كرامتی در مورد ایرانی بودن ابوریحان بیرونی گفت: «و أمّا أهلُ خوارزم، و إن كانوا غُصْناً من دَوْحَةِ الفرسِ و نَبْعَةً من سَرْحَتِهم» مردم خوارزم، شاخه‌ای از درخت تناور ایرانی و قومی از آنان هستند. ابوریحان بیرونی در 80 سال زندگی خود آثار پرشماری را تالیف كرد كه تعداد آنها 135 كتاب بوده است اما این باور كه اثرهای وی 150 كتاب محسوب می شود، درست به نظر نمی آید.
این استاد تاریخ در ادامه اظهار داشت: خود ابوریحان بیرونی فهرست آثارش را تا سال 427 هجری قمری تهیه كرده كه در آن نام103 كتاب به صورت دقیق آورده شده است. برپایه ی این فهرست نكته های جالبی به دست می آید، از جمله ی آن كه وی آثارالباقیه را در 391 قمری تالیف كرد. این كتاب تا 427 هجری قمری همچنان در دست تكمیل بود و مطلب هایی به آن افزوده می شد كه به همین دلیل در حال حاضر اختلاف های زیادی در نسخه های آن موجود است.
وی در مورد شیوه ی پژوهش های علمی این اندیشمند، بیان داشت: ابوریحان بیرونی از لحاظ شیوه ی پژوهش بسیار پیش‌تر از روزگار خود بود و به زبان های فارسی و عربی تسلط كامل داشت و زبان سانسكریت را نیز به خوبی می‌دانست. افزون بر این به نظر می‌رسد كه با زبان‌های یونانی و سریانی نیز به اندازه ی بر طرف كردن نیازهای خود آشنا بود. این توانایی‌ها در كنار پژوهش‌های ژرف وی در تاریخ (به ویژه تاریخ علوم) و تسلط فراوانش بر نظریه‌های علمی زمان خود، او را بسیار توانا ساخت. در واقع می‌توان گفت، در میان دانشوران دوره ی اسلامی هیچ فردی، از لحاظ دلبستگی به آزمودن ناآزموده‌ها، یارای برابری با ابوریحان بیرونی را نداشته است. با توجه به شیوه ی ویژه‌ای كه وی در پژوهش داشت، می‌كوشید تا به جای توجه به شنیده‌ها و سرسپردن به دیدگاه‌های بسیار مشهور منسوب به دانشوران پیشین، تا آن جایی كه امكان داشت، درستی یا نادرستی گزاره‌ها را مورد ارزیابی قرار دهد. این چنین بود كه او احكام نجوم را باور نداشت و بسیاری از باورهای به‌ظاهر علمی را با آزمودن كنار گذاشت.
استاد دانشگاه تهران در مورد تاثیر ابوریحان بیرونی بر دانشمندان بعدی خود، اظهار كرد: یكی از نكته های جالب توجه تاثیر اندك وی بر دانشمندان بعدی است. در واقع تاثیر ابوریحان بیرونی بر سیر اندیشه ی علمی در مقایسه با تاثیر ابن سینا بسیار ناچیز بود، در حالی كه آثار او چه از لحاظ اصالت و چه از نظر شیوه ی علمی دست كم از دیدگاه پژوهشگران روزگار ما، بسیار برتر از آثار ابن سینا محسوب می شود. اما ابن سینا در بیشتر سال‌های فعالیت علمی خود در دربار آل بویه به سر برد و در آن روزگار به دانش و دانشوران و بحث‌های علمی بهای بسیار می‌دادند و آزاد اندیشی در هنگامه ی آنان رواج بسیار داشت. در حالی كه ابوریحان بیرونی به جز نزدیك به یك سالی كه در ری به سر برد، هرگز به محدوده ی آل بویه گام نگذاشت و نیمه ی دوم عمر خویش را كه دوران بهره‌وری علمی او بود، در دربار سلطان های متعصب غزنوی گذراند و آنان با هر گونه آزاد اندیشی به سختی برخورد می‌كردند.
یونس كرامتی در پایان در مورد تاریخ دقیق درگذشت ابوریحان بیرونی، گفت: غضنفر تبریزی تاریخ مرگ ابوریحان بیرونی را به نقل از ابوالفضل سرخسی، كه گویا از مریدان او بوده، بیست و هفتم آذر 427خورشیدی(سوم رجب 440قمری) عنوان می كند و با استناد به منابعی دیگر عمر ابوریحان را 77 سال و هفت ماه قمری بر می شمارد. این همان قول مشهوری محسوب می شود كه بسیاری بر آن اعتماد كرده‌اند. اما خود ابوریحان بیرونی در مقدمه ی الصیدنه فی الطب كه یگانه دست نویس شناخته شده ی آن به خط غضنفر تبریزی است، تاكید كرده كه سنش از 80 سال گذشته و به سبب ضعف بینایی و شنوایی‌، به ناچار كتاب را با دستیاری شخصی به نام نهشعی نگاشته و در نتیجه تاریخ نگارش این كتاب نمی‌تواند زودتر از 429خورشیدی(442 قمری) باشد. از طرف دیگر در متن موجود زین الاخبار گردیزی، كه در 429-430 خورشیدی(442-443 قمری) نوشته شده، در میانه ی باب شانزدهم آمده است: «چنین شنیدم از خواجه ابوالریحان محمد بن احمد البیرونی رَحِمَه الله كه گفت ...». اگر عبارت «رحمه الله» افزوده ی كاتبان نباشد آنگاه می‌توان گفت كه ابوریحان بیرونی اندكی پس از نگارش صیدنه و در پایان 429 یا آغاز 430 خورشیدی(پایان 442 یا آغاز 443قمری) به دیدار حق شتافته است. گردیزی پس از بیان این عبارت بسیاری از مطالب تحقیق ماللهند را در كتاب می آورد. پس شاید بتوان گفت كه ابوسعید گردیزی از شاگردان وی بوده و یكی از آثاری كه بر استاد می‌خوانده، همین تحقیق ماللهند بوده است.
*منابع:
- صفا، ذبیح الله. تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، تهران: امیركبیر 1356.
- حاكمی، اسماعیل. تحلیل نثر فارسی ابوریحان بیرونی و برخی از فواید لغوی التّفهیم، تهران: 1356.
- بیرونی، ابوریحان. المجاهر فی معرفة الجواهر.
- بیرونی، ابوریحان. آثار الباقیه.
- مقیمی، غلامحسین. زندگی و اندیشه سیاسی ابوریحان، نشریه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (ع)، 1381.
*گروه اطلاع رسانی(مهدی احمدی)
پژوهشم**9362**2002**9131
۰ نفر