امروز(پنجشنبه) 24 فروردين مصادف با 15 رجب و سالروز وفات حضرت زينب(س) است و چقدر جاي سليم موذن زاده اردبيلي خالي است تا نواي جانسوز «زينب زينب» را سر دهد و داغ دلسوختگان مصيب هاي حضرت زينب(س) را تازه كند.
موذن زاده اردبيلي يكي از هزاران مداح و ذاكري است كه در رثاي مصيبت خواهر سيدالشهدا(ع) به مرثيه سرايي و مصيبت خواني پرداخته ولي جاي تعجب اينجاست كه يك مسيحي اهل سوريه نيز پا به پاي شيعيان به ذكر مصيبت هاي آن حضرت مي پردازد و روايت هايي را نقل مي كند كه شايد بسياري از مداحان و ذاكران اهل بيت(ع) نيز تاكنون نشنيده باشند.
چگونه ممكن است كه يك مسيحي زندگي بانوي قهرمان كربلا را، آن هم از زواياي گوناگون به تصوير كشد و ارادات قلبي خود را به ساحت دختر اميرمومنان(ع) نشان دهد؟
آنتون بارا در مقدمه كتاب «زينب فرياد فرمند» مي نويسد: در طول 25 سالي كه به بررسي و مطالعه زندگي اين بانوي ارجمند اشتغال داشته ام، در تمام دوران زندگي او و همه اعمال و رفتارش، جز سعي و تلاش براي استقرار حق و عدالت، موردي از اشكال ديني يا قانوني نيافتم.
اين انديشمند سوري مي افزايد: زندگي زينب(س) با حوادث و رويدادهاي بسيار دشوار و ناگواري همراه بود و به قدري محنت و مصيبت بر او وارد گرديد و او كشته شدن پدرش علي(ع) و شكسته شدن پهلوي فاطمه(س) و سقط جنين وي و پاره پاره شدن جگر برادرش حسن(ع) را به ياد داشت ولي در همراهي با برادرش در سفر كربلا با مصيبت هايي روبرو شد كه كوه هاي بلند را ياراي تحمل آن نيست.
بارا از مصيبت هايي جانكاه مانند ديدن پيكر بي سر برادرش حسين(ع)، بيرون بردن حضرت سجاد(ع) از خيمه هاي آتش گرفته، شهادت فرزندانش محمد و عون، سرپرستي كاروان اسيران اهل بيت(ع) و حمايت از خاندان پيامبر در همه ايام اسارت و رويارويي با وقاحت هاي ابن زياد و اهانت هاي يزيد متكبر ياد مي كند.
اين نويسنده با تواضع و فروتني اذعان مي كند: از 25 سال پيش كه تاليف اين كتاب را آغاز كردم به اين نتيجه رسيدم كه بررسي همه ابعاد شخصيت زينب(س) و احاطه به همه موضع گيري ها و نقش سازنده او در حركت انقلابي برادرش خارج از توانايي هاي من است و هر چه در ژرفاي وجود اين بانوي فرزانه و مهربان فرو مي روم، بيشتر احساس كوتاهي و تقصير مي كنم.
وي مي افزايد: راه و رسم زيبا و عطرآميز اين بانوي بزرگ چنان گسترده و بي نهايت است كه هر پژوهشگر در بررسي شخصيت والاي او احساس عجز و ناتواني مي كند. به همين دليل كتاب هايي كه تاكنون درباره آن حضرت نوشته شده حق او را ادا نكرده است.
گويي همين ديروز بود كه آنتون بارا در مراسم رونمايي از كتاب خود به نام «زينب صرخة اكملت مسيرة» در حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي گفت: از من پرسيدند چرا تاليف اين كتاب 25 سال به طول كشيد كه بايد بگويم بيش از 10 بار اين كتاب را نوشتم ولي هر بار كه به منابع رجوع كردم، معاني جديدتري يافتم و دوباره آن را نوشتم.
او از عاشورا به عنوان حادثه اي بي نظير در تاريخ انسانيت ياد كرد و گفت: تاريخ بشريت خواهري همچون زينب(س) سراغ ندارد كه چنين نقشي را در نهضت عاشورايي برادرش ايفا كند و اگر زينب به همراه امام حسين(ع) از مدينه خارج نمي شد، اين حادثه در چارچوب يك جنگ محصور مي شد و يزيد آنگونه كه مي خواست كربلا را به جهانيان معرفي مي كرد ولي زينب(س) توانست حقايق اين حادثه را بيان كند.
