در اين گفت و گو كه در شماره شنبه 17 بهمن 1394 خورشيدي انتشار يافته، مي خوانيم: علياكبر ولايتي، مشاور امور بينالملل مقام معظم رهبري و رييس مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام هفته گذشته سفري چهار روزه به مسكو داشت و طي آن با مقامهاي مختلف اين كشور و ازجمله با ولاديمير پوتين رييسجمهور روسيه، يوري اوشاكوف دستيار ارشد رييسجمهور، الكساندرلاورنتيف نماينده ويژه رييسجمهور روسيه در امور سوريه، پاتروشكف دبير شوراي امنيت ملي، پوشكوف رييس كميته بين الملل دوما و ديگر اعضاي آن و... ديدار كرد و به رايزني پرداخت.
همكاريهاي ايران و روسيه در سوريه و همچنين روابط دوجانبه تهران و مسكو و تاكيد بر گسترش زمينههاي همكاري از جمله محورهاي مورد گفتوگو در اين سفر بوده است. سفري كه به نظر ميرسد با توجه به وضعيت كنوني سوريه از يكسو و لغو تحريمهاي ايران و شرايط ايران پسا برجام از اهميت بسياري برخوردار است.
در خصوص وضعيت همكاريهاي ايران و روسيه و آينده اين روابط در دوران پسا برجام گفتوگويي با جهانگير كرمي، استاد روابط بينالملل دانشگاه تهران و تحليلگر ارشد مسائل روسيه داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
**آيا با اجرايي شدن برجام، روابط تهران و مسكو نسبت به گذشته تفاوتي پيدا كرده است؟
نكته نخستي كه لازم است ابتدا به آن اشاره داشته باشم اين است كه پس از گذشت دو، سه دهه سياست خارجي ايران از حق انتخاب برخوردار شده است. به عبارت ديگر، رفتنش به سوي هر قدرتي از سر انتخاب است و اين امكان را دارد كه از ميان سه بلوك اتحاديه اروپايي، روسيه و چين دست به انتخاب بزند.
تا پيش از دستيابي به توافق و به دليل محدوديتها و تحريمهايي كه نسبت به ايران اعمال شده بود، نوع روابط تهران با پكن و مسكو از سر اجبار بود يعني تنها گزينه همكاريهاي اقتصادي ايران با چين و تنها گزينه همكاريهاي سياسي و منطقهاي ايران، روسيه بود.
ما بايد بدانيم هماينك شرايط كنوني همانند سابق نيست؛ اكنون روسيه با غرب به ويژه در خصوص بحران اكراين و سوريه و همچنين چين با امريكا در خصوص مسائل استراتژيك اختلافات جدي پيدا كردهاند.
نوع كنشگري ايران در دو سال گذشته و دستيابي به توافق هستهاي هم موجب اذعان جامعه جهاني به اين مساله شده است كه روابط با ايران ميتواند عادي و طبيعي باشد و الزامي براي عدم ارتباط نيست. بر اساس اين شرايط، ايران از حق انتخاب شركاي خود برخوردار است و ميتواند دست به انتخاب بزند و از سوي ديگر، اين سه بازيگر عمده هم براي برقراري ارتباط و همكاري با ايران، با يكديگر مسابقه گذاشتهاند و اين مسابقه را به وضوح ميتوان در سه هفته اخير مشاهده كرد.
اين شرايط سياست خارجي ايران در دوران پسابرجام است كه موجب ميشود تا امكان بازگشت تحريمها به هيچوجه فراهم نباشد يعني ايران وارد فضاي موازنهگرايي و حق انتخاب شده است.
**در اين شرايط روابط تهران و مسكو به سمت گسترش حركت خواهد كرد؟
روابط كنوني ايران با روسيه در دو سال گذشته نسبت به سال 2012 بسيار بهتر شده است. اكنون روسيه در خصوص دو مساله اوكراين و سوريه با غرب اختلافات جدي دارد.
تا پيش از اين تهران و مسكو در خصوص برخي مسائل منطقهاي با يكديگر همكاري داشتند و امكان بسط روابط در عرصه بينالمللي و همچنين روابط دوجانبه فراهم نبود زيرا وجود تحريمهايي شرايطي را ايجاد كرده بود تا با وجود حجم وسيعي از توافقنامهها و يادداشتهاي همكاري، وضعيت روابط دو كشور تغييري نكند اما با اجرايي شدن برجام، بسياري از موانع موجود براي گسترش روابط تهران و مسكو برداشته شده است و ما بايد در ماههاي آينده شاهد تغيير سطح مناسبات ايران و روسيه باشيم، يعني سطح مبادلات تجاري افزايش مييابند و از اين پس با عدد و رقمهاي بالاتري روبهرو هستيم .
**پس از سفر پوتين به تهران، برخي، از همكاريهاي راهبردي ايران و روسيه سخن ميگويند. آيا بسترها و زمينههاي لازم براي انجام اين نوع همكاري فراهم است؟
از واژه و مفاهيم ميتوان تعاريف و تفاسير مختلفي داشت. آنچه در صحنه عمل وجود دارد، اين است كه محدوديتي براي روابط تجاري و اقتصادي تهران و مسكو وجود ندارد. در خصوص همكاريهاي نظامي و انتقال تكنولوژي آن به ايران، دولت روسيه آماده همكاري است و در اين راستا، شاهد قرارداد جديد ايران و روسيه در خصوص موشكهاي اس- 300 هستيم. محدوديتهاي فرهنگي ميان دو كشور كاهش يافته است و به نظر ميرسد با تسهيل صدور رواديد ميان دو كشور كه اميد ميرود به لغو رواديد منتهي شود، امكان تعاملات علمي، فرهنگي، گردشگري و تجاري بيش از پيش شده است.
