۶ مهر ۱۳۹۴، ۹:۳۳
کد خبر: 81776071
T T
۰ نفر
دلایل كاهش تمایل جوانان به ازدواج

تهران-ایرنا-گسترش تصور نادرست از دست دادن آزادی های فردی در میان جوانان و غلبه مشكل های اقتصادی، ازدواج را به شَبحی بدل كرده كه در اولویت چندم زندگی آنان قرارگرفته است. كارشناسان افزایش ازدواج را در گروی آموزش و تقویت الگوهای سنتی با كمك رسانه های ملی و جامعه می دانند.

از دیرباز، بسترسازی و ساماندهی «ازدواج» به عنوان یك پدیده ی اجتماعی، از مهمترین وظایف خانواده به شمار می رفت كه با دخالت مستقیم والدین و پرس و جوی اقوام و خویشاوندان تحقق پیدا می كرد اما اكنون، با تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی، این قرارداد اجتماعی مهم نیز دستخوش تحول های پایه یی شد تا آن جا كه شاهد انواع ازدواج سنتی، مدرن (نوگرا)، تلفیقی از این 2 و ازدواج های اینترنتی هستیم.
اما در كنار دگرگونی های صورت گرفته در روند پدیده ی ازدواج، شاهد تغییر چشمگیری در وقوع این امر اجتماعی هستیم و آن كمرنگ شدن ازدواج در میان جوانان و افزایش سن متقاضیان ازدواج هستیم.
كارشناسان اجتماعی بر این باورند كه عوامل بیرونی همچون مشكل های اقتصادی، شرایط دشوار گذران زندگی و افزایش سطح انتظارها ازدواج را به خرده فرهنگی بدل كرده كه در اولویت های بعدی زندگی جای گرفته است.
تا آن جا كه بنا به گفته ی «محمد اسماعیل مطلق» مدیر كل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی، ازدواج اولویت هفتم جوانان قرار گرفته است.
وی كه در همایش تبیین سیاست های كلی جمعیت در راستای ارتقای نرخ باروری مبتنی بر سلامت مادر و كودك در ارومیه سخن می گفت، افزود: در این نظرسنجی كه از جوانان مجرد صورت گرفته است، مشخص شد كه پیش از ازدواج، اولویت های دیگری مانند اشتغال و تحصیل قرار دارند كه نشانگر بی توجهی نسل جوان به تشكیل خانواده است.
در این جا این پرسش مطرح است كه آیا به درستی ازدواج بی هیچ دلیلی به عنوان اولویت های دست چندم جوانان تلقی می شود یا موانع و مشكل های درونی خانواده و بیرونی اجتماع، جوانان را به سمت و سویی كشانده كه پس از تحصیل، اشتغال،كسب موقعیت های اجتماعی و شغلی مناسب و غیره به مقوله ی تشكیل خانواده و ازدواج فكر كنند؟
موضوعی كه گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا به دنبال كندوكاو این موضوع و ارایه ی راهكار مناسب برای پایان دادن به این چالش، به گفت و گو با جامعه شناسان و مشاوران خانواده پرداخت.

***ازدواج اولویت نخست اما گام آخر
جهیزیه و خانه ی تازه، هلهله ی میهمانان و سرانجام شنیدن كلمه ی «بله» از زبان عروس خانم مدتی است كه بنا به دلایل گوناگون كمتر دیده و شنیده می شود و سن بله گفتن رو به افزایش است تا آن جا كه بنا به گفته ی «علی اكبر محزون» مدیركل دفتر اطلاعات آمار، جمعیت و مهاجرت سازمان ثبت احوال، افزایش سن ازدواج در مردان از 6.7 درصد در سال 1384 به 8.8 درصد در سال 1393 رسیده و این افزایش برای زنان از 6.3 درصد در سال 1384 به 11.2 در سال 1393 افزایش پیدا كرده است.