بارا در اين مراسم كه در سال 93 برگزار شد، اضافه كرد: حضرت زينب(س) با حركت خود پيام امام حسين(ع) را زماني انتقال داد كه يزيد با عصاي خود به لب هاي مبارك سيدالشهدا(ع) مي زد و با پرخاش خود، يزيد را تحقير كرد و از مظلوميت برادرش دفاع كرد.
وي راهپيمايي 24 ميليوني اربعين را تحقق سخنان بانوي كربلا دانست كه به برادرزاده خود امام سجاد(ع) عرضه داشت «آينده از آن ما خواهد بود» و گفت: حضرت زينب(س) جمله «ما رايت الا جميلا» را در اوج مصيبت بيان كرد و چگونه ممكن است كه يك انسان اين همه مصيبت را مظهر زيبايي بداند و بسياري در آن زمان معناي اين جمله را درك نكردند ولي معناي آن در تاريخ تجلي پيدا مي كند.
كافي است تا هر دلسوخته و دوستدار اهل بيت(ع) بخش هايي از كتاب «زينب فرياد فرمند» را مطالعه كند و ببيند چگونه يك نويسنده مسيحي، زندگي حضرت زينب(س) را بهانه كرده و به بيان رشادت ها و مصيبت هاي قهرمان كربلا مي پردازد، مصيبت هايي كه هر كدام به تنهايي مي تواند قامت هر انساني را خم و موهاي سياهش را سفيد كند.
بر همين اساس آنتون بارا در مقدمه كتاب مي نويسد: در اين فصل ها، حوادث را همانند سناريويي برگرفته از روايات شرح داده ايم. چنان كه جرجي زيدان در تاريخ تمدن اسلامي متون تاريخي را در قالب طرح سووال هايي و دادن پاسخ تحليلي به آن ها به گونه اي ارائه كرده كه شوق خواننده را به مطالعه برمي انگيزد و فهم مطلب را آسان مي كند.
وي مي افزايد: عبدالرحمان الشرقاوي در نمايشنامه «الحسين الشهيد» نيز حوادث كربلا را به ايستگاه هايي براي حركت مبدل ساخته و چگونگي آن را به صورت گفت وگوهايي بين اشخاص مطرح كرده و مصطفي عقاد كارگردان سينما نيز فيلم سينمايي «الرساله» را درباره نبوت حضرت محمد(ص) و تحولات فكري و اجتماعي حاصل از آن را به همين روش تهيه و بر روي پرده آورد.
به اعتقاد اين انديشمند سوري، تاريخ و رويدادهاي نهضت حسيني همچون اقيانوسي گسترده است و تاريخ كربلا حاوي نكته ها و درس هايي از آزادگي و آزادمنشي است كه در هيچ حادثه تاريخي ديگري وجود ندارد.
او گاهي مطالبي از صحراي كربلا و مصيبت هاي سيدالشهدا(ع) را نقل مي كند كه كمتر كسي شنيده است. مثلا زماني كه زينب(س) بر سر پيكر علي اكبر(ع) حاضر مي شود و امام حسين(ع) او را از زمين بلند كرده و به خيمه گاه مي رساند و جوانان بني هاشم را ندا مي دهد كه بدن علي اكبر(ع) را به خيمه شهيدان انتقال دهند، حضرت زينب(س) با قلبي محزون مي گويد «اي قلب زينب، چقدر رنج و بلا ديدي! همه مصيبت ها و همه شكيبايي ها در تو جمع شده اند. اگر مصيبت هاي تو در دل بزرگترين كوه ها باشد، پاره پاره مي شود.»
يا در گرماگرم ميدان عاشورا كه لحظه هاي حساس فاجعه كربلاست، زينب(س) دوان دوان خود را به برادر مي رساند و مي گويد «برادرم، اندكي درنگ كن تا با نگريستن به تو توشه اي برگيرم و چنان كسي كه محبوبش را براي هميشه ترك مي كند، با تو وداع كنم» و آنگاه شروع به بوسيدن دست و پاي حسين(ع) مي كند.
