در ادامه اين يادداشت كه به قلم احسان بخشنده در روزنامه شرق انتشار يافت، آمده است: آيتالله اما آيا چنين خبر فوري ميتواند تحريريه خبر رسانههايي را كه امكان انتشار اخبار به صورت برخط (زنده) دارند (از جمله صداوسيما) نيز تا اندازهاي در بهت و شوك قرار دهد كه نتوانند بهدرستي و به صورت حرفهاي وظيفه اطلاعرساني خود را انجام دهند و مخاطبان تشنه اطلاعات تكميلي را اقناع كنند؟ در اين يادداشت به بررسي حرفهاي و آكادميك عملكرد بخشهاي خبري سيما (از جنبه شكلي و نه محتوايي) در انتشار خبر فوري ارتحال آيتالله هاشميرفسنجاني ميپردازيم.
حدود ساعت ١٩:٣٠ دقيقه يكشنبه، ١٩ دي ١٣٩٥ بود كه خبر ارتحال آيتالله هاشميرفسنجاني منتشر شد. علاوه بر شبكه خبر، اولين بخش خبرياي كه طبيعتا بايد خبر اين واقعه مهم و هولناك را منتشر ميكرد، خبر ساعت ٢٠ شبكه چهار سيما بود و پس از آن بخش خبري ٢٠:٣٠ شبكه دو سيما، خبر ٢١ شبكه يك و در نهايت خبر ٢٢:٣٠ شبكه دو. اما با كمال تعجب، بخش خبري ساعت ٢٠ شبكه چهار، نهتنها خبري تصويري از آن منتشر نكرد، بلكه حتي به صورت زيرنويس نيز اطلاعي از اين واقعه كه داراي ارزشهاي خبري شهرت، دربرگيري، تازگي، مجاورت و شگفتي بود، منتشر نكرد.
اين در حالي است كه رسانههاي رقيب (سايتهاي خبري داخلي و شبكههاي اجتماعي) و گاه شبكههاي «بيگانه» به طور ويژه به پوشش اين واقعه مهم خبري پرداختند؛ درحاليكه مخاطبان رسانه ملي انتظار داشتند در عصر ارتباطات و فناوري اطلاعات و رقابت سنگين براي جذب مخاطبان، جزئيات بيشتري از ارتحال آيتالله هاشميرفسنجاني در شبكههاي در دسترس خود كسب كنند، حتي اگر آن شبكه، ويژهبرنامهاي علمي باشد. مگر فرهيختگان عضوي از جامعه نيستند و علاقهاي به كسب خبر فوت يكي از عاليترين مقامات خود ندارند؟
در بخش خبري بعدي، خبر ارتحال آيتالله طبق انتظار به تيتر اول ٢٠:٣٠ تبديل شد، اما متأسفانه نحوه پوشش اين خبر در حد انتظار نبود؛ چراكه سردبير محترم به يك ارتباط تلفني چندثانيهاي با معاون وزير بهداشت اكتفا كرد و بهسرعت به خبر طولاني بعدي پرداخت. البته در آيتمهاي بعدي دوباره ارتباط تلفني زنده با آقاي حدادعادل برقرار شد، اما همين پراكندگي آيتمهاي خبري نشان از آمادگينداشتن تحريريه ٢٠:٣٠ براي مواجهه با وقايع خبري فوري و زنده داشت؛ ضمن آنكه همان آيتم خبري مربوطه نيز فقط شامل جملات كليشهاي و تنها چند عكس (و نه تصوير ويدئويي) از آيتالله هاشميرفسنجاني بود. استفادهنكردن از تصوير ويدئويي در بخشهاي خبري ٢١ شبكه يك و ٢٢:٣٠ شبكه دو (و حتي شبكه خبر) نيز مشهود بود. اين در حالي است كه صداوسيما تنها نهادي است كه به آرشيو تصاوير ويدئويي دسترسي كامل و سريع دارد، اما در پوشش اين خبر فوري نتوانست، آگاهانه يا ناآگاهانه، از اين آرشيو عظيم و غني (حداقل در ساعات اوليه انتشار خبر) استفاده كند.
مخاطبان انتظار داشتند پس از گذشت يك ساعت و نيم از انتشار خبر فوت آيتالله هاشميرفسنجاني، حداقل در بخش خبري ٢١ شاهد انتشار تصاوير ويدئويي آرشيوي بيشتري از آيتالله باشند، اما اين اتفاق، جز در پخش كوتاه برشهايي از سخنان آقاي هاشميرفسنجاني در ميان دانشجويان درباره علاقه وي به رهبري و عيادت ايشان از مقام معظم رهبري، نيفتاد. مخاطبان انتظار داشتند اين مشكلات در اصليترين بخش خبري سيما، يعني خبر ٢١ حل شود، اما با كمال تعجب موارد پيشگفته در اين بخش خبري نيز تكرار شد.
