۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۴:۵۸
کد خبر: 82058666
T T
۰ نفر
امام موسی كاظم(ع)؛ گنجینه فضیلت و تبلور صبر و شكیبایی

تهران- ایرنا- بیست و پنجم رجب سالروز شهادت هفتمین پیشوای شیعیان امام موسی كاظم(ع) است؛ امام همامی كه با صبر و شكیبایی، تمام تلاش خویش را برای تحكیم پایه های اسلام راستین به كار بست و در برابر حكومت جور و ظلم عباسی ایستاد و شاگردان بنامی را تعلیم و تربیت كرد.

ابوالحسن موسی بن جعفر(ع) هفتمین امام شیعیان در هفتم صفر 128 هجری قمری در ابواء‌ محلی میان مكه و مدینه دیده به جهان گشود. پدرش امام صادق(ع) ششمین امام و پیشوای مومنان و حمیده مادر ایشان از زنان پاكدامن و درستكار بود.
امام موسی كاظم(ع) به دلیل زهد و عبادتش در میان پیروانش به العبد الصالح مشهور شد و به خاطر داشتن حلم، بردباری و فروبردن خشم خویش به كاظم شهرت یافت. از لقب های دیگر ایشان می توان به «امین و صابر» اشاره كرد و كنیه های امام هفتم(ع) «ابوعلی، ابوالحسن، ابوابراهیم، ابواسماعیل و باب الحوائج» است.
این امام همام(ع) از چشمه دانش الهی و علم بیكران پدرش بهره های فراوانی برد و با آموزه های اسلامی و برترین صفت های انسانی همچون پارسایی، تقوا و بخشندگی آشنا شد و آن را توشه راه خود برای پیشوایی مسلمانان كرد.
توانایی و استعداد بی نظیر باب الحوائج(ع)، در مناظره و گفت و گوهای علمی میان ایشان و دانشمندان زمان خویش تبلور یافت و مخالفان و دشمنان خاندان عصمت و طهارت را بیش از پیش نگران ساخت. با شهادت ششمین پیشوای شیعیان،‌ رهبری دینی،‌ علمی،‌ سیاسی و تربیتی امام كاظم (ع) آغاز شد. اندیشه های سیاسی امام موسی بن جعفر(ع)، بر اصول شریعت و سنت پیامبر(ص)‌ و امامان استوار بود. هفتمین ستاره آسمان امامت در علم، حلم، فروتنی،‌ سخاوت و بخشندگی زبانزد همگان بود و بدخواهان و دشمنان خویش را با عفو و احسان بی مانندش تربیت و راهنمایی می كرد.
دوره امامت موسی بن جعفر(ع) با حكومت جور خلیفه های بنی عباس همچون منصور دوانیقی، مهدی عباسی،‌ هادی عباسی و هارون الرشید همزمان بود. این امام معصوم(ع) با وجود تمام محدودیت ها و ظلم های حاكمان همواره تلاش خویش را برای انجام دادن رسالت سنگین امامت و هدایت مسلمانان به كار می بست و با تربیت ‌افرادی شایسته و ورود آنها به دستگاه حكومتی، ‌از وجود آنان در پیشبرد منافع و هدف های جامعه مسلمانان بهره می جست.
محبوبیت و جایگاه خاص ایشان در میان مردم و اعتقاد آنها به شایستگی امام موسی كاظم(ع) برای نشستن بر مسند خلافت و امامت موجب شد تا‌ خشم دستگاه حاكم بر انگیخته شود و مهدی خلیفه عباسی،‌ دستور داد تا امام(ع) را در بغداد دستگیر كنند، اما پس از خوابی كه دید و به دلیل شخصیت امام(ع) با عذرخواهی موسی بن جعفر(ع) را آزاد كرد. بیشتر عمر امام موسی كاظم(ع) در تبعید و زندان گذشت و سالیان متمادی مورد آزار و اذیت دستگاه جور بنی عباس قرار گرفت.
سرانجام هارون الرشید خلیفه ظالم عباسی، با دستور به سندی بن شاهك امام هفتم(ع) را در 25 رجب 183 هجری قمری و در 55 سالگی مسموم كرد و به شهادت رساند. پیكر پاك ایشان در مكانی به نام قریش كه بعدها كاظمین نامیدند به خاك سپرده شد.
