اختلاف داوود اوغلو نخست وزیر پیشین تركیه با اردوغان بر اثر مسائلی مانند گذار این كشور از نظام پارلمانی به ریاستی، لغو مصونیت نمایندگان كرد و نیز نحوه تعامل تركیه با اتحادیه اروپا ازجمله عواملی بود كه درنهایت به كناره گیری داوود اوغلو از ریاست حزب عدالت و توسعه و پست نخست وزیری انجامید.
براین اساس 'یلدریم' نخست وزیر جدید تركیه از سوی رئیس جمهوری ماموریت یافت تا مقدمات گذار این كشور از نظام پارلمانی به نظام ریاستی را فراهم كند كه این روند در واقع به معنای حذف مقام نخست وزیری است.
بینالی یلدیریم دوست و همكار قدیمی برای اردوغان محسوب می شود. او از دهه نود میلادی ، زمانی كه رجب طیب اردوغان شهردار استانبول بود در كنار وی قرار داشت و با یكدیگر هماهنگی كامل داشتند.
یلدیریم از زمانی كه حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان قدرت را در تركیه به دست گرفت، در سه دوره زمانی متفاوت وزیر حمل ونقل و ارتباطات بوده و طرح های زیر بنایی بسیاری را به انجام رسانده است ؛ از همین روی از بینالی یلدیریم به عنوان مرد پروژهها یاد میشود و به نظر می رسد جدیدترین پروژه در دست وی تغییر نظام سیاسی تركیه است.
یلدیریم رئیس جدید حزب عدالت و توسعه در اولین سخنرانی خود در این سمت با تاكید بر تصویب قانون اساسی جدید و سیستم ریاست جمهوری در تركیه گفت: تركیه به یك قانون اساسی جدید نیاز دارد.
از نگاه ناظران ، هنگامی كه در 10 اوت 2014 میلادی ( 19 مرداد 1393) رجب طیب اردوغان در اولین انتخابات ریاست جمهوری تركیه با كسب حدود 21 میلیون رای یعنی كمی كمتر از 52 درصد كل آرا به ریاست جمهوری این كشور انتخابت شد ، تركیه عملا در مسیر گذار از نظام پارلمانی به نظام ریاستی قرار گرفت ؛ولی به نظر می رسد اردوغان با تاكید بر تغییر قانون اساسی قصد دارد ضمن رسمیت دادن به این اقدام ، اختیارات بیشتری نیز كسب كند.
طبق قانون اساسی تركیه رئیس جمهوری این كشور با رای دو سوم مجلس نمایندگان این كشور و برای مدت پنج سال انتخاب می شود . این رویه طی نزدیك به هشت دهه گذشته وتا پیش از سال 2014 میلادی انجام پذیرفته است؛ ولی در سال 2014 میلادی ، برای اولین بار در تاریخ تركیه ، رئیس جمهوری این كشور با رای مستقیم مردم انتخاب شد و همین مساله تغییر قانون اساسی را الزامی كرد.
***تركیه در مسیر یك دگردیسی سیاسی
حوادث سیاسی پیاپی و شتابان دو دهه اخیر تركیه این سوال را مطرح می كند كه در این كشور چه اتفاق بزرگی در حال تكوین است؟ آیا نظامی سیاسی تركیه در حال تغییر بنیادین و دگردیسی است؟ این تغییرات سیاسی و بنیادین با چه هدفی و در چه چارچوبی انجام می شود؟ در كشوری كه طی نزدیك به یك قرن گذشته تكان های شدید سیاسی همواره با یك كودتای نظامی همراه بوده اینك باید منتظر چه رویدادی بود؟
پس از روی كار آمدن اسلام گرایان در تركیه كه از دو دهه پیش آغازشد، آنكارا كه زمانی اتحادیه اروپا را در افق دید خود داشت و تمامی تلاش و تمركز خود را برای پیوستن به محور بروكسل معطوف كرده بود در چرخشی سریع بسوی خاورمیانه ، كشورهای حوزه بالكان و حتی بسوی آفریقا متمایل شد.
تمامی این نشانه ها بیانگر آن است كه در میان سیاستگزاران آنكارا تغییراتی بنیادین شبیه یك دگردیسی در حال تكوین است.