برخی از جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی، عواملی همچون تحصیل، اشتغال و كسب منزلت اجتماعی را سه اولویت نخست جوانان امروزی عنوان می كنند كه به دنبال كسب درآمد بیشتر، ازدواج را در اولویت ‌های بعدی قرار داده اند اما در این میان «طهورا نوروزی» پژوهشگر و مشاور خانواده در گفت و گو با گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا معتقد است: گاهی موضوعی به عنوان اولویت نخست برخی افراد قرار دارد كه دستیابی به آن تا اندازه یی دشوار است كه پیش زمینه های دستیابی آن در اولویت قرار می گیرند. در این جا باید پرسید آیا به واقع ازدواج، در اولویت های آخر جوانان قرار گرفته است یا بلكه اولویت نخست است اما چون دستیابی به ازدواج در شرایط كنونی دشوار شده است، برای رسیدن به آن محورهای دیگر را در اولویت قرار می گیرند.
نوروزی افزود: همانطور كه می بینیم در شرایط كنونی برای رسیدن به امر ازدواج، داشتن شغلی با درآمد بالا به عنوان یكی از پیش شرط های ازدواج مطرح می شود. در نتیجه یافتن پاسخی برای چرایی فكر نكردن جوانان به ازدواج، قابل گفت و گو و پژوهش است و در این مسیر بیان این مطلب كه اولویت های جوانان تغییر كرده نادرست خواهد بود.

*** بی میلی اجباری یا اجبار به بی میلی
مصرف گرایی، تجمل گرایی، افزایش انتظارها و خواسته ها، گسترش تشریفات ازدواج و جهیزیه و بسیاری از موارد مادی و فرهنگی دیگر در كنار نبود اطمینان به آینده ی شغلی از جمله موانع و مشكل های زیادی است كه در امر كاهش ازدواج موثر است.
در برابر نیز بسیاری از دختران تحصیلكرده هم عواملی مانند ترس از نبود تعهد و مسوولیت پذیری مردان، بیكاری، اعتیاد، درخواست جهیزیه های سنگین و دخالت های والدین را از عوامل بی میلی به ازدواج عنوان می كنند.
نوروزی، پژوهشگر و مشاور خانواده هم در پاسخ به چرایی كاهش ازدواج، شرایط بیرونی را متهم اصلی عنوان كرد و گفت: این جمله كه جوانان به ازدواج فكر نمی كنند را قابل پذیرش نیست چرا كه ازدواج یك نیاز فطری برای هر جوانی است كه می خواهد در چارچوب شرع و قانون به آن برسد. نمی توان گفت كه ازدواج در گذشته بر اساس تمایل بوده است و اكنون تمایلی به این امر نیست و رفتار و الگوی جوانان تغییر كرده است. نمی توان گفت به دلیل این كه جامعه از شكل سنتی خارج شده است، رفتار افراد هم تغییر كرده است. در زمان كنونی هم تمایل به تشكیل خانواده وجود دارد چرا كه در ذات بشر نهفته است. انسان نمی تواند به تمایل های فطری خود بی نیاز باشد و به آن «نَه» بگوید اما شرایط بیرونی، پاسخ گویی به این نیاز فطری و غریزی را مستلزم زمان و موقیعت مناسب قرار داده است.
از نگاه این مشاور خانواده، به طور كلی 2 نگاه سخت افزاری و نرم افزاری به مقوله ی ازدواج وجود دارد كه از اقتصاد و تامین معیشت به عنوان عامل سخت افزاری ازدواج و از تغییر معیارهای ازدواج و مباحث فرهنگی، خوی فردگرایی و تجردمحوری به عنوان عامل نرم افزاری می توان نام برد. حال این كه وزن كدام یك در كاهش آمار ازدواج و توسعه ی تجردگرایی سنگین تر است، قابل بررسی خواهد بود. گروهی بر این باورند كه گذران زندگی دشوار شده و فشار اقتصادی عامل اصلی ازدواج نكردن جوانان است اما با نگاهی به خرده فرهنگ های شكل گرفته در خانواده ها درمی یابیم كه غلبه ی انتظارهای نابجا، چشم و هم چشمی ها و نگاه های ظاهرگرایانه بر سختی های معیشتی ازدواج افزوده است. به گونه یی كه می توان گفت در دوران گذشته نیز گذران زندگی دشوار بود اما فرهنگ حاكم قناعت گرایی و قناعت محوری باعث می شد تا افراد با اندكی اندوخته روزگار بگذرانند.

