در ادامه اين يادداشت كه در شماره دوشنبه 17 خرداد به قلم علي محمدزاده منتشر شده است، مي خوانيم: ابعاد و زواياي پيدا و پنهان نفوذ و قدرت صهيونيستها در ساختار سياسي آمريكا، فهم چرايي همپوشاني اهداف و سياستهاي خارجي ايالاتمتحده و اسرائيل بهويژه در قبال مسائل خاورميانه و اعراب، تا حدودي درگرو شناخت كميتههاي اقدام سياسي صهيونيستي است. اين ارتباط باعث شده تا در انتخابات پيش رو در آمريكا، به گزارش المانيتور، نتانياهو كه با بيل كلينتون و باراك اوباما همدوره بوده و اكنون كه خود را در آستانه مواجهه با يك كلينتون ديگر ميبيند، شايد خود را بدشانس بداند كه با يك دموكرات ديگر در كاخ سفيد مواجه خواهد شد.
تاريخ نشان داده است روساي جمهوريخواه آمريكا تمايل بيشتري به اسرائيل دارند و در مقابل، دموكراتها به آنها سختگيرتر بودند، اما اينيك قاعده نيست؛ مثلاً جرج دبليو بوش نيز در سياست خود نسبت به اسرائيل بسيار سختگير بود؛ درواقع او بهعنوان نخستين كسي بود كه با اعطاي وام در سال 1991 به نخستوزير وقت اسرائيل مخالفت كرد. در مقابل، بيل كلينتون دموكرات بيشتر مدافع اسرائيل بود و حتي برخي وي را يك صهيونيست قلمداد كردهاند.
جانشين كلينتون، جرج دبليو بوش، درواقع نخستين فرد بود كه روابط سردي با اسرائيل در پيش گرفت. حادثه 11 سپتامبر2001 نيويورك و پديده گروههاي تروريستي، آغازگر تيره شدن روابط آمريكا و اسرائيل شد و سپس باراك اوباما، پس از جرج بوش، هدايت كاخ سفيد را در دست گرفت كه او نيز در برخي موارد دچار سردي روابط با تلآويو شد. با اين وجود، بايد گفت كه هيلاري كلينتون، آشنايان، دوستان و حامياني دارد كه همه روابطي دوستانه با اسرائيل دارند و ترامپ نيز حتي آشكارتر از كلينتون از همراهي خود با اسرائيل ميگويد. اما در انتخابات آمريكا كميتههاي اقدام سياسي بسيار اهميت دارند كه سايه لابيهاي صهيونيستي بر آنها سنگيني ميكند.
** كميتههاي اقدام سياسي يهودي آمريكا
يهوديان اگرچه اندكي بيشتر از 2.5 درصد جمعيت ايالات متحده را تشكيل ميدهند، اما ازنظر انباشت سرمايه و قدرت سياسي از همه اقليتهاي اجتماعي و حتي اكثريت آمريكاييها در جايگاه بسيار بالاتري قرار دارند. به طوريكه چيرگي آنان بر نظام سياسي آمريكا غيرقابلانكار است. علاوه بر قدرت اقتصادي سياسي، سيطره آنان بر غولهاي رسانهاي و تبليغي و بنيادهاي سينمايي، برخورداري از مناصب برتر و حساس و مدارج عالي دانشگاهي بالاتر از متوسط آمريكاييها، مشاركت بيش از 80 درصدي آنها در انتخابات مختلف، استقرار در ايالات مهم و تأثيرگذار و...،نفوذ آنان را در سياستگذاري و هدايت سياست خارجي آمريكا بسيار برجسته مينمايد. در اين ميان نقش كميتههاي اقدام سياسي يهودي بهويژه در انتخابات كنگره و رياست جمهوري برجستگي خاصي دارد.
تأثيرگذارترين لابي و درواقع رهبر گروه هاي لابيگري اسرائيل «آيپك» در كشور آمريكا است. بيش از 60 كميته اقدام سياسي طرفدار اسرائيل ارتباط نزديكي با آيپك دارند. به نظر تحليلگر سياسي استفان اساكس كميته ملي حزب دموكرات حدود نيمي از پول موردنيازش را از منابع يهودي تأمين ميكند. جمهوريخواهان اگرچه وابستگي كمتري به منابع يهودي دارند اما بسياري از آنان ازجمله حاميان مسيحي راستگراي اسرائيل كه گاه از آنها بهعنوان مسيحيان صهيونيسم هم نامبرده ميشود، ارتباط نزديكي با اين كشور بهواسطه سياستهاي سختگيرانه و حمايت از نظاميگري ايالاتمتحده داشتهاند.
پايه و اساس قدرت لابي يهوديان (كميته اقدام سياسي) تا حد زيادي در خانوادههاي يهودي ثروتمند آمريكا ريشه دارد. طبق دايرةالمعارف فوربس، 25 تا 30 درصد ميلياردرهاي آمريكا يهودي هستند. درصورتيكه ميلياردرهاي يهودي كانادايي مرتبط با لابي يهوديان آمريكا را به اين آمار اضافه كنيم (داراييهاي آنها 30 درصد بازار سهام كانادا را تشكيل ميدهد)، نقش تعيينكننده آنها در تحولات سياسي و تبادلات اقتصادي و سرمايه اي آمريكاي شمالي نمايانتر ميگردد.
تا آنجا كه به دو حزب بزرگ ايالاتمتحده مربوط ميشود 45 درصد بودجه حزب دموكرات و 25 درصد بودجه حزب جمهوريخواه از سوي كميتههاي اقدام سياسي (PACS) كه نهادي تحت حمايت مالي يهوديان است، تأمين ميشود. ريچارد كوهن نويسنده روزنامه واشنگتنپست در جديدترين بررسي، آمارهاي بالاتري ارائه كرده است: 60 درصد بودجه حزب دموكرات و 35 درصد بودجه جمهوريخواهان از سوي كميتههاي اقدام سياسي تأمين ميشود.
تقريباً تمام حاميان مالي احزاب وابسته به لابي يهوديان در يك موضوع باهم اشتراك نظر دارند (حتي احزاب ليبرال و نو محافظهكار كه مخالف يكديگرند) و آن حمايت بي قيد و شرط از سياستها، نهادها، اشغالگري اسرائيل و تعريف سياسي ـ نظامي دشمن مطابق معيارهاي اسرائيل است. اكثر كميتههاي اقدام سياسي يهودي در رقابتهاي جاري رياست جمهوري از خانم كلينتون حمايت ميكنند و از هيچ كمكي نسبت به وي دريغ نميكنند. قدرت محافل صهيونيستي آمريكا به حدي است كه در راستاي تحكيم پيوندهاي فرا سرزميني و نيل به اهداف برونمرزي خود كنش سياسي را در بالاترين سطوح هرم سياسي آمريكا دنبال ميكند و امتيازات بزرگي را تصاحب نموده است.
*منبع:روزنامه خراسان، 17 خرداد 1395
**گروه اطلاع رساني**9117**9131
تهران- ايرنا- روزنامه خراسان در يادداشتي، مي نويسد: بدون ترديد خاورميانه مهمترين كانون و حوزه مطرح در سياست خارجي آمريكا است. اهميت خاورميانه و پي بردن به ريشهها و علل تلاقي و همراهي سياست خارجي آمريكا با تجاوزگري و قدرتطلبي اسرائيل تا به آنجا است كه تحليلگران معتقد هستند در انتخاب رئيسجمهور آينده آمريكا اين مؤلفهها بسيار مطرح خواهند بود.