***اسلام گرایان در تركیه
اسلام گرایان فعلی حزب عدالت و توسعه، این حزب را از لایه مدرن حزب رفاه تأسیس كردند. پس از وقوع كودتای سفید علیه اربكان و انحلال حزب رفاه به رهبری وی، دادگاه قانون اساسی اربكان را مجبور به استعفا كرد. اتفاقات پس از آن موجب زندانی شدن اربكان و رجب طیب اردوغان شد، ولی اردوغان پس از مدتی از زندان رهایی یافت و فعالیت سیاسی خود را از سر گرفت. پس از انحلال حزب رفاه به رهبری اربكان، حزب فضیلت به رهبری رجایی كوتان جانشین آن شد، ولی این حزب هم به علت عدم تحمل نظامیان، توسط دادگاه قانون اساسی منحل شد. فقدان استحكام لازم درونی و رهبری كاریزماتیك باعث شد كه درگیری و اختلاف درون این حزب شروع شود. درگیری بین محافظه كاران حزب به رهبری رجایی كوتان و اصلاح طلبان به رهبری عبدالله گل شدت گرفت، تا جایی كه رجایی كوتان پس از انحلال حزب فضیلت، حزب سعادت را با گرایش های اسلامی محافظه كارانه تأسیس كرد. اصلاح طلبان و نوگرایان آن نیز حزب عدالت و توسعه را به رهبری اردوغان و عبدالله گل تأسیس كردند. انتخابات زودهنگام سال 2002 به پیروزی نوگرایان انجامید. احزاب اسلام گرای تركیه همواره اعلام كرده اند كه در صدد تشكیل یك نظام اسلامی یا شبیه آن نیستند.
این احزاب بارها تاكید كرده اند كه بر قانون اساسی مبتنی بر سكولاریسم تركیه پایبند خواهند بود.
از سوی دیگر اردوغان در چند مرحله اعلام كرد كه گرایش های حزب عدالت و توسعه به اسلام، درست به اندازه گرایشهای حزب دموكرات مسیحی آلمان به آموزه های مسیح است و همان اندازه كه مسیحیت در تصمیم های حزب دموكرات مسیحی آلمان نقش دارد، اسلام هم در تصمیم های ما نقش دارد.
براین اساس باید نتیجه گرفت كه تغییرات مورد نظر حزب عدالت و توسعه تركیه ایدئولوژیك نیست؛ پس باید عامل و نیروی محركه این تغییرات محور دیگری باشد.
به نظر می رسد تكان های شدید سیاسی در سطح جهان و منطقه طی نزدیك به چهار دهه گذشته، كارایی دكترین كمالیسم را برای تركیه مخدوش ساخته و آنكارا كه زمانی براساس نظریه كمالیسم، پیوستن به غرب را هدف اصلی خود قرار داده بود، ناگزیر به تعریف و تبیین سیاسی جدیدی از خود برآمد.
***ظهور و افول دكترین كمالیسم
تركیه جدید پس از جنگ جهانی اول و در پی فروپاشی امپراتوری عثمانی براساس دكترین مصطفی پاشا آتاتورك بنیان نهاده شد.
آتاتورك كه تركیه را بر ویرانه های امپراتوری عثمانی بنا كرد معتقد بود دیدگاه های امپراتوری عثمانی برای تركیه ناكارآمد است و این كشور برای ادامه حیات باید هرچه بیشتر به غرب نزدیك شود.
تغییرات بنیادین سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی تركیه در دوره اتاتورك كه پس از وی نیز ادامه یافت در همین راستا قابل ارزیابی است.
روند نزدیك شدن تركیه به بلوك غرب تا به آنجا پیش رفت كه با عضویت این كشور در سازمان پیمان آتلانتیك شمالی (ناتو) در سال 1952 میلادی ، تركیه به خط مقدم جبهه جنگ سرد در برابر اتحاد شوروی تبدیل شد؛ و به این ترتیب نقش جدی و پررنگی در معادلات حاكم بر روابط مسكو و واشنگتن پیدا كرد.
این موقعیت سیاسی ، نظامی تركیه در طول جنگ سرد ، یكی از عوامل مهم ایجاد هویت و حتی ایجاد هویت فرهنگی و اجتماعی برای این كشور بود.
تركیه در طول جنگ سرد و به خاطر وابستگی به غرب چنان تحت تاثیر قرار گرفته بود كه عضویت در اتحادیه اروپا را در افق دید خود داشت.
در این دوره آنكارا تلاش می كرد با دور شدن هرچه بیشتر از گذشته دیرین خود در خاورمیانه، هویتی اروپایی بیابد.
با فروپاشی اتحاد شوروی ، تركیه به ناگاه موقعیت خود را به عنوان خط مقدم جبهه جنگ سرد از دست داد و به نوعی با یك بحران هویتی در عرصه نظامی ، سیاسی و حتی فرهنگی مواجه شد.