*** پررنگ شدن روحیه ی فردگرایی و بی رنگی اشتراك
رواج تصور نادرست به خطر افتادن استقلال شخصی دختر و پسر و محدود شدن و از دست دادن آزادی عمل در زندگی مشترك؛ از جمله خرده فرهنگ هایی است كه در سال های گذشته در میان جوانان نفوذ كرده است.
این افزایش روحیه ی فردگرایی هم یكی از دلایل بی میلی جوانان به امر ازدواج است كه «فخرالسادات محتشمی پور» فعال اجتماعی در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا به آن اشاره كرد و گفت: اكنون در شرایطی زندگی می كنیم كه در دنیا، فردگرایی به نسبت جمع گرایی ارزش بیشتری پیدا كرده است و افراد به دنبال تثبیت شرایط خود و كسب موقعیت بهتر اجتماعی هستند. شوربختانه شیوه های تربیتی ما در خانواده ها نیز تغییر كرده است و به این امر دامن می زند. به این معنا كه در یكی 2 دهه ی اخیر توجه جدی به فرزندان بیشتر شده است و خانواده برای تامین شرایط بهتر زندگی برای فرزندان، از همه چیز خود می گذرد. به همان میزان، زمانی كه فرزندان وارد زندگی می شوند، از خودگذشتگی ندارند و سعی در ایجاد تعامل و تفاهم نمی كنند. در نتیجه تن به ازدواج در هر شرایطی نمی دهند و تجرد و گذران زندگی در كنار خانواده را به ازدواج در شرایط دشوار ترجیح می دهند.
طهورا نوروزی هم در این باره گفت: زمانی كه در خانواده های ایرانی، زن و مرد حوزه های فردگرای پررنگی برای خود تعیین كنند و عبارت هایی مانند «حساب بانكی خودم» یا «ملك خودم» در اولویت قرار گیرد، موضوع شراكت، همراهی و تعامل به مرور كمرنگ تر و فردگرایی برجسته تر خواهد شد. نخستین پایه های این فردگرایی نیز از همان دوران كودكی در خانواده ها شكل می گیرد؛ چرا كه از كودكی می آموزیم اتاق خودم، كتاب خودم، لپ تاپ خودم. یعنی این فردگرایی روز به روز در جامعه پررنگ شده و در نتیجه یكی از خروجی های فرهنگ فردگرایی، تجرد در جامعه و بی تمایلی به تقسیم منافع است. بنابراین هدف از ازدواج كه دركنار هم بودن و از بین بردن فردگرایی است به قهقرا می رود.
همچنین برخی از صاحبنظران این عرصه، افزایش آمار طلاق و نبود الگوی مناسب برای ازدواج را از دلایل عمده ی بی میلی جوانان به ازدواج عنوان می كنند.
فخرالسادات محتشمی پور از جمله ی این صاحبنظران است. به اعتقاد وی، نمی توان ذات طلاق را رد كرد. به طور معمول، در خانواده یی كه مشكل های جدی وجود دارد و ممكن است به بحران های خطرناك كشیده شود، بهترین انتخاب، جدایی است. بروز اینگونه مسایل، نتیجه ی منفی در تصمیم گیری جوانان برای ازدواج می گذارد؛ به این معنا كه با مشاهده ی افزایش آمار طلاق، بر این باور قرار می گیرند كه ازدواج منجر به جدایی خواهد شد، پس چرا ازدواج كنیم؟ باورهای سنتی افزایش ازدواج، كاهش طلاق و تشكیل خانواده های بسامان خواسته ی قلبی مسوولان و خانواده های ایرانی است اما در سال های گذشته به دلایل گوناگون تحقق آن ها با موانعی روبه رو بوده است.

