رفیق سال های سال هم بودند، انگار خدا آنها را برای هم آفریده بود، خدا آنها را كنار هم و برای هم می خواست تا دردی از مردم را با تدبیر نیك و نیت خالص بزدایند.
خدا آنها را چون شیشه ای در حصار سنگ های بسیار حتی از دوران پرخطر و مشقت دفاع مقدس حفظ كرد و آنگونه شد كه از دیدگاه خودشان از قافله شهدا جا ماندند تا امروز در جبهه ای دیگر كه نه تنها كم از جبهه دیروز ندارد بلكه میدانی مهم و حیاتی برای دفاع از انسانیت است، عرض اندام كنند و دل دشمن زبون را با اراده مستحكم شان بلرزانند.
اینها رفیقند و رفیق یعنی دار و ندار را با هم شریك بودن و در اهداف و آمال یك خط را دنبال كردن.
اینها رفیقند و رفیق یعنی حاج قاسم سلیمانی و حاج حسین بادپا؛ دست هایی كه سال های سال یكدیگر را رها نكردند امروز بعد از روزها فراق، یكدیگر را به خدا می سپارند.
حاج حسین بادپا و حاج قاسم سلیمانی همان فرمانده لشكر همیشه پیروز 41 ثارالله كرمان، دیرسالی است كه دست های حسین را می شناسد و با خنده هایش آشناست.
رفیقی كه به گفته رفیقش شهادت حسین را درست چند روز قبل از شهادتش به او كه باورش شده بود شهید نمی شود به زبان بی زبانی، مژده داده بود.
سید ابراهیم یكی از همرزمان سردار شهید حاج حسین بادپا در گفت و گو با خبرنگار ایرنا دیدار آخر دو رفیق را اینگونه شرح می دهد: عید نوروز با حاج حسین رفتیم خدمت سردار حاج قاسم سلیمانی، حاج قاسم رو به من و حاج حسین گفت من نگران شما هستم كه شهید بشوید.
وی گفت: یكی از رزمندگان لشكر 41 ثارالله كه نمی شناختمش با خنده رو به من گفت این بنده خدا را نمی شناسم ولی حسین شهید نمیشه، این رو شهید یوسف الهی گفته. حاج قاسم گفت، نه؛ اگه اون كسی كه باید برایش دعا كند، دعا كند، شهید می شود.
به محض این كه حاج قاسم این جمله را گفت، شهید بادپا خشكش زد رو به من گفت ابراهیم حاجی چی گفت؟ جمله حاج قاسم را تكرار كردم و گفتم حاجی گفت اگه اون كسی كه باید برایش دعا كند، دعا كند، شهید می شود.
آن شب زمانی كه به خانه حاج حسین برگشتیم، حاجی دوباره از من پرسید حاج قاسم چی گفت؟ دوباره جمله سردار سلیمانی را تكرار كردم. بعد از آن حدود چهار یا پنج بار حاج حسین این را از من پرسید.
بعد از مدتی حاج حسین بادپا رو به من گفت ابراهیم؛ حاج قاسم از غیب خبر داره. گفتم یعنی چی از غیب خبر داره؟ حاج حسین گفت آخه من یه خوابی دیده بودم كه این خواب را تا به حال برای كسی تعریف نكردم. پرسیدم چه خوابی؟ حاج حسین گفت چندی قبل خواب شهید كاظمی را كه پیغام شهید یوسف الهی را برایم آورد و گفت تو شهید نمی شوی دیدم. در خواب به شهید كاظمی گفتم یه دعا كن من هم بیام پیش شما و خدا مرا به شما برسونه ولی شهید كاظمی دعا نكرد. گفتم باشه دعا نكن من دعا می كنم تو آمین بگو و گفتم، خدا منو به شهدا برسون، باز هم شهید كاظمی آمین نگفت، شهید كاظمی فقط به صورتم نگاه كرد و خندید.
حاج حسین رو به من ادامه داد: ابراهیم حاج قاسم از كجا فهمیده كه گفت اگر آن كسی كه باید برایت دعا كند، دعا كند، شهید می شوی؟
سردار حسین بادپا بعد از این خواب به روایت فیلمی كه در آیین یادبود این شهید والامقام در كرمان پخش شد، درست كمتر از یك ماه قبل از شهادتش به مزار شهید كاظمی می رود و آنجا با پدر و مادر این شهید دیدار می كند.
حاج حسین آنجا از مادر شهید كاظمی می خواهد برای عاقبت بخیر شدنش دعا كند و مادر شهید كاظمی در حالی كه دست هایش را رو به آسمان می گیرد از خدا عاقبت بخیری حاج حسین را می خواهد و دعا می كند.
و این گونه اثر می كند دعای شهید كاظمی از زبان مادرش در حق شهید بادپا و رقم می خورد ماجرای شیرینی كه آغازش از اول رجب، ماه رحمت و عافیت آغاز شد.
به امید روزی كه ما هم به شهدا بپیوندیم...
سلام ای غروب غریبانه دل سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای شعر شبهای روشن خداحافظ ای قصه عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق خداحافظ ای عطر شعر شبانه
خداحافظ ای همنشین همیشه خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمی مانی ای مانده بی من تو را می سپارم به دلهای خسته
تو را می سپارم به مینای مهتاب تو را می سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شكسته تو را می سپارم به رویای فردا
به شب می سپارم تو را تا نسوزد به دل می سپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه واژه از غم نخشكد اگر روزگار این صدا را نگیرد
خداحافظ ای برگ و بار دل من خداحافظ ای سایه سار همیشه
حسین بادپا 15 اردیبهشت 1348 در رفسنجان چشم به جهان گشود. وی كه سال های سال در جبهه های حق علیه باطل مبارزه كرد به درجه جانبازی 70 درصد نایل آمد.
سردار شهید حسین بادپا اردیبهشت 94 در دفاع از حرم حضرت زینب (س) در سوریه به درجه رفیع شهادت رسید.
اولین سالگرد شهادت این شهید مدافع حرم همراه با رونمایی از سند هویتی وی عصر گذشته (پنجشنبه) با حضور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیت الزهرا (س) شهر كرمان برگزار شد.
گزارش از نجمه حسنی
3029/3028
كرمان - ایرنا - دعای دوست معبری را برای پركشیدن گشود، چنانكه لبخند رضایتش در واپسین لحظات، خرسند از یافتن وصال یار و رسیدن به آرزوی دیرین فریاد می زد، خداحافظ رفیق...