يا هنگامي كه زينب(س) صداي حسين(ع) را مي شنود كه چه كسي اسب مرا برايم مي آورد، نداي او را اجابت مي كند و بر اسبش، لجام و زين مي نهد و سپس به خود نهيب مي زند «چه چابك و سنگدل هستم! كدام خواهر مركب شهادت را به نزد برادرش مي برد؟»
اين نويسنده مسيحي گفت وگوي امام حسين(ع) با خواهر را در گودي قتلگاه چه زيبا به تصوير كشيده تا آنجا كه اينگونه روايت مي كند: لحظه هايي تلخ بر زينب(س) مي گذشت، سر برادر در حال احتضارش را بر دامن داشت و مويه كنان به او مي گفت «برادر! مرا ترك نكن» كه ناگهان ضربت تازيانه اي بر كتفش احساس نمود و در پي آن صدايي ناهنجار شنيد كه با تهديد به او مي گفت «از او دور شو و گرنه تو را به او ملحق مي كنم.
زينب(س) به طرف صاحب صدا برگشت و شمر بن ذي الجوشن را ديد ولي او دوباره حسين(ع) را در آغوش گرفت و بازوانش را محافظ او قرار داد، آنگاه با خشم و اراده اي پولادين به شمر فرمود «اي دشمن خدا! هرگز از او جدا نمي شوم. اگر مي خواهي او را بكشي، مرا نيز بكش.»
البته بارا در فصل اول كتاب خود به دعاها و نيايش هاي زينب(س) مي پردازد و از فصاحت كلام دختر اميرمومنان(ع) سخن مي گويد و پس از بيان خطبه هاي زينب كبري(س) در كوفه و شام، به فلسفه «ام المصائب» بودن زينب(س) اشاره مي كند كه او چگونه مادر مصيبت هاست، مصيبت هايي همچون از دست دادن پيامبر(ص)، پدرش علي(ع)، مادرش فاطمه(س) و برادرش حسن(ع) اما داغ حسين(ع) چيز ديگري است.
وي درباره انتخاب نام كتاب به «زينب صرخة اكملت مسيرة» مي نويسد: اين نام برگرفته از جريان ها و رويدادهايي است كه پس از انقلاب عاشورا اتفاق افتاد و تثبيت و تقويت باورهاي شكوهمند اسلامي را به ارمغان آورد و اينگونه بود كه سخنان، رفتارها و واكنش هاي زينب(س) طي آن حوادث، انقلاب پيروزمند حسين(ع) را استمرار بخشيد، هدف هاي بلند آن را هويدا ساخت و توجه ميليون ها انسان را به آن جلب كرد.
اين نويسنده مسيحي در فصل دوم كتاب از حضرت زينب(س) به عنوان خاتون لحظه ها ياد مي كند و به نقل مكالمات سيدالشهدا(ع) با خواهرش در مسير كربلا و حادثه عاشورا مي پردازد.
به راستي جاي جاي اين كتاب مصيبت است و آنتون بارا چه زيبا فداكاري هاي دختر اميرمومنان(ع) را در دفاع از ولايت و امام خود به ترسيم مي كشد و روايتگر قافله سالار كاروان اسيران كربلا مي شود.
او در فصل سوم با عنوان «بانوي قهرمان كربلا» به بيان وقايع مسير كربلا تا كوفه و سپس تا شام مي پردازد و متن سخنراني بهت انگيز زينب كبري(س) در مجلس ابن زياد را يادآوري مي كند و سپس عنوان «فريادي كه انقلابي را كامل كرد» را براي فصل چهارم برمي گزيند تا از رويارويي تاريخي زينب(س) در مقابل قاتل برادرش يزيد بگويد و در فصل پنجم نيز از بازگشت پيروزمندانه زينب(س) به مدينه و غروب مهتاب ياد مي كند و به فلسفه تعدد آرامگاه هاي زينب كبري(س) گريزي مي زند.
او كتاب «زينب فرياد فرمند» را ادامه كتاب اول خود به نام «حسين(ع) در انديشه مسيحيت» مي داند كه سال ها پيش درباره زندگي سيدالشهدا(ع) نوشت و به همين دليل معتقد است «اسلام، آغازش محمدي(ص) و استمرارش، حسيني است و حماسه كربلا آغازش، حسيني و پايانش زينبي است.»
بارا در مقدمه كتاب «زينب فرياد فرمند» مي نويسد: در كتاب «الحسين في الفكر المسيحي» ضمن تحليل و بررسي واقعه خونبار كربلا در مناسبت هاي گوناگون يادي از سخنان، اشعار و مناجات هاي بانو زينب(س) كرده ام اما پس از انتشار آن، همواره اين انديشه به ذهنم مي آمد كه تاليفي ديگر در اين زمينه داشته باشم. از اين رو به سبب علاقه و ارادتم به بانوي قهرمان كربلا تصميم گرفتم كتابي درباره او بنويسم تا جلد دوم كتابي باشد كه درباره برادر بزرگوارش نگاشته ام.