*** پیامدهای منفی تجردگرایی بر جامعه
ازدواج، تشكیل خانواده و رشد و تربیت فرزندان سالم، جامعه را به سطح قابل قبولی از بهبود خواهد رساند و در برابر، كاهش ازدواج جامعه را به سمت آسیب های فراوانی سوق خواهد داد.
از نگاه «امان الله قرایی مقدم» آسیب شناس، ركورد اقتصادی، تشدید افسردگی، از بین رفتن توازن و تجانس زن و مرد در جامعه از پیامدهای اصلی سست شدن گام های جوانان به سوی ازدواج است.
این جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفت و گو با ایرنا به برشمردن پیامدهای ناگوار كاهش ازدواج و افزایش تجردگرایی در جامعه پرداخت و آسیب های ناشی از آن را در پنج جنبه مورد بررسی قرار داد كه از قرار زیر است:
1- اقتصادی: می توان گفت كه اقتصاد هر كشور از دل خانواده ها شكل می گیرد و به اقتصاد جامعه وابسته است. حال با شكل گیری و گسترش تجردگرایی پایه های اقتصادی جامعه دچار لغزش شده و به خطر می افتد. چرا كه شخص مجرد احساس مسوولیتی در قبال رشد اقتصادی خود و در نتیجه جامعه نمی بیند. اما فردی كه تشكیل خانواده می دهد برای برطرف ساختن نیازهای امروز و فردای خود و خانواده، دست به تلاش های مستمری در این زمینه زده و سعی در افزایش رشد اقتصادی دارد.
2- جمعیتی: یكی دیگر از پیامدهای كاهش ازدواج، تاثیر آن بر ساختار جمعیتی یا به عبارتی باروری است. در اثر آن، هم نیروی كار و جمعیت فعال كاهش می یابد و هم جامعه دچار سالخوردگی یا پیری جمعیتی می شود. افزون بر این، كارایی و بازدهی پایین می آید، هزینه های بالای سالخوردگی بر دوش جامعه سنگینی می كند و جامعه یی مصرف كننده شكل می گیرد.
3- اجتماعی: از جنبه ی اجتماعی هم با پدیده ی بی بند وباری جنسی مواجه خواهیم بود. جوانانی كه به حریم افرادِ ساده انگار ورود می كنند و رابطه های غیرمتعارف پنهانی شكل می گیرد. وقتی این نوع روابط جاری شد انواع آسیب های دیگر مانند اعتیاد، جرم و جنایت را نیز در پی خواهد داشت.
4- روانی: از نظر روحی و روانی نیز جامعه دچار نوعی بیماری مزمن غمناكی، افسردگی و تنهایی می شود، چنان كه عنوان می شود كه ایران و عراق غمناك ترین كشور دنیا هستند.
5- سیاسی: كاهش ازدواج از جنبه ی سیاسی آسیب زا است چرا كه بیانگر این است كه سیاست و حكومت نتوانسته امكانات اقتصادی، اشتغال و فرهنگی ازدواج را فراهم كند. اینجا است كه جامعه شناسی می گوید خانواده اصل است و در صورت وجود خانواده، دولت نیز وجود دارد.

*** راهكارهای خروج از پدیده ی تجردگرایی
تغییر تعامل ها، روابط ضعیف و نبود درك متقابل بین اعضای خانواده باعث گرایش جوانان به زندگی مجردی شده است كه بنا به گفته ی كارشناسان با خانواده درمانی و ارایه ی الگوی مناسب، می توان بر كاركرد خانواده به عنوان واحدی متشكل از تك تك اعضا بهبود بخشید و از كمالگرایی مطلق كاست و بر میل به زندگی مشترك افزود.
