۱۲ آبان ۱۳۹۵، ۱۵:۴۸
کد خبر: 82292076
T T
۰ نفر
مردم فلسطين هنوز هم اميد به گرفتن حق خود از غاصبان را از دست نداده اند

تهران- ايرنا- امروز چهارشنبه 2 نوامبر (12 آبان ماه) نود و نهمين سالگرد صدور اعلاميه شوم بالفور و لكه ننگي بر پيشاني سازمان ملل متحد به دليل اعطاي غير مسئولانه يك سرزمين به طرفي است كه به هيچ وجه استحقاق آن را نداشته است.

بيانيه بالفور نامه‌اي بود كه ۹9 سال پيش در چنين روزي يعني دوم نوامبر ۱۹۱۷ ميلادي توسط «آرتور جيمز بالفور» وزير خارجه وقت انگليس، خطاب به «والتر روچيلد» سياستمدار يهودي تبار وعضو مجلس عوام انگليس نوشته شد.
پس از تشكيل جلسه سران يهود در كنگره ي صهيونيستي بال سوئيس - كه تئودور هرتزل رياست آن را برعهده داشت– در سال 1897 تصميمي مبني بر اين گرفته شد كه دولت يهودي در فلسطين شكل بگيرد .
تئودور هرتزل در آن كنگره گفت 'شايد در حال حاضر برخي به اين گفته ي من بخندند اما دولت يهودي 50 سال ديگر تشكيل مي شود. '
و همانطور هم كه ديده شده در سال 1947 يعني دقيقا 50 سال بعد اين دولت تشكيل شد و در سال 1948 ٬سازمان ملل اين رژيم را به رسميت شناخت .
با شروع جنگ جهاني در سال 1914 روابط دولت انگليس با سازمان جهاني صهيونيسم گسترده تر شد، تعميق روابط ميان دولت انگليس و صهيونيست ها براي هر دو مفيد و داراي منافع بود.
'حاييم وايزمن' رياست هيئتي از رهبران صهيونيست را براي مذاكره با مقام هاي انگليس پيرامون تشكيل دولت' اسرائيل'(رژيم صهيونيستي) در فلسطين به عهده گرفت.
اين گفت و گو به نتيجه رسيد. آنها 'لرد بالفور' وزير امور خارجه انگلستان را متقاعد ساختند كه لايحه ي اصولي براي دفاع از آرمان و اهداف صهيونيسم به كابينه ارائه دهد . در اين چارچوب بالفور از 'وايزمن' و 'لرد روچيلد' كه سرپرستي فدراسيون صهيونيست ها را به عهده داشت٬ خواست كه پيش نويس لايحه را تهيه نمايد .
لايحه ي مذكور در كابينه ي انگلستان به بحث گذاشته و تصويب شد. 'لرد بالفور' وزير خارجه ي انگليس در دوم نوامبر 1917 لايحه ي مصوب را همراه با نامه اي براي 'لرد روچيلد' ارسال كرد كه به وعده ي يا اعلاميه بالفور مشهور شد.
در بخشي از متن اعلاميه بالفورآمده است: 'بسيار خوش‌وقتم كه از طرف حكومت اعلي حضرت پادشاه بريتانيا، اعلاميه زير را مبني بر موافقت با خواست يهوديان كه به وسيله كابينه تصويب شده است به اطلاعتان برسانم. حكومت اعلي حضرت تأسيس كانون ملي يهوديان را در فلسطين با نظر مساعد تلقي مي‌كند و براي رسيدن به اين هدف، مساعي حسنه خود را به كار خواهد برد، مشروط بر اين كه هيچ نوع اقدامي كه به حقوق مدني و مذهبي اجتماعات غير يهودي در فلسطين و يا به حقوق و موقعيت سياسي يهوديان در كشورهاي ديگر لطمه بزند، انجام نگيرد. مايه سپاسگزاري من خواهد بود كه مفهوم اين اعلاميه را به اطلاع اتحاديه يهوديان برسانيد.'
به دنبال ارسال اين نامه به 'لرد روچيلد' در تاريخ دوم نوامبر سال 1917 مهاجرت يهوديان به فلسطين تحت برنامه منظمي آغاز شد و در فاصله بين جنگ جهاني اول و دوم تعداد يهوديان ساكن در فلسطين از 70هزار تن به 450هزار تن افزايش يافت و سرانجام در سال 1948 به تشكيل رژيم صهيونيستي انجاميد و اين آغاز كشاكش‌هاي فلسطيني ها و صهيونيست‌ها شد و از سوي ديگر هم باعث جنگ‌هاي متعددي بين عرب ها و رژيم صهيونيستي شد. اين اعلاميه از نظر عرب ها دليلي بر وجود يك توطئه امپرياليستي از سوي انگليس عليه فلسطينيان و عرب ها بود.
زماني كه بالفور اعلاميه معروف خود را صادر ‌كرد٬ قوم يهود تنها 11 درصد كل جمعيت فلسطين را تشكيل مي‌داد. در اين اعلاميه 89 درصد ساكنان بومي و عرب فلسطيني كه مالك 97 درصد اراضي اين كشور بودند٬ با قيد عبارت «جوامع غير يهود» ناديده گرفته شد.
روابط صهيونيسم و استعمارگران به نتيجه رسيد و به مرور زمان ثمرات و نتايج آن آشكار شد.