ادامه این روند می توانست به انزوای بیشتر تركیه نه تنها در عرصه بین المللی بلكه در عرصه منطقه ای منجر شد و این روند به منزله حل شدن و هضم شدن تركیه در بحران های متعدد منطقه ای بود ؛ به همین علت سیاستگزاران تركیه در صدد آفرینش نقش جدیدی برای این كشور برآمدند.
به جرات می توان گفت كه اولین گام بلند و جدی را در این زمینه 'داوود اوغلو' برداشت.
وی در سال 1993 با نگارش كتاب 'الگوهای جایگزین' با ظرافت و تلویح به تبیین نقش آتی تركیه در عرصه های گوناگون سیاسی و فرهنگی پرداخت.
داوود اوغلو با نگارش كتاب 'عمق استراتژیك' در سال 2001 میلادی دیگر نه به تلویح، بلكه آشكارا از نقش های جدید تركیه در عرصه های گوناگون بین المللی سخن گفت.
در این دوره است كه داوود اوغلو بر خلاف دوره كمالیسم ، از تاثیر جهان بینی اسلامی بر دیدگاههای سیاسی سخن می گوید.
چكیده و محورهای اصلی دیدگاه های داوود اوغلو را می توان در كتاب 'عمق استراتژیك' وی مشاهد كرد.
این كتاب در واقع فریادی است مبنی براینكه تركیه دیگر خط مقدم جبهه جنگ سرد نیست و باید به فكر ایفای نقش دیگری باشد.
وی در این كتاب ظرفیت های جغرافیایی تركیه را با ظرفیت های تاریخی آن پیوند می دهد و برای این كشور هویتی چند گانه تعریف می كند.
براساس نظریه داوود اوغلو، ظرفیت تاریخی، ژئوپلیتیكی و ژئواستراتژیك تركیه به گونه ای است كه می تواند این كشور را به پل شرق و غرب تبدیل كند.
می توان گفت داوود اوغلو با طرح این نظریه ، به گونه ای با عبور از دكترین كمالیسم ، تلاش كرد تركیه را به دوره 'نئو عثمانی ' وارد كند.
برآیند دیدگاه های تاریخی و راهبردی داوود اوغلو موجب اتخاذ سیاست خارجی چند بعدی شد كه تقریبا طی دو دهه گذشته شالوده اصلی مناسبات تركیه با جهان را تشكیل می داد.
محور اصلی دیدگاه های داوود اوغلو در سیاست خارجی بر نظریه 'مشكل صفر با همسایگان' استوار بود. براساس این نظریه وی معتقد بود تركیه در دهههای گذشته ، بخش زیادی از توان خود را صرف مناقشه با همسایگان كرده است در حالی كه آنكارا برای دستیابی به رهبری منطقهای و نقش جهانی باید روابط صمیمانهای با همسایگان خود ایجاد كند و مشكلات خود را با آنان به صفر برساند.
با این وجود مناقشات تركیه با سوریه، عراق، مصر و حتی روسیه طی سال های گذشته عملا اجرای این نظریه را به حال تعلیق درآورد.
داوود اوغلو و همفكران وی طی دو دهه گذشته با بازتعریف سیاست خارجی تركیه تلاش كردند برای آنكارا نقش های جدید منطقه ای و جهانی خلق كنند. در برخی موارد موفق شدند و در برخی زمینه ها نیز به خاطر اشتباه محاسباتی نه تنها موفق نشدند بلكه نتیجه عكس بدست آوردند؛ ولی در میان تمامی این موفقیتها و ناكامی ها یك مساله كاملا روشن است و آن اینكه تركیه در حال عبور از دكترین كمالیسم است.
نكته آخر اینكه ، گرچه داوود اوغلو نتوانست تمامی دیدگاه ها و نظریات خود را در عرصه سیاست داخلی و خارجی تركیه به ثمر برساند ولی این به معنای بازگشت این كشور به هویت و نقش خود در دوره جنگ سرد نیست ، زیرا صحنه سیاسی منطقه تغییر كرده و آنكارا نیز ناگزیر به دگردیسی است.
گزارش از محمدرضا عرفانیان
خاورم ** 1583 **1859
تهران- ایرنا- 'بینالی یلدریم' پس ازاینكه توسط كنگره حزب عدالت وتوسعه با اكثریت قاطع آرا به عنوان رهبر این حزب انتخاب شد، از سوی رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری تركیه ماموریت یافت دولت جدید این كشور را تشكیل دهد.