تمایز شایعه از واقعیت زمانی سخت تر از گذشته است که فضای مجازی موبایل به دست های خیابانی را به «شهروند خبرنگارانی» تبدیل کرده است که هر واقعهای را به چشم یک خبر نگاه می کنند. این قشر نوظهور خبری، رویداد را فارغ از ارزش خبری آن می بینند و با ثبت یک اتفاق نه چندان مهم ممکن است موجی از اطلاع رسانی کاذب در جامعه ایجاد کنند و این موج نه تنها پشتوانه قوی ندارد بلکه تنها چند روز دوام خواهد آورد.
اما اگر عمر یک شایعه کوتاه و تنها چند روز است چرا باید آن را مهم قلمداد و تمایز آن با خبر را بررسی کنیم؟ در پاسخ به این پرسش گفت شایعه ویروسی است که در ذات خود کمتر کارکرد مثبت دارد و بیشتر بر روی موج های منفی سوار می شود و با «یک کلاغ چهل کلاغ» کردن موضوع، ممکن است بخش های بزرگی از جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.
این بزرگنمایی ها در حوزه ورزش به ویژه رشته پرطرفدار فوتبال بیش از دیگر زمینه ها است زیرا ورزش بخش فراگیر جامعه که مخاطبان متفاوتی دارد. انتشار یک خبر غلط یا ناقص از واقعه خبری در ورزش به ویژه ورزش پرطرفدار فوتبال می تواند شکل دهنده موجی باشد که یکی از مهمترین آثار آن حاشیه ها است. حاشیه هایی که ممکن است بی پایان باشند یا پایان آن موقت و با ویروس های دیگر مانند ابهام آفرینی، دوباره بیمار را شرایط حاد قرار دهد.
اما قدرت یافتن فضای مجازی و شهروند خبرنگاران چه زمانی خبرنگار واقعی یک حوزه را به حاشیه خواهد راند؟ در ۲ شرایط فضای مجازی بر خبر واقعی و موشکافانه غلبه خواهد کرد. در شرایط نخست اینکه خبرنگار هر حوزه ای اشراف کامل به موضوع نداشته باشد بلکه در نقش تایپیست خبرهای روابط عمومی ها و نشست های خبری را پیاده کند. اگر خبرنگار حوزه که خود را مسلط به تمام ابعاد و آمار آن حوزه می داند لغزش نشان دهد، بدون شک شاخ و برگ برخی از اتفاقات بر متن اصلی خبر غلبه می کند و آنچه در ذهن مخاطبان خواهد ماند حواشی است که ممکن است در عالم واقع وجود نداشته باشد.
غلبه خبرنگار حرفهای بر موج شایعات و داده های نامعتبر فضای مجازی که توسط شهروند خبرنگاران منتشر می شود، زمانی میسر است که نگارنده خبر از سخت خبر و نگارش صرف وقایع فراتر برود و با استفاده از آرشیو ذهن و داده های موجود اقدام به ریشه یابی وقایع کند زیرا اتفاقات خبری به ویژه در ورزش مانند کوه یخی است که نگارش آن تنها بخش بیرون مانده از آب است و هسته و بخش های اصلی آن در اعماق اقیانوس داده ها قرار دارد که نیاز به موشکافی های غواصانه دارد.
خبرنگار حرفه ای ورزش برای رسیدن به واقعیت یک خبر باید در نقش کاوشکر خبری در دریای اقیانوس داده ها ظاهر شود و نباید با سطحی نگری و نگارش پوسته های خب، زمینه را برای مخفی ماندن واقعیت ها را فراهم کند. زیرا عدم گردش درست اطلاعات و بی خبری مخاطبان از واقعیت ها، زمینه را برای شایعه فراهم می کند شایعه ای که اساس آن شاید بر بخش اندکی از واقعیت بنا شده باشد اما بدون شک شاخ برگ آن واقعی نیست بلکه اخبار کوچه و خیابانی است که از دریچه پنهان اتاق مدیران به بیرون درز می کند.