سياست هاي از پيش تعيين شده و استعماري انگليس و همدستي با صهيونيست ها براي نابودي فلسطين و ممانعت از شكل گيري سرزمين فلسطين، از زمان جنگ جهاني اول (1918-1914م) آشكار شد. پس از آنكه حكومت انگليس توسط «مك ماهون» (Mc MahoN) نماينده انگليس در مصر به «شريف حسين»تعهد سپرد كه عرب ها را در آزادسازي كشور خود و تحقق وحدت آن كشورها ياري خواهد داد، در مذاكرات و نامه نگاري ها با شريف حسين سعي كرد فلسطين را از محدوده كشورهاي عربي كه وعده آزادي آنها را داده بود، خارج كند و به آن جنبه جغرافيايي و سياسي خاصي بدهد تا زمينه را براي تسلط انگليس بر فلسطين فراهم سازد.
“آرنلد توين بي” انديشمند انگليسي ضمن ابراز شرمساري از اين اقدام انگليس(بيانيه بالفور) خاطر نشان كرده است كه هر انگليسي از ننگ اعلاميه بالفور مبني بر برپايي موطني براي يهوديان در زمين ديگران احساس شرمساري مي كند ٬ اين وعده اي است كه از جانب كسي كه هيچ گونه مالكيتـي ندارد، به كسي كه اصلاً استحقاق آن را ندارد، داده شده است. پس چرا و چگونه است كه انگليسي ها، فرانسويان و يا آمريكاييان موطني براي يهوديان در بريتانيا، فرانسه يا آمريكا اختصاص ندادند.
فايده اصلي از تشكيل رژيم صهيونيستي، تأسيس رژيمي در فلسطين بود كه ماده بشري يهودي در چارچوب آن به خدمت استعمار غرب در مي آمد . بنابراين ، انگيزه واقعي آن بود كه امپراتوري بريتانيا مي خواست يك دولت وطن گزين ( مهاجرنشين ) در قلب جهان عرب در يك منطقه مهم جغرافيايي بكارد تا از منافع استعماري خود ، خصوصاً در كانال سوئز ، و نيز از راه دريايي منتهي به هند حمايت كند.
در نتيجه بذري كه انگليس با صدور بيانيه بالفور در منطقه پاشيد و در سايه خيانت برخي دولت هاي عربي منطقه، رژيم اشغالگر قدس بر روي خون و اجساد زنان، كودكان و مردان فلسطيني بنا شد و آمريكا نيز در ادامه به آبياري آن مبادرت كرد.
اين رژيم با اشغال سرزمين ملت فلسطين پا به عرصه گذاشت و با تصرف خاك كشورهاي منطقه از جمله بخش هايي از بلندي هاي جولان سوريه، مزارع شبعاي لبنان، صحراي سيناي مصر و كرانه باختري فلسطين، پا را از محدوده اوليه فراتر گذاشت.
با پايان جنگ جهاني اول و دوم و تضعيف انگليس و خروج آن از فلسطين و اعلام موجوديت رژيم اشغالگر قدس در سال 1948، خشونت بين عرب ها و صهيونيست ها بالا گرفت به طوري كه اين مساله به جنگ 6 روزه عرب ها شامل كشورهاي سوريه، اردن، عراق، مصر، لبنان و عربستان با رژيم صهيونيستي منجر شد كه البته كشورهاي عربي به دليل خيانت هاي صورت گرفته و در عين حال حمايت همه جانبه ابرقدرت ها از رژيم صهيونيستي، در اين جنگ شكست خوردند.
به دنبال اين جنگ رژيم صهيونيستي سرزمين هاي بيشتر و فراتر از آنچه را كه سازمان ملل برايش تعيين كرده بود٬ تصرف كرد و به اشغال خود در آورد و اين رژيم پس از دستيابي به اين موقعيت، ترور و كشتار وحشيانه ساكنان فلسطين را آغاز كرد؛ هزاران نفر از فلسطينيان را از خانه هايشان راند و اين كشتار و آوارگي فلسطينيان زمينه ساز جنگ هاي بعدي ميان عرب ها و رژيم صهيونيستي شد و از سويي ديگر صهيونيست هاي تندرو خواستار كشور يهودي به وسعت نيل تا فرات شدند. اين درگيري ها تا كنون به شهادت هزاران فلسطيني بي گناه كه جرمشان دفاع از خانه و كاشانه شان است، منجر شده و اين كشتار همچنان ادامه دارد.
پس از گذشت 99 سال از صدور بيانيه شوم بالفور مردم فلسطين همچنان در پي بازپس گيري حقوق غصب شده خود هستند و در همين رابطه از اول اكتبر سال2015(9 مهر ماه 94 ) شاهد خروش مردمي فلسطينيان در قدس اشغالي و كرانه باختري عليه اين جنايت ها هستيم كه به انتفاضه سوم قدس معروف شده است و مي بينيم كه فلسطينيان از جمله قشر جوان و نوجوان كه ديگر اميدي به راهكارهاي سازشكارانه تشكيلات خودگردان فلسطين براي دستيابي به اميد و آمال خود مبني بر تشكيل دولت مستقل فلسطين به پايتختي قدس شريف ندارند، به اجراي عمليات هاي فردي و مقاومت در برابر جنايت هاي صهيونيست ها كه اين بار قصد تقسيم بندي زماني و مكاني مسجد الاقصي را داشتند، روي آورده اند و در جريان اين عمليات ها تاكنون بيش از 250 فلسطيني كشته و هزاران نفر نفر زخمي شده اند.

خاورم **9363**2041**گزارش از صغري رحيمي**انتشار دهنده: سيد شاهپور حسيني
۰ نفر