به بيان ديگر، پخشنشدن تصاوير ويدئويي آرشيوي، آمادهنبودن در برقراري ارتباط تلفني يا تصويري زنده، حضورنيافتن يكي از نزديكان/ دوستان/ همكاران آيتالله يا حتي تحليلگران سياسي و كارشناسان صداوسيما در استوديو (به هر دليلي)، تكرار جملات كليشهاي، استفاده از يك متن خبري واحد براي بخشهاي خبري مختلف و نبود نوآوري در نگارش خبر، اشتباه دستوري در برخي جملات (بهكاربردن اشتباه زمان فعل) و نبود اطلاعرساني مناسب درباره جزئيات و اخبار تكميلي (ازجمله حضور مقامات در جماران، اعلام سه روز عزاي عمومي و يك روز تعطيلي و...) دوباره در خبر ٢١ و حتي ٢٢:٣٠ با وجود داشتن زمان كافي براي رفع نواقص، اتفاق افتاد. مايه بسي شگفتي و تأسف است كه تحريريه خبر ٢١ حتي نتوانست يك ارتباط تلفني زنده و ساده (چه رسد به ارتباط تصويري زنده و پوشش تصويري زنده جماران) با خبرنگار خود كه در جماران مستقر شده بود، برقرار كند؛ چراكه هنگام شروع ارتباط تلفني، صداي خبرنگار قطع شد! درحاليكه يكي از شبكههاي «بيگانه» بهطور مستقيم با يكي از شاهدان عيني در جماران با كيفيت عالي صدا ارتباط تلفني برقرار كرد.
چنين پوشش خبري ضعيفي را پيش از اين، درباره ديگر وقايع خبري مهم و فوري ملي و بينالمللي از سوي بخشهاي خبري سيما شاهد بوديم. شايد دلايل اين عملكرد ژورناليستي ضعيف را بتوان در خودسانسوري، حرفهاينبودن كادر تحريريه خبر سيما و ناآشنايي ايشان با اصول حرفهاي خبرنگاري تلويزيوني و در يك كلام مديريت ضعيف جريان و انتشار اخبار خلاصه كرد؛ اصولي كه برخي از سايتهاي خبري كشور (از جمله تابناك) و حتي رسانههاي رقيب صداوسيما در خارج از كشور به خوبي از آن بهرهبرداري كردهاند.
اصول حرفهاي در تحريريه رسانههاي خبريِ حرفهاي دنيا، حكم ميكند هنگامي كه خبري به اين مهمي و با ارزشهاي خبري فراوان (در سطح ملي و بينالمللي) رخ ميدهد، حتي در روز يكشنبه - كه در اكثر كشورها تعطيل رسمي به حساب ميآيد- برنامههاي خبري عادي قطع شود و به طور «ويژه» و «استثنايي» آن خبر تا زماني كه تحولات تكميلي وجود دارد، پوشش داده شود. روالي كه در شبكه خبر در ساعات اوليه پس از انتشار خبر به كار گرفته نشد، اما حداقل در يكي از رسانههاي «معاند» به صورت حرفهاي (با هر انگيزهاي) مورد استفاده قرار گرفت. به نقل از روزنامه «شرق»، جالب است بدانيد كه حتي ايستگاه قطار شهري در زوريخ آلمان هم در تابلو اعلانات خود خبر درگذشت رئيسجمهور پيشين ايران را منتشر كرد.
البته پوشش خبري ارتحال آيتالله هاشميرفسنجاني در صداوسيما داراي نقاط قوتي نيز بود: از جمله استفاده از زيرنويس در تمامي شبكههاي سيما، استفاده از نوار مشكي به نشانه عزا در گوشه سمت چپ بالاي تصوير، دعوت از دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در بخش گفتوگوي ويژه خبري و مقامات ديگر در شبكه خبر، استفاده از پوشش مشكي از سوي مجريان خبر سيما، تلاش براي برقراري ارتباط تلفني زنده با خبرنگار اعزامي و حضور رئيس سازمان صداوسيما در جماران.
در اين مجال كوتاه، بههرحال، جاي آن نيست كه به موارد مهم ديگر دراينخصوص از جمله راهكارها و پيشنهادات عملي و علمي و نيز بررسي عملكرد و محتواي شبكه خبر و بخشهاي خبري صدا اشاره شود، اما به نظر ميرسد زمان آن فرا رسيده باشد كه مخاطبان، بهعنوان مالكان و بهرهبرداران واقعي رسانه ملي، شاهد يك خانهتكاني گسترده در سطوح عالي مديريت، آموزش و سياستگذاري خبري صداوسيما باشند (چراكه به نظر نميرسد واحد مركزي خبر و شبكه خبر كمبودي از لحاظ امكانات فناوري، لجستيكي و تجهيزات نوين خبررساني داشته باشند).
*منبع: روزنامه شرق، 22 .10. 1395
**گروه اطلاع رساني**9128** 9131** انتشار دهنده: شهربانو جمعه
تهران- ايرنا- «اكبر هاشميرفسنجاني به علت ايست قلبي از دنيا رفت». اين جمله خبري بهتنهايي به اندازهاي تكاندهنده بود كه شنونده آن را براي مدتي در شوك قرار دهد.