از نگاه طهورا نوروزی، كانون خانواده و به خصوص پدر ومادر به عنوان نخستین افرادی كه فرزند با آنان سروكار دارد و نخستین بارقه های تربیتی را از آنان می آموزد، در تشدید كمالگرایی مطلق نسل جوان نقش بسزایی ایفا می كنند. والدین بر اساس عواطف خود، همواره فرزند خود را برتر از سایرین می بینند به همین دلیل در انتخاب ملاك های ازدواج نیز سعی در برگزیدن بهترین دارند. همین امر باعث شكل گیری كمال طلبی در فرزندان می شود. ما نمی گوییم كه تحقیق نشود و شاخص ها ارزیابی نشود اما دیگر آن درجه از كمال طلبی كه منجر به فردگرایی و مانع ازدواج شود اشتباه است.
توجه به الگوهای ایمانی و شرعی هم از دیگر راهكارهای پیشنهادی نوروزی است.
به بیان وی، بی‌شك وجود تناسب مذهبی و توجه به یكسانی ایمان و عقیده، مهم‌ترین عامل موثر بر گزینش همسر و تضمین ‌كننده سلامت و موفقیت در ازدواج است و برخلاف تحول های اجتماعی جدید و فردگرایی در روزگار ما، تاثیر باورهای مذهبی بر رفتار و گفتار زن و شوهر قابل توجه است. اما متاسفانه در جامعه ی كنونی، برابری ها را در اقتصاد، پول، شهرت یا تحصیل می بینیم و به همین دلیل شرایط اجتماعی ما با برنامه ریزی های نادرست مواجه شده است. از یك طرف دایره ی دختران تحصیلكرده گسترش یافته و از طرفی دیگر پسران به جای تحصیل، جذب بازار كار شده در نتیجه آمار تحصیل آنان پایین آمده است كه با توجه به معیارهای هم شان بودن و سایر معیارها، دختران مجرد تحصیلكرده تن به ازدواج با پسر تحصیل نكرده نمی دهند. اما زمانی كه محور ایمان و اعتقادهای مذهبی و معیارهایی كه در ایمان برای یك زن مطرح است برجسته سازی شود، اشتغال و معیشت و طبقه ی اجتماعی را كمرنگ تر شده و انعطاف پذیری جای آن را خواهد گرفت.
نقش دولت در فراهم كردن و آسان تر شدن امر ازدواج هم از جمله موارد راهكاری است كه فخرالسادات محتشمی پور به آن اشاره می كند و می گوید: طبیعی است كه نخست باید شرایط ازدواج فراهم شود و دولت به عنوان یكی از حامیان خانواده ها، این امكان را فراهم كند تا جوانان در شرایط مطلوب ازدواج قرار بگیرند. البته رسیدن به این امر، خود مستلزم پایین آوردن سطح توقع های جوانان و كاهش مداخله ی خانواده ها در امر ازدواج است تا بستر و زمینه ی ازدواج فراهم شود.
از نگاه این فعال اجتماعی، نقش آموزش نیز در امر افزایش آمار ازدواج بسیار با اهمیت است. پیش از این خانواده، به شكل سنتی به جوانان آموزش می دادند كه مورد پذیرش آنان قرار می گرفت. اما در دوره ی كنونی آموزش باید متناسب با نیاز جوان باشد. این نوع از آموزش نیز تنها از عهده ی خانواده بر نمی آید و متاسفانه خلا آن در مدرسه، دانشگاه و محیط های اجتماعی به شدت احساس می شود. رسانه ی ملی نیز تاثیر به سزایی در آموزش و تشویق به ازدواج دارد اما هنوز نتوانسته نقش خود را به خوبی ایفا كند. این در حالی است كه رسانه ی ملی و مطبوعات به دلیل نفوذپذیری بالا در میان خانواده ها، می توانند با فرهنگ سازی درست و ارایه ی الگوی مناسب، راهنمای مسیر درست زندگی جوانان باشند.
*گروه پژوهش و تحلیل خبری
*پژوهشم**9294** 9283**2054
۰ نفر