او در مقدمه كتاب «زينب فرياد فرمند» مي نويسد كه نخستين علت توجه ارادتمندان حضرت زينب(س) خبر كوچكي بود كه 25 سال پيش در يكي از جرايد آن زمان درج شده بود و آن خبر اين بود كه آنتون بارا پنج سال است كه به پژوهش و نوشتن مقاله درباره سيده زينب(س) اشتغال دارد.
او همچنين در اين كتاب اشعار شاعران قرون گذشته و عصر حاضر را درباره شخصيت زينب(س) گردآوري كرده و با مقايسه اي هنرمندانه به كمالات مريم مقدس(س) و حضرت زينب(س) اشاره مي كند و به زيبايي تصويري از اين دو بانوي مقدس براي مردم جهان ارائه مي دهد.
كتاب «زينب فرياد فرمند» در زمستان سال 93 از سوي شركت چاپ و نشر بين الملل وابسته به سازمان تبليغات اسلامي در 443 صفحه به چاپ رسيد.
غلامحسين انصاري كه ترجمه اين كتاب را به عهده گرفت در گفت وگو با خبرنگار معارف ايرنا گفت: اصل كتاب «زينب فرياد فرمند» با نام «زينب صرخة اكملت مسيره» به معني «زينب، فريادي كه انقلابي را تكميل كرد» نگارش يافت و با نظر ناشر نام «زينب فرياد فرمند» را براي آن برگزيديم.
وي با بيان اينكه بارا به عنوان نويسنده و روزنامه نگار سوري اين كتاب را در طول 25 سال تاليف كرده، اضافه كرد: كتاب «الحسين في الفكر المسيحي» قبل از اين كتاب توسط بنده ترجمه شد و به همين دليل ترجمه زندگي نامه حضرت زينب(س) نيز به من واگذار شد.
انصاري درباره ويژگي هاي كتاب گفت: كتاب «زينب فرياد فرمند» داراي نثري ادبي، مسجع و بسيار زيباست كه در نگارش آن از آرايه هاي لفظي و معنوي، استعاره و كنايه استفاده شده و به همين دليل سبك اين كتاب به سمبليك نزديك است.
وي افزود: صحنه هاي فاجعه عاشورا و اسارت اهل بيت(س) به گونه اي در اين كتاب بيان شده كه عواطف خوانندگان برانگيخته مي شود و نفر آنان را به ستم و ستمگران افزايش مي دهد.
اين مترجم همچنين گفت: نقش حضرت زينب(س) به عنوان ادامه دهنده راه برادرش و اهداف قيام آن حضرت و به تعبير نويسنده «كامل كننده انقلاب كربلا» بسيار پررنگ و برجسته نشان داده شده است.
وي افزود: مديريت كاروان اسيران عاشورا از كربلا تا كوفه و شام و از آنجا تا مدينه و سرپرستي زنان و كودكان خاندان اهل بيت(ع) كه يكي از مسووليت هاي حضرت زينب(س) بود به خوبي در اين كتاب توضيح داده شده است.
تاكنون كتاب هاي بسياري درباره زندگي عقيله بني هاشم منتشر شده كه هر كدام از منظري به زندگي حضرت زينب(س) پراخته است.
مثلا سيد مهدي شجاعي وقايع كربلا را با نثري روان و زيبا از نگاه حضرت زينب به تصوير مي كشد يا آيت الله هاشم رسولي محلاتي نگاهي تاريخي به زندگي دختر اميرمومنان(ع) دارد و كتاب «زينب عقيله بنيهاشم» را به رشته تحرير درمي آورد يا كتاب «الخصائص الزينبيه» نيز به قلم سيدنورالدين حائري جزايري روايتگر زندگي اين بانوي كربلاست اما تجلي ارادت يك نويسنده مسيحي به ساحت زينب كبري(س) در كتاب زينب فرياد فرمند براي هر ارادتمندي به ساحت مقدس اهل بيت(ع) خواندني است.
فراهنگ ** 1003 ** گزارش: محمدرضا جعفرملك * انتشار: اميد غياثوند
تهران - ايرنا - هربار كه مصيبت هاي حضرت زينب(س) را از زبان «آنتون بارا» نويسنده مسيحي مرور مي كنم، به او آفرين مي گويم كه چگونه ارادت خود را به ساحت سيدالشهدا(ع) و دختر اميرمومنان(ع) عرضه مي دارد و مرثيه سراي حادثه كربلا مي شود.