به گزارش پایگاه خبری "فورم شرق آسیا" ، ادغام ایران در ساختار اوراسیایی چین – روسیه برای روابط اقتصادی و امنیتی در سراسر اورسیا حائز اهمیت است و پیچیدگیهای خاص خود را هم دارد. در حالی که پکن و مسکو تلاش میکنند تا هدفهای راهبردی خود را به پیش ببرند و در چهارچوب سازمان شانگهای نیز همکاری میکنند ، ادغام و وارد شدن ایران به این ساختارها این ظرفیت بالقوه را دارد که توازن راهبردی بین دو کشور چین و روسیه را تغییر دهد.
در این مقاله نوشته "میکائیل تانکوم" عضو ارشد موسسه مطالعات اروپایی و امنیتی اتریش (AIES) و عضو غیرمقیم مرکز مطالعات راهبردی در دانشگاه باشکنت آنکارا آمده است: با شرایط متغیر معادلات امنیتی خلیج فارس ، پکن و مسکو فرصتی منحصر به فرد دارند تا ایران و رقیبان منطقهای آن را به سمت آرایش اوراسیایی چین – روسیه متمایل کنند.
بر اساس این گزارش ، ایران دومین ذخایر بزرگ گاز جهان وچهارمین ذخایر بزرگ نفت را دارد . صادرات هیدروکربوی ایران میتواند با به خطرانداختن برتری روسیه در بین تامینکنندگان انرژی اوراسیایی ، ژئوپلیتیک اوراسیا را به نفع چین و به ضرر روسیه تغییر دهد. موقعیت راهبردی ایران در قلب حاشیه جنوبی اوراسیا این کشور را به محور جغرافیایی طرح "کمربند و جاده" چین تبدیل میکند. ایران پیوندی حیاتی برای خط آهن چین – اروپا بدون عبور از خاک روسیه فراهم میکند. این درحالی است که مسیر کنونی بر اساس کریدور ترانس-کاسپین استوار است که مستلزم عبور از دریاچه خزر است. در اوایل سال ۲۰۱۶ اولین قطار باری چین – ایران در مدت ۱۴ روز از استان ژیجیانگ چین به ایران رسید که زمانی بسیار کمتر از مسیر دریایی بود. بر خلاف منطقه دردسرساز کریدور اقتصادی چین –پاکستان (CPEC) ، کریدور چین – ایران با چالشهای امنیتی و مهندسی کمتری رو به رو خواهد بود.
این گزارش میافزاید: با وجود بندر چابهار ایران و پیوندهای خط آهن که تا آسیای مرکزی امتداد دارد ، ایران همچنین در موقعیت تبدیل شدن به قطب کریدور ترانزیت شمال – جنوب (INSTC) قرار دارد. مسیر تجاری اقیانوس هند به اروپا مسیری جایگزین در برابر کمربند و جاده چین فراهم میکند . روسیه و هند به عنوان شریکان این پروژه با ایران تعامل کردهاند.
کریدور ترانزیت شمال – جنوب به الزام راهبردی روسیه برای حفظ نفوذ خود بر قفقاز جنوبی و حوزه دریاچه خزر کمک میکند. همکاری روسیه و ایران برای مواجهه با توسعه نفوذ ترکیه به سمت شرق در قفقاز جنوبی و ترکمنستان از طریق مشارکتهای ترکیه با جمهوری آذربایجان ، حیاتی است. اما مسیر ترانزیت چین به اروپا از طریق ایران باید از مسیر ترکیه عبور کند که این مساله موجب تقویت نفوذ آنکارا در حوزه خزر به هزینه روسیه و ایران میشود.
از سوی دیگر ، پکن درصدد وارد کردن زیرساختهای ترانزیت تجاری ایران به ساختار کمربند و جاده است. ناخشنودی ایران از پایبندی هند به تحریمهای آمریکا موجب شد که ایران این مساله را مطرح کند که چابهار میتواند به بندر گوادر در کریدور اقتصادی چین –پاکستان (CPEC) متصل شود. تقویت همکاری چین و ایران موجب تضمین تسلط اقتصادی چین بر آسیای مرکزی خواهد شد و نفوذ چین را به سمت قفقاز و شرق مدیترانه گسترش خواهد داد.
در پس این زمینه ژئوپلتیک ، سفر تاریخی شی جینپینگ رئیس جمهور چین به ایران در ژانویه ۲۰۱۶ ، امکان تغییر آرایش روابط راهبردی در اوراسیا را به همراه داشت. چین با امضای ۱۷ توافقنامه با ایران موافقت کرد که رابطه راهبردی با جمهوری اسلامی ایران را در طی مدت ۱۰ سال از طریق افزایش تجارت دوجانبه تا ۶۰۰ میلیارد دلار ، تعمیق کند.
رابطه چین با عربستان سعودی از همکاری قراردادی به مشارکت جامع راهبردی تحول یافته است و منافع عربستان را با تلاش چین برای ایجاد راه ابریشم دریایی در قرن ۲۱ هماهنگ کرده است. راه ابریشم دریایی (MSR) یک کریدور دریایی چین به اروپا متشکل از یک رشته تاسیسات بندری ساخت چین در امتداد اقیانوس هند و از مسیر دریای سرخ و کانال سوئز تا یک بندر جدید متعلق به چین در یونان است.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی مشارکت عمیق و فعالی با مصر در زمینه محافظت از دریای سرخ دارند. چین هم که نگران ترانزیت تجاری از مسیر کانال سوئز است ، میلیاردها دلار در مصر سرمایهگذاری کرده است. این شامل توسعه یک بندر و منطقه تجاری در ساحل مصر در دریای سرخ میشود.
میتوان استدلال کرد که روسیه حتی روابط نزدیکتری با دولت السیسی در مصر دارد و در سال ۲۰۱۸ یک پیمان مشارکت جامع راهبردی با این کشور امضا کرد. مسکو همچنین درگیر یک مشارکت عمیق نظامی با چین در کنار سرمایهگذاریهای مهم اقتصادی است. مسکو همچنین در حال تقویت روابط تجاری خود با ریاض و ایجاد یک مشارکت راهبردی با امارات است.
بحران کنونی بین ایران و رقیبان منطقهای این کشور در پی حمله سپتامبر ۲۰۱۹ به تاسیسات نفتی عربستان وارد برهه حساسی شده است و ایران رزمایش دریایی با چین و روسیه برگزار کرده است. نه مسکو و نه پکن روابط خود با عربستان ، امارات و مصر را قربانی نمیکنند و در عوض، رزمایش مشترک دریایی با ایران را به عنوان همکاری با ایران به عنوان بخشی از چهارچوب امنیتی جدید برای محافظت از دریانوردی تجاری عرضه خواهند کرد.
در غیاب اقدامات آمریکا و اروپا برای ارائه جایگزینهایی برای محافظت از تجارت دریایی ، کشورهای عربی خلیج فارس و مصر ممکن است بیشتر به سمت چهارچوب اوراسیایی رو بیاورند و برای هماهنگیهای امنیتی جدید با ایران از طریق چین و روسیه تلاش کنند. هر چیزی کمتر از هماهنگیهای کامل امنیتی برای عربستان و امارات که با قدرت نظامی آمریکا تضمین شود ، راه را برای چین و روسیه هموار میکند که ایران و رقیبان عرب این کشور را بیشتر به سمت چهارچوب اوراسیایی چین – روسیه متمایل کنند .
نظر شما