مدیرانی که در بی خبر برای فرار از پاسخگویی یا خود را در معرض پرسش خبرنگاران قرار نمی دهند یا اینکه خبرنگارانی را به عنوان رسانه هدف انتخاب می کنند که حرفه ای گری کار وی به نسبت دیگر کمتر بوده و قدرت مانور مدیران در برابر او بیش از پیش باشد.
البته تنها اتاق مدیران ورزشی نیست که باید در معرض کاوش خبرنگاران ورزشی قرار گیرد بلکه آنان با ورود به پشت صحنه ها، واقعیت تئاتر فوتبالی را نیز مورد بررسی قرار دهند. پشت صحنه هایی که برخی مواقع شایعات از خشونت، ناهنجاری در مدارس فوتبال، تبانی، شرط بندی و ... حکایت دارد اما اخبار آن به صورت رسمی مورد تایید هیچکدام از مراجع نظارتی نیست.
با این شرایط شاید کار خبر در گروه های ورزشی رسانه ها در ظاهر آسانتر و کم خطر تر از گروههای سیاسی باشد اما بدون شک وظایف تعریف شده برای خبرنگار ورزشی فراتر از قانع کردن مخاطبان یا انتخاب تیترهای زرد برای دکه روزنامه فروشی ها است. خبرنگار ورزشی در پهنه اخبار گسترده این حوزه باید نقش کاوشگری داشته باشد که فراتر از ذهنیت های فردی واقعیت ها را مورد کاوش قرار دهد و خود را درگیر دادهها و اطلاعات کمی نکند بلکه با سنجش کمی و کیفی یک واقعه به عمق ماجرا برود.
البته دنیای خبرنگاری ورزشی محدود به گزارش چند مسابقه یا اتاق مدیران نیست بلکه پهنه خبری آن مشکلات فراوانی پیش روی خبرنگاران قرار می دهد که دسترسی به اطلاعات دقیق برای آنان سخت است. یکی از این مشکلات عدم همکاری مدیران یا کسانی که با خبر رسانه ها منافع آنها در خطر خواهد افتاد. احساس خطر این دسته از مدیران و بازیکنان موجب خواهد می شود تا کار اطلاع رسانی از شفافیتی دور شود و در برخی از مواقع بی احترامی هایی نسبت به خبرنویسان ورزشی می شود. خبرنویسانی که در دوگانگی برخورد ها محیر هستند، به گونهای اگر تعریف و تمجید ورزشی داشته باشندبه مجیز گویی متهم شده و اگر انتقاد سازنده ارائه دهند انگ باج خواه به آنان خواهد چسبید.
واقعیت این است که خبرنگار واقعی حوزه ورزش اصولا نه مجیز گوی تیم و رشته خاص است و نه به دنبال باج خواهی، بلکه او با تجربه کاری خود واقعیت ها را می بیند و برای آن راهکار ارائه می کند. این راهکارها و برملا کردن برخی از پشت پرده ها موجب می شود تا شایعه در بازار فضای مجازی خریداری نداشته باشد.
اما آیا این راهکار ها مورد استقبال قرار خواهد گرفت؟ بدون شک پاسخ خیر است زیرا در برخی از مواقع نه تنها استقبالی از قلم خبرنگار در مسیر توسعه و شفافیت ورزش انجام نمی شود بلکه شاهد بودیم این قشر با برخورد لیدرها، عدم توجه مدیران و پنهان کاری های خبری اعضای یک مجموعه مواجه می شوند.
همچنین در واکنش به برخی از شفاف سازی های خبری سیاست گزینشی کردن اخبار باشگاه و تیم از سوی روابط عمومی ها و سوگیری های ذهنی نسبت به رسانههای خاص در دستور کار قرار می گیرد.
نظر شما