«حجت الاسلام محمدباقر نادم» معاون پژوهش و مطالعات راهبردی موسسه سیره شهدا به مناسبت سالروز شهادت امام موسی كاظم(ع) هفتمین پیشوای شیعیان در گفت و گو با پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا با اشاره به ویژگی های این امام همام(ع) گفت: امام موسی كاظم(ع) دارای صفت ها و ویژگی های ممتازی بود كه به دلیل فرو خوردن خشم، حلم و بردباری در برابر مشكلات روزگار به «كاظم» شهرت یافت. «شیخ عباس قمی» در باب نهم «منتهی الآمال» در خصوص نیكی كردن و فروبردن خشم روایتی را از امام هفتم(ع) نقل می كند كه می فرماید: «احسان كردن به دیگران مانند غل و زنجیری بر گردن احسان شده است كه آن را بیرون نمی آورد مگر با احسان كردن در مقابل این احسان و یا شكر كردن آن» اگرچه صفت فرو بردن خشم، در سیره تمام ائمه اطهار(ع) آشكار بود، اما در وجود امام كاظم(ع)، تبلوری ویژه داشت. با آنكه دشمنان، ظلم های زیادی به امام(ع) روا داشتند، اما ایشان هرگز لب به نفرین نگشود. «ابن اثیر» تاریخ نویس اهل سنت نیز در این باره می گوید: «آن حضرت را كاظم نامیدند؛ چرا كه همواره با فردی كه به او بدی می كرد، با نرمی سخن می گفت و به او نیكی می كرد.»
وی ارتباط این امام همام(ع) با خالق و مخلوق را بسیار نزدیك و معنوی دانست و توضیح داد: امام كاظم(ع) همچون اجدادش فردی عابد و باتقوا بود و همواره در حال عبادت و بندگی به سر می برد و با قرآن و كلام وحی انس بسیاری داشت. ایشان با صوت دلنشین قرآن را قرائت می كرد به نحوی كه دیگران با شنیدن آن می گریستند. مردم مدینه به جهت عبادت های خالصانه هفتمین پیشوای شیعیان، به او لقب «زین المجتهدین» داده بودند و «شیخ مفید» در این ارتباط می گوید: «او عابدترین و فقیه ترین و بخشنده ترین و بزرگ منش ترین مردم زمان خود بود، زیاد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت.» امام هفتم(ع) همواره از فقیران و مستمندان دستگیری می كرد و شبانه پول و آذوقه در ظرفی می ریخت و به تهیدستان مدینه می رساند، هنگامی كه امام(ع) به عراق رفتند، مردم مدینه از این خبر بسیار ناراحت شدند.
این پژوهشگر امور دینی با اشاره به شهرت امام موسی كاظم(ع) به «باب الحوائج»، اظهار داشت: اهتمام هفتمین ستاره آسمان امامت به برطرف ساختن مشكل دیگران، دلیل اختصاص یافتن این صفت به ایشان محسوب می شود و وی بسیار بر این مساله تاكید داشت. شیعه و غیر شیعه به این كه لقب «باب الحوائج» به امام(ع) نسبت داده شده است با هم اتفاق نظر دارند. از جمله «خطیب بغدادی حنبلی» در كتاب «تاریخ بغداد» تصریح می كند كه مردم این عنوان را به خاطر زیاد بودن توسل همگان به این امام همام(ع) به او داده اند.
وی جایگاه علمی امام موسی كاظم(ع) را بسیار ممتاز دانست و افزود: علم و كمالات امام كاظم(ع) زبانزد خاص و عام بود. علاوه بر تمجید و ستایش علما و بزرگان شیعه، وی را دانشمندان و بزرگان دیگر مذاهب و مخالفانش نیز ستوده اند. چنانچه «هارون الرشید» خلیفه عباسی می گوید: «او حجت خدا بر مردم و وارث علم انبیا است» و «محمد بن احمد ذهبی شامی» متعصب و ضد شیعه در «میزان الاعتدال» در توصیف امام(ع) نوشته است: «او از بهترین حكیمان است.»
نادم درباره نحوه تشكیل حوزه علمیه امام(ع) و شاگردان ایشان، گفت: از تلاش های امام موسی كاظم(ع) در زمان خویش، ایجاد سازمان علمی و ساختار فكری شیعه برای تربیت شاگردان برجسته و صالح بود. گروه زیادی از عالمان و راویان حدیث، پیرامون ایشان گرد آمدند و این امام همام(ع) با توانایی بسیار، نظر و اندیشه های خردمندانه خود را در علوم مختلف دینی برای آنها بیان كرد و منابع فراوانی شامل احكام اسلامی در موضوع فقه، حدیث و كلام اسلامی تدوین شده كه به امام هفتم(ع) منسوب شده است. «سید بن طاووس» از علما و نویسندگان شیعه می نویسد: «یاران و نزدیكان امام(ع) در مجلس درس آن بزرگوار حاضر می شدند و لوح های آبنوس در آستین ها داشتند، هرگاه او سخنی می فرمود یا در موردی نظری ارائه می داد به ضبط آن مبادرت می كردند.»
وی در ادامه شاگردانی را كه امام موسی كاظم(ع) در طول عمر با بركت خود تربیت كرد، برجسته دانست و یادآور شد: شاگردان امام(ع) به مكتب اهل بیت(ع) گرایش داشتند و همگی از نخبگان و روایان حدیث بودند، اما در این میان 18 تن به راستگویی و حفظ امانت در حدیث مشهور بودند و نقل های روایی آنان اعتبار و اطمینان زیادی دارد كه بیشتر محدثان به درستی روایت هایشان اعتراف می كنند. شش تن از آنان شاگردان امام باقر(ع) و شش تن دیگر از اصحاب امام صادق(ع) و بقیه از تربیت یافتگان امام كاظم(ع) بودند. موضع گیری های سیره تربیت عقلانی كه امام هفتم(ع) داشت، برای زمان كنونی و رویارویی در برابر شبهه ها و انحراف های دشمنان، بسیار كاربردی به شمار می رود.