در سطح منطقهاي، ايران و روسيه در خصوص افغانستان، آسياي ميانه و قفقاز از منافع مشترك برخوردار هستند. در دو سال گذشته هم سطح همكاريهاي منطقهاي ايران و روسيه افزايش يافته كه اوج آن در سوريه نمايان است. من فكر ميكنم در سطح بينالمللي و بروز شكاف ميان روسيه و امريكا و نگراني روسها از گسترش قلمرو ناتو به حوزه نفوذ سنتياش، شرايط جديدي براي تهران و مسكو فراهم شده است.
**به همكاري ايران و روسيه در سوريه اشاره كرديد. آيا موجب ميشود تا دو كشور به متحد راهبردي خود تبديل شوند؟
ايران و روسيه در سطح منطقهاي با يكديگر همكاريهايي دارند كه اين همكاري در سوريه راهبردي است. با اين حال، بايد دانست كه در موضوعات ديگر نميتوان اين نوع همكاري را ديد و نميتوان تهران و مسكو را در همه حوزهها، متحد راهبردي قلمداد كرد.
از نظر روسها، تنها كساني به عنوان متحد راهبردي محسوب ميشوند كه عضو سازمان پيمان همكاريهاي امنيت جمعي (CSTO) باشند. براي پيوستن ايران به يك پيمان نظامي جهت اتحاد راهبردي هم محدوديتهايي در قانون اساسي وجود دارد.
از سوي ديگر، به دليل موضعيت ايران به خاطر عضو بودن در جنبش عدم تعهد امكان اتحاد امنيتي و نظامي به شكل بلندمدت وجود ندارد. با اين حال، هماكنون تهران و مسكو، حزبالله و دولت بشار اسد در سوريه با يكديگر همكاري راهبردي دارند ولي نوع همكاري موردي است.
**امكان افزايش يافتن اين نوع همكاريهاي موردي وجود دارد؟
بله، هماكنون شرايط براي گسترش آن در عراق هم فراهم است و ما مشاهده ميكنيم كه تهران، مسكو و بغداد در جهت مبارزه با تروريسم با يكديگر همكاري اطلاعاتي، امنيتي و نظامي دارند.
**ايران و روسيه در بحران سوريه، درباره آينده بشار اسد و همچنين گروههاي معارضه چه اشتراك و اختلافنظرهايي دارند؟
هماكنون ايران و روسيه در صحنه سوريه درباره مبارزه با گروههاي تروريستي، حفظ حاكميت و يكپارچگي ملي، حفظ تماميت ارضي، حفظ نظام سوريه و در گام بعدي، بقاي بشار اسد اشتراكنظر دارند ولي ممكن است در چندوچون آن تفاوتنظرهايي هم داشته باشند.
**مثلا چه موضوعاتي؟
قطعا وقتي موضوعات ريز ميشود، تهران و مسكو هم اختلافهايي دارند. روند صلح در سوريه، شرايط بعدي و اسراييل و نقش آن در سوريه ميتوانند از اختلافات ميان ايران و روسيه باشند ولي مجالي براي بروز اين اختلافات فراهم نشده است. به عبارتي، دو مساله حفظ نظام سوريه و مبارزه با تروريسم موجب شده است تا اين مسائل تحتالشعاع قرار بگيرند و ديده نشوند.
**به چه ميزان همكاريهاي ايران و روسيه موجب كاهش نفوذ امريكا در خاورميانه شده است؟
كاهش نفوذ امريكا در خاورميانه، هدف هم روسيه و هم ايران است ولي همكاريهاي كنوني تهران و مسكو در سوريه در مقابل امريكا نيست. نه ايران و نه روسيه در سوريه اين فكر را نميكنند كه در مقابل امريكا ايستادهاند بلكه آنها ميگويند ما در مقابل تروريسم ايستادهايم و در مرحله بعد، همكاريهاي آنها در برابر نفوذ تركيه و عربستان در سوريه است.
امريكا در سوريه بازيگر درگير و فعالي نيست هرچند نميتوان به نقش و قدرت امريكا اشاره نكرد و واشنگتن هم در جبهه مقابل بشار اسد قرار دارد ولي بازيگران خط مقدم سوريه، ايران، روسيه، تركيه و عربستان هستند.
**نظر روسها نسبت به عضويت ايران در سازمان همكاريهاي شانگهاي چيست؟
مقامات عالي دولت روسيه اعلام كردهاند كه از عضويت كامل ايران در سازمان شانگهاي حمايت ميكنند. چين نيز از عضويت ايران حمايت كرده است. البته بهانهاي هم براي عدم عضويت ايران ندارند.
تا پيش از اين، آنها تحريمهاي شوراي امنيت را بهانه عدم عضويت ايران اعلام ميكردند ولي اكنون نهتنها تحريمها عليه ايران لغو شده است بلكه وزن كنوني ايران در عرصه بينالمللي و منطقهاي و نقش ثباتآفرين ايران در خاورميانه موجب شده است تا عضويت ايران به واقعيتي جدي و ملموس تبديل شود. به عبارتي، وزن ايران خود را به سازمان همكاريهاي شانگهاي تحميل كرده است.
*منبع: روزنامه اعتماد
**گروه اطلاع رساني**9370**9131
تهران- ايرنا- روزنامه اعتماد در صفحه ديپلماسي در گفت و گو با جهانگير كرمي، استاد روابط بينالملل دانشگاه تهران و تحليلگر ارشد مسائل روسيه، با بررسي روابط ايران با روسيه، چين و اروپا و آينده اين روابط در دوران پسا برجام نوشت: روسيه، چين و اروپا براي برقراري ارتباط و همكاري با ايران در پسابرجام، با يكديگر مسابقه گذاشتهاند.