معاون پژوهش و مطالعات راهبردی موسسه سیره شهدا، به شیوه های مبارزه امام موسی كاظم(ع) پرداخت و تصریح كرد: سال های پایانی عمر امام(ع) كه همزمان با حكومت هارون الرشید بود، هارون با كینه توزی تمام تلاش خویش را برای جداكردن امت از مقام ولایت و ایجاد زمینه شهادت امام(ع)، به كار بست. اما در مقابل ایشان شیوه هدایت گرانه ای را در پیش گرفت و چنان با نرمی و لطافت آمیخته با حكمت با مخالفان رفتار كرد كه آنها شیفته حلم و كرامت اخلاقی امام هفتم(ع) شدند و قدم در مسیر هدایت نهادند. از دیگر اقدام های این امام فرزانه پایه ریزی نظام وكالت و همچنین تداوم شیوه تعلیم و تربیت پدر بزرگوارش امام صادق(ع) بود. هفتمین پیشوای شیعیان(ع) بعضی از شاگردان خود را به عنوان فقیه و عالم معرفی می كرد و برخی از سوال های رسیده را برای پاسخ گویی پیش آنها می فرستاد كه این امر تا دوران وكالت نواب اربعه و وكالت عام فقیهان ادامه یافت.
این پژوهشگر امور دینی درباره نحوه برخورد امام موسی كاظم(ع) با فرقه ها و حزب های سیاسی و مذهبی، گفت: مهدی عباسی كه از سیاست عباسیان به عنوان اصلی ثابت پیروی می كرد و از روش پیشینیان خود الگو می گرفت، به دلیل مصلحت اندیشی نسبت به علویان انعطاف بیشتری نشان داد و تمامی زندانیان و دارایی هایی را كه از آنها به غارت رفته بود، آزاد كرد. امام موسی بن جعفر(ع) از این وضعیت به وجود آمده برای گسترش آموزه های اسلامی و تعامل با فرقه ها سیاسی و مذهبی مختلف بهره جست. اما سال های پایانی عمر امام(ع) كه 14 سال آن همزمان با حكومت هارون بود از سخت ترین دوران زندگیش به شمار می رفت.
نادم سپس به استبداد موجود در زمان حكومت عباسی اشاره كرد و اظهار داشت: جنایت های خلیفه های ستمگر بنی عباس بسیار زیاد بود. آنها زیر پوشش اسلام و با شعار سركوبی فتنه صدها تن را زیر دیوارها و میان ستون ها، گچ می گرفتند و شمار بسیاری را نیز در تاریكی زندان ها حبس می كردند و به قتل می رساندند. شبیه همان كارهایی كه امروز تكفیری ها و گروه های سلفی جهادی به نام داعش و جهاد مرتكب می شوند.
وی در پایان به نحوه زندانی شدن امام(ع) و شهادت ایشان پرداخت و افزود: در زمان سكونت امام هفتم(ع) در مدینه هارون افرادی را برای محافظت از ایشان مامور كرده بود تا آنچه را كه در اطراف خانه ایشان می گذرد به وی اطلاع دهند. اما امام موسی بن جعفر(ع) بدون آن كه ترسی از دستگاه جبار هارونی داشته باشد به روشنگری های خود ادامه می داد. هارون اقدام ها و قیام های شجاعانه ای را كه امام(ع) و پیروانانش انجام می دادند، فتنه می نامید و از آنجا كه این امام همام(ع) لحظه ای از برطرف ساختن ظلم و سرنگون كردن حكومت جبار غافل نبود، از وجود ایشان سخت بیمناك بود و مدتی كه از چهار تا 14 سال نوشته اند امام(ع) را زیر نظر گرفت و زندانی كرد و سرانجام دستور داد تا ایشان را به شهادت برسانند. هارون با توجه به جایگاه والای ایشان در میان مردم كوشید تا حقیقت مسمومیت و شهادت امام هفتم(ع) را وارونه جلوه دهد و وانمود كند كه این امام همام(ع) به مرگ طبیعی از دنیا رفته است و دستور داد تا پیكر پاك ایشان را در قبرستان دور افتاده ای به نام «مقابر قریش» به خاك بسپارند، اما حقیقت هرگز پنهان نماند و ازهمان زمان آن آرامگاه نورانی، عظمت و جلال خاصی پیدا كرد و مورد توجه همگان قرار گرفت و از این رو آن مكان مبنای تاسیس شهر كاظمین و موجب رونق و آبادانی آنجا شد.
*گروه اطلاع رسانی
پژوهشم**9117**2059**9